
بریدههایی از کتاب وینیکات
۳٫۷
(۱۶)
کودکان چگونه تلاش میکنند با غیبت مادر کنار بیایند؟ غیبت مادر ممکن است ضمن حضور او با خُلق افسرده یا هر نوع حالی که بر کیفیت توجه او اثر بگذارد، اتفاق بیفتد. از نظر وینیکات، کودکی که مادری به شدت افسرده دارد ممکن است «حس کند دائماً در حال رها شدن است». او به روشنی از کودکانی میگوید که به دلیل نیاز به «مراقبت از خُلق مادر» از مسیر رشدی خود منحرف شدهاند. ممکن است کودک نیاز مبرمی حس کند به اینکه مادر دستنیافتنی خود را به قیمت سرزندگی و خودجوشی خود، زنده نگه دارد. همانطور که شعر او نشان میدهد، چنین کودکی ممکن است از طریق زنده نگه داشتن مادرش برای خود زندگی بسازد.
fatima
زندگی سخت است، زندگی در ذات خود برای انسان سخت است، برای همه از همان ابتدا.
fatima
. مادر اولین ذرهٔ دنیای بیرون به حساب میآید که وارد مدار آگاهی کودک میشود.
fatima
؛ برای وینیکات انسان حیوانی وابسته است که رشد او تلاشی است در راه اینکه «تنها باشد بدون آنکه منزوی باشد».
fatima
روانکاوی برای فروید از اساس «شفا با حرف زدن» بود یعنی به دو نفر که با هم صحبت میکنند بستگی پیدا میکرد، اما از نظر وینیکات رابطهٔ مادر نوزاد که در آن ارتباط عمدتاً غیرکلامی است، الگوی فرآیند روانکاوی بود.
کاربر ۲۲۴۹۱۴۱
به طور خلاصه برای فروید انسان حیوانی دوسوگرا است؛ برای وینیکات انسان حیوانی وابسته است که رشد او تلاشی است در راه اینکه «تنها باشد بدون آنکه منزوی باشد».
dolati1357
وینیکات مینویسد: «بهبودی از اساس معنای مراقبت دارد»
Azade_sh
از همان ابتدا وینیکات خود را روانکاوی نشان میداد که کمتر میداند.
Saqar Refahi
درمانگر باید «ظرفیت داشته باشد تا... تعارضهای بیمار را در خود جای دهد، یعنی آنها را در خود نگهدارد و صبر کند تا در بیمار حل شوند نه اینکه مضطربانه به دنبال بهبودی باشد».
Azade_sh
فرض وینیکات این بود که کودک آرزوی اولیهای برای فهمیده شدن دارد، در واقع «آرزو میکند کسی برایش درک به ارمغان بیاورد».
Azade_sh
از نظر وینیکات، ظرفیت خودجوش بودن فقط به دنبال تجربهٔ اولیه با محیط قابلاعتماد بهدست میآید.
Azade_sh
اما آنچه تکاندهنده است آرزوی او برای زنده ماندن در زمان مرگ خود است. او نمیگوید هوشیار، میگوید زنده. میخواهد آنجا باشد تا غیاب خود را تجربه کند.
پوریا حیدری
فروید، «عقدهٔ ادیب» یا رابطه سه نفره را هستهٔ روانکاوی میدانست نه آسیبپذیریهای کودک در وابستگی اولیه.
Azade_sh
تصویر کودک، یک لذتطلبِ استثمارگرِ به تمامِ معناست.
Azade_sh
در واقع، کار وینیکات را بدون ارجاع به کلاین نمیتوان فهمید.
Azade_sh
از نظر وینیکات و کسانی که تحت تأثیر کار او قرار داشتند، درمان روانکاوی منحصر به تعبیر نمیشد. از این نقطه نظر، فراهم آوردن فضایی مطبوع یا «محیطی نگهدارنده» مشابه مراقبت مادر، اولین ومهمترین عامل بود.
Azade_sh
در این مدل تحلیل، روانکاو بیمار را قادر میسازد تا به قول وینیکات «خود را برای خود آشکار کند».
Azade_sh
در این مدل تحلیل، روانکاو بیمار را قادر میسازد تا به قول وینیکات «خود را برای خود آشکار کند».
Azade_sh
سرگرمکننده بودن در نقش روانکاو، بخشی از شجاعت او بود.
Azade_sh
او رواندرمانی را شکلی از بازی کردن میدانست: «رواندرمانی مربوط به دو نفری است که با هم بازی میکنند».
Azade_sh
تروما یعنی کودک، در تداوم زندگی وقفه تجربه کرده است
Azade_sh
وینیکات هیچ گاه اصراری بر این نداشت که مانند کلاین رشد را معادل کسب دانش بداند و در کارهای بعدیاش به جای ظرفیت دانستن، ظرفیت بازی کردن را ملاک سلامتی قرار داد.
Azade_sh
وینیکات به دنبال ناخودآگاه دوردست نیست. او به دنبال چیزی است که آنجا در شخص «در انتظار شناخته شدن» است.
Azade_sh
وضعیت افسرده برای کلاینیها جایگزین مرکزیت عقدهٔ ادیپ در نظریهٔ فروید میشد.
Azade_sh
سؤالی که از درونِ نوشتههای وینیکات بیرون میآمد این بود: چطور فرد از وضعیت طمع اولیه و وابستگی مطلق با مادر رشد کند و بیرون بیاید تا به خودمختاری نسبی برسد
به شکلی که در آن وجود دیگران را قبول داشته باشد بدون آنکه خودجوشی و اشتیاق خود را از طریق راه حل غلط یا باور خشک یا رهبر قوی از دست بدهد؟
Saqar Refahi
چه مادر مداخلهگر باشد و چه روانکاو القاءکننده، مانع رشد فرد میشود.
Azade_sh
وینیکات در سخنرانی که در سال ۱۹۴۰ تحت عنوان «کودکان در جنگ» برای معلمان ایراد کرد، فاشیسم را «جایگزین دائمی نوجوانی» میداند.
Azade_sh
وینیکات همواره متوجه این بود که کودک خردسال نیاز دارد یک بزرگسال رشتههای تجربهاش را به هم وصل کند و نگه دارد. به عنوان مثال، مادر میتواند قصهٔ تجربهٔ کودک را زنده نگه دارد، آن را کنار هم بگذارد و وقتی کودک نیاز دارد که بداند، برایش بازگو کند.
Azade_sh
«آیا میتوان گفت برای آنکه کودک بتواند عمیقترین لایههای وجودش را کشف کند باید طوری بزرگ شود که بتواند با کسی لجبازی کند یا گاهی از او متنفر باشد بدون آنکه خطر این وجود داشته باشد که رابطه بطور کامل از هم بپاشد؟»
Azade_sh
آنچه وینیکات در اینجا پیشنهاد میدهد این است که پذیرفتن سرپیچی ذاتی کودک، یک ضرورت رشدی است. این نوع رفتار، پرخاشگرانه است اما این پرخاشگری بخشی از رانهٔ رشد فردی است.
Azade_sh
حجم
۵۴۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۵۴۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان