بریدههایی از کتاب سرنوشت فلسطین
۴٫۰
(۲۲)
به شب بیاموز، رؤیای دیدن روستا را از من بگیرد.
و به باد بیاموز، عطر باغهای زردآلو را برایم نیاورد.
و به آسمان بیاموز، دیگر نبارد.
شاید اگر چنین شود، کشورم را فراموش کنم.
سرودهای از راشد حسین.
f.r
در اولین بهار، پس از اخراج فلسطینیها از زمینهایشان، دولت اسرائیل به آنها اجازه داد تا از مرز بگذرند و در مزارع خود کشاورزی کنند؛ اما در پاییز، اسرائیل تصمیم گرفت که آنها این امکان را نداشته باشند که بازگردند و محصولات خود را برداشت کنند.
f.r
وقتی درختی از جا کنده میشود، زمین پیرامون آن نیز ترک برمیدارد. بیرونکردن مردم فلسطین و بناکردن اسرائیل بر روی سرزمین اعراب هم دقیقاً مانند ازجاکندن یک درخت باعث شد تا کشورهای عرب پیرامون آن به لرزه دربیایند.
f.r
فلسطینیها فقط به آمریکا و اسرائیل معترض نبودند. در ۱۹۵۱، کمیتهٔ مقاومت در برابر صلح با اسرائیل، کتابچههایی را میان اردوگاهها و شهرها پخش میکرد که توافقاتی را که میان رهبران عرب، بهخصوص ملک عبدالله، پادشاه اردن، و اسرائیلیها صورت گرفته بود، برملا میساخت. در نتیجه، تظاهرات در اردن بالا گرفت و به این منجر شد تا در همان سال ملک عبدالله، در هنگام خروج از مسجد، با شلیک اسلحهٔ یک خیاط فلسطینی به قتل برسد.
f.r
احد حام، نویسندهٔ شهیر یهودی، در بازدید سال ۱۸۹۱ خود از فلسطین، پس از مشاهدهٔ رفتار آمرانهٔ مهاجران مینویسد:
رفتار آنها با اعراب، خشن و بیرحمانه است. حقوق آنها را بهراحتی زیر پا میگذارند و گاهی بدون هیچ علتی آنها را آزار میدهند و به این رفتار خود مباهات میکنند. و کسی هم در میان ما [یهودیان] نیست که جلوی این رفتارهای زشت و زننده را بگیرد. (۷)
Oubliée
جریان امپریالیسم در بریتانیا بهدنبال آن بود تا با استفاده از صهیونیسم، قلمروی امپراتوری خود را گسترش دهد؛ اما هنوز نتوانسته بود بر فلسطین مسلط شود. از همین رو، ژوزف چمبرلین، وزیر مستعمرات بریتانیا، در میان سرزمینهای تحتاشغال بریتانیا تا آن زمان، به جستوجوی مکانی مناسب برای ایجاد مستعمرهای صهیونیست مشغول شد. او همان گونه که در شعار صهیونیستها هم به آن اشاره شده بود، بهدنبال «سرزمینی بدون مردم، برای مردمی بدون سرزمین» بود. عبارت «بدون مردم» برای چمبرلین در حقیقت «بدون سفیدپوست» معنی میداد؛ از همین رو، به نظرش آمد مناسبترین مکان برای مستعمرهٔ صهیونیسم، یکی از مناطق اشغالشده توسط بریتانیاست که هنوز سفیدپوستی در آن ساکن نشده است.
Oubliée
گروهی از کماندوهای شاخهٔ نظامی جنبش صهیونیست، یعنی ایرگان، بهرهبری مِناخیم بِگین و با درخواست آژانس یهود، در کشتی بمبهایی را جاسازی کردند تا موجب ازکارافتادن موتورهای کشتی شود؛ اما زیادهروی این کماندوها در استفاده از مواد منفجره، منجر به این شده بود که در عوض تمام کشتی غرق شود و به زیر آب برود. و برای همین، آژانس یهود با سرهمکردن داستان خودکشی دستهجمعی پناهجویان، بهدنبال آن بود تا نقش خود در وقوع این حادثه را پنهان نگه دارد؛ اعترافات دیگری حاکی از آن است که هدف این گروه نظامی یهودی، منفجرکردن کشتی و غرقکردن آن بوده است.
f.r
اشغال، اشغال است. شما هرگز نمیتوانید به آن عادت کنید. برای اینکه مطمئن شوید، کافی است به دیوارهای حائل قدس نگاه کنید که اینک تعدادیشان فروریخته و شهر بهظاهر یکدست شده است؛ اما در عین حال، دیوارهای میان انسانها بلندتر از همیشه پابرجا هستند.
باسیل السَحَر، معلم مدرسة فلسطینی
f.r
میتوانم برای او توضیح دهم که چگونه و به چهشکل ما یهودیان، اعراب را مجبور کردیم که برخلاف ارادهٔ خودشان، شهرها و روستاها را ترک کنند؛ آنهم به این صورت که تعدادی از آنها بهزور اسلحه و تعدادی دیگر نیز با خدعه و نیرنگ و وعدههای دروغین، بیرون رانده شدند. (۲۶)
بیش از ۷۵۰ هزار فلسطینی از سرزمین خود بیرون شدند تا دولت اسرائیل شکل بگیرد.
f.r
مهاجران جدید یهودی که تازه از راه رسیده بودند، در خانههای اعراب ساکن میشدند و کاروکاسبی آنها را مجدداً راه میانداختند. داراییهای مردم تبعیدشدهٔ فلسطین که شامل ۸۰ درصد از زمینهای حاصلخیز و ۵۰ درصد از باغهای مرکبات و ۹۰ درصد از باغهای زیتون و دههزار مغازه میشد، اینک برای بناکردن دولت تازهتأسیس اسرائیل نیاز بودند.
f.r
فلسطین در موقعیت تقاطع سه قارهٔ اروپا و آسیا و آفریقا قرار گرفته است و سرزمینی مقدس برای سه دین مهم مردم دنیا، یعنی اسلام و مسیحیت و یهودیت است. همین موقعیت ویژه همواره موجب شده است تا در طول تاریخ، امپراتوریها و پادشاهان بسیاری بهدنبال تصرف شهرهای بندری فلسطین و راههای تجاری آن و همچنین اشغال زمینها و مردمانش باشند
Oubliée
در سال ۱۵۱۷، سلطان ترکیه سرزمین فلسطین را اشغال کرد و آن را به امپراتوری عثمانی ضمیمه نمود. و این امپراتوری تا چهارصد سال پس از آن، بر فلسطین بهعنوان بخشی از ناحیهٔ حکومتی بزرگتری بهنامِ شامات، که شامل کشورهای امروزی فلسطین و سوریه و لبنان میشد، حکومت میکرد.
Oubliée
در همان ماه، ساف مسئلة مردم فلسطین را برای یک بار دیگر در سازمان ملل مطرح کرد که در نتیجة آن نیز، مجمع عمومی این سازمان سه قطعنامه صادر کرد. در یکی از این قطعنامهها صراحتاً ذکر شده بود: «خودمختاری بهعنوان حق مسلم مردم فلسطین مبنای هرگونه مذاکرات آتی در خاورمیانه قرار خواهد گرفت.» البته رسانههای غربی برخلاف حملات تند خود عیله قطعنامة دیگری که بهدرستی صهیونیسم را نوعی نژادپرستی خوانده بود، چندان در خصوص این قطعنامه سخن نمیگفتند. اسرائیل در پاسخ به صدور این قطعنامهها در سازمان ملل، اردوگاههای آوارگان در جنوب لبنان را بمباران کرد که در پی این حملات، ۹۲ تن کشته شدند. ایالات متحده تقریباً بهتنهایی جور دفاعکردن از اسرائیل در سازمان ملل را میکشید. این کشور تنها دولتی بود که در جلسة ۲۶ ژانویة شورای امنیت، با رأی مخالف به قطعنامهای که حقوق ملیمیهنی مردم فلسطین را به رسمیت میشناخت، آن را وتو کرد.
miladseif13760806
در سال ۱۸۴۰، بریتانیا با هدف حمایت از اقلیت بیستهزارنفری یهودیان ساکن فلسطین، کنسولگری خود در قدس را تأسیس کرد.
حمایت از یهودیان قدم نخست بود. همزمان با قرارگرفتن یهودیان فلسطین زیر چتر حمایت بریتانیا، برخی سیاستمداران این کشور، بهعنوان روش قدرتمندانهتری از تسلط بر فلسطین، رؤیای ایجاد اجتماعی از یهودیان اروپایی مهاجر را در سر میپروراندند.
Oubliée
در ۱۸۴۰، لرد پالمرستون، از اشراف صاحبنفوذ بریتانیا و نخستوزیر این کشور، به دولتش دستور داد که موافقت رسمی خود را برای مهاجرت یهودیان اروپا به فلسطین، اعلام کند. (۴) او بر این باور بود که این کار منافع بیشتری برای بریتانیا در بر خواهد داشت. همان گونه که یکی از مقامات رسمی این کشور گفته بود، راههای تجاری فلسطین، شاهراهی بهسوی هند بود؛ کشوری که ثروتمندترین مستعمرهٔ بریتانیا و منبع عمدهٔ پنبه برای چرخاندن چرخ کارخانههای نساجی این کشور دانسته میشد. در نتیجه، حضور جمعیتی از اروپاییان وابسته و تحتامر بریتانیا در این ایستگاه بینراهی تجارت میان هند و انگلستان، میتوانست سازگاری بیشتری با منافع بریتانیا داشته باشد.
Oubliée
در ۱۸۷۵، بریتانیاییها بر کانال تازه ساختهشدهٔ سوئز در مصر مسلط شدند تا به این ترتیب، بازرگانان انگلیسی بتوانند در نصف مدت زمان قبلی از اروپا به هند سفر کنند. در این بین، محافظت از فلسطین میتوانست منطقهٔ امنی در شرق این کانال حیاتی ایجاد کند. به همین علت، ایدهٔ ایجاد مستعمرهای یهودینشین در خاک فلسطین، بیش از پیش توجه دولتمردان بریتانیایی را به خود جلب کرد. لرد شافتزبری، در ۱۸۷۶، طی سخنانی دربارهٔ مزیت این ایده میگوید:
امروز سوریه و فلسطین بیش از پیش حائز اهمیت هستند. این سرزمینها فقط به سرمایه و جمعیت نیاز دارند که یهودیها هر دوی آن را میتوانند تأمین کنند؛ پس با این حساب، بهنظرتان انگلستان از این بازگشت [یهودیان] منافع زیادی عایدش نمیشود؟! در غیر این صورت، اگر یکی از رقبای انگلستان شامات را به تصرف خود درآورد، انگلستان ضربهٔ بدی میخورد؛ چراکه گسترهٔ امپراتوری بریتانیا از کانادا در غرب تا کلکته و استرالیا در جنوبشرق به دو تکه تبدیل میشود. به همین دلیل، بریتانیا باید با چنگ و دندان از شامات مراقبت کند و طبیعتاً به همین دلیل نیز، بریتانیا نقش حمایتی خود در زمینهٔ مهاجرت یهودیان به فلسطین را بهخوبی ایفا خواهد کرد. (۵)
Oubliée
در سال ۱۸۷۸، جمعی از ساکنان یهودی اروپا، این مراتع و چراگاهها را از آن دو سرمایهدارِ رباخوار خریدند. آنها محوطهای را برای کشاورزی بهنامِ «بِتاح تِکفا» از آنِ خود کردند و در عین حال خودشان را از روستاهای فلسطینی اطراف دور نگه داشتند. آنها پس از چند سال به فلسطینیها دستور دادند که دیگر حق استفاده از این چراگاهها و مراتع را ندارند. پس از آن روستاییان فلسطینی همچنان به استفاده از مراتع ادامه دادند، اما این اقدام موجب شد تا بهسرعت آتش درگیریهای دو طرف بالا بگیرد.
f.r
مبارزه در بتاح تکفا اولین کشمکش جدی بود که به جنگی صدساله میان مردم فلسطین و مهاجران اروپایی سرزمین فلسطین تبدیل شد. حادثهٔ بتاح تکفا اولین مناقشه میان مردم فلسطین و بیگانگان بر سر تصاحب سرزمینهای کنارهٔ دریای مدیترانه تلقی میشد؛ با این حال تاریخ فلسطین گواه مناقشات متعدد و در پی آن، مقاومت مردمانش بوده است.
f.r
فلسطین در موقعیت تقاطع سه قارهٔ اروپا و آسیا و آفریقا قرار گرفته است و سرزمینی مقدس برای سه دین مهم مردم دنیا، یعنی اسلام و مسیحیت و یهودیت است. همین موقعیت ویژه همواره موجب شده است تا در طول تاریخ، امپراتوریها و پادشاهان بسیاری بهدنبال تصرف شهرهای بندری فلسطین و راههای تجاری آن و همچنین اشغال زمینها و مردمانش باشند.
f.r
در ۱ اکتبر ۱۹۸۱، با شکلگیری دولت اعراب در دمشق، نیروهای عربی و انگلیسی وارد این شهر شدند. بالاخره مقاومت اعراب به نتیجه رسیده بود و مردم شهر از رسیدن به آرزوی دیرین خود، یعنی آزادی از چنگال ترکها، بسیار خوشحال بودند.
f.r
مقامات بریتانیا و فرانسه بر سر چگونگی تقسیم سرزمین شام میان یکدیگر، مذاکره میکردند. سر مارک سایکس، نمایندهٔ وزارت جنگ بریتانیا، و هنری پیکو، سرکنسول فرانسه در بیروت، بهدنبال طرحی برای نحوهٔ تجزیهٔ منطقه پس از جنگ بودند. طبق طرح آن دو که به «توافق سایکسپیکو» مشهور شد، بخش اعظم سوریه امروزی به فرانسویها و بخش اعظم عراق امروزی به بریتانیا میرسید.
f.r
رهبران صهیونیسم و دولتمردان بریتانیا در تابستان و بهار همان سال بهدنبال تدوین اعلامیهٔ حمایت بریتانیا از صهیونیسم، جلساتی را در حضور یکدیگر برگزار کردند. در اولین پیشنویس این بیانیه آمده بود:
دولت اعلیحضرت پادشاه [بریتانیا]، پذیرای این اصل است که فلسطین باید بهعنوان خانهٔ ملی یهودیان بازتعریف شود... . و آماده است تا جهت عملیکردن این اصل، هر خواستهای را که سازمان صهیونیست داشته باشد، برآورده سازد.
f.r
قدرتهایی که قیمومیت کشوری را بر عهده میگرفتند، سرزمین و منابع آن کشور را اداره میکردند تا مردم آن کشور به بلوغ کافی خودمختاری برسند. و البته مردم آن کشور فقط زمانی میتوانستند برای خود تصمیم بگیرند که از نظر آنها به بلوغ کافی رسیده بودند.
f.r
در سال ۱۹۲۰، هیئتتحریریهٔ روزنامهای در فلسطین، پیشبینی کرد که دوران قیمومیت بریتانیا عصر خونینی در تاریخ سرزمین فلسطین خواهد بود:
فلسطین کشوری عربی است. مسلمانان آن عرب هستند، مسیحیان آن عرب هستند و حتی شهروندان یهودی آن عرب هستند؛ بنابراین، در صورتی که این سرزمین از شام جدا و به خانهای ملی برای یهودیان تبدیل شود، فلسطین هرگز آرام نخواهد نشست.
f.r
اعراب سال ۱۹۲۰ را «عام النکبة»، یعنی سال بدبختی، نام نهادند. در آن سال، سرزمین شام طبق توافقی خارجی به سه کشور فلسطین و سوریه و لبنان تقسیم شد و تحتاشغال فرانسه و بریتانیا درآمد؛ اما نیروهای اشغالگر با مقاومت سرسختانهٔ اعراب مواجه شدند.
f.r
ژوئن ۱۹۳۵، با ممانعت انگلیسیها از راهپیمایی اعتراضی هزاران کارگر بیکار در یافا، فدراسیون کارگران عرب هشدار داد که «دولت بهزودی، یا باید با نان جواب کارگران را بدهد یا با گلوله».
f.r
دوازدهم نوامبر ۱۹۳۵، شیخ عزالدین قَسّام بههمراه بیستوپنج نفر از یارانش به تپههای الجلیل در شمال فلسطین رفت تا از آنجا برای قیام مسلحانه علیه نیروهای انگلیسی، فراخوان دهد. قَسّام در سال ۱۹۲۱، بهعنوان چریکی ورزیده با سابقهٔ مبارزه علیه استعمار فرانسه در سوریه، پا به فلسطین گذاشت. از سال ۱۹۲۹ به بعد، او با هدف آمادهساختن مردم برای مقابله با انگلیسیها، آنهم نه برای قیامهای گذرا، بلکه برای نهضتی هدفمند و سازمانیافته، شروع کرد به ایجاد گروههای کوچکی متشکل از جوانان و کشاورزان. او در حقیقت، بازگوکنندهٔ دردها و رنجهای دهقانان فلسطینی بود که همراه او به الجلیل پا گذاشته بودند؛ یک هفته بعد، نیروهای گشتی انگلیسی شیخ قَسّام را کشتند.
f.r
اما پاسخ دولت قیمومیت بریتانیا به این حوادث، قاطع و کوبنده بود. انگلیسیها علاوه بر اختصاص سهمیهٔ مهاجرتی مضاعف برای یهودیان در ماه بعد، همهٔ خطوط تلفن و تلگراف میان فلسطین و دیگر کشورهای پیرامون عرب را نیز جمعآوری کردند.
راهبرد بلندمدت انگلیسیها در برابر اعتراضات مردم فلسطین تنها یک چیز بود: اعمال زور بیشتر و بیشتر. کمیسیونر عالی بریتانیا در فلسطین، به سربازان خود اعلام کرده بود که در شلیک به معترضان فلسطینی آتشبهاختیارند.
f.r
جی ویتز، رئیس دپارتمان استعمارگری آژانس یهود، سال ۱۹۴۰ در خاطرات خود اینچنین مینویسد:
این امکانناپذیر است که هر دوی این ملتها بخواهند با هم در این سرزمین زندگی کنند. آرمان ما در تشکیل ملتی مستقل نمیتواند با اعراب، آنهم در چنین کشور کوچکی، به اشتراک گذاشته شود. تنها راهحل این است که حداقل فلسطین غربی (کرانهٔ باختری رود اردن) بدون حضور اعراب [در اختیار ما قرار داده شود]. البته ما راه چارهای نداریم جز این که در راهبرد طولانیمدت خود، اعراب را از اینجا به کشورهای همسایه منتقل کنیم؛ بهطوری که حتی یک طایفه هم از اعراب باقی نماند.
f.r
وقوع جنگ جهانی دوم، بسیاری از صهیونیستها به این نتیجه رسیدند که دیگر برپایی دولت یهود هدفی دور از دسترس نیست. در سال ۱۹۳۸، دیوید بن گوریون که هدایت آژانس یهود در فلسطین را بر عهده داشت، اینگونه پیشبینی میکند: «رهآورد جنگ جهانی اول برای ما اعلامیهٔ بالفور بود و جنگ دوم نیز، ناگزیر، دولت یهود را به همراه خواهد داشت.»
f.r
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
۱۴,۴۰۰۷۰%
تومان