از چشمانداز زیباییشناختی، فرونشستن احساساتی که مطوّل یا مکرّرند، پیشاپیش به نوعی دوسویگی سطحی اشاره دارد، زیرا عادت هم از لذت میکاهد هم از درد. این امر یک اصل سادۀ فیزیولوژیکی است، چراکه حس نشانۀ تغییر است، نشانۀ تفاوتی است که عادت رقم میزند و همین تفاوت است که کاهش مییابد. طبق مشاهدات بیشا، «هرچه بیشتر به یک چیز بنگریم، نسبت به ماهیت دردآور یا خوشایند آن کمتر حس مییابیم... هرگاه چیزی را میبینیم، صدایی را میشنویم، مزهای را میچشیم و الخ، تفاوت کمتری میان آنچه تجربه میکنیم و آنچه تجربه کردهایم مییابیم... همۀ وضعیتهای نسبی لذت یا درد، مدام تحت تأثیر عادت به وضعیت یکنواختی کشیده میشوند.»(۳)
☆Nostalgia☆