بریدههایی از کتاب دیگران
۳٫۵
(۱۵۶)
با اینکه زنم آدم خیلی خوبی بود، ولی برای من زن خوبی نبود
{بانو راد}
همین نگاه و لبخند بود که مرا وادار کرد تا به آرمانم که زندگیِ مجردی بود، پشت کنم.
{بانو راد}
من معتقدم تویِ این دوره، آدم باید مجرد باشه. باید به کارهایِ انجام نداده و رؤیاهایِ معطل موندهش برسه. من دوره اوایلِ جوانی باهات ازدواج کردم و تا آخرِ دوره جوانی باهات موندم: دو دوره بینظیر. حالا دیگه هیچ انگیزه و انرژیی ندارم پیشت بمونم
badkarma:)
امید زیاد، کار دستم داد.
masi_azemati
خودم نمیتوانستم حامیِ خودم باشم. خودم به تنهایی نمیتوانستم به چیزی که نمیپسندم، قاطعانه «نه» بگویم یا به چیزی که باور دارم، محکم «بله» بگویم.
Tara
امید زیاد، کار دستم داد
{بانو راد}
«چرا نمیخوای بمونی؟ اینها رو دوست نداری، نداشته باش. من رو که دیگه باید دوست داشته باشی.
جو مارچ
سیاهبختی من این بود که همه عمرم، برای رسیدن به آرمانها و آرزوهایم، دنبال یک حامی میگشتم. خودم نمیتوانستم حامیِ خودم باشم. خودم به تنهایی نمیتوانستم به چیزی که نمیپسندم، قاطعانه «نه» بگویم یا به چیزی که باور دارم، محکم «بله» بگویم.
کاربر ۲۱۹۸۰۰۲
او اصلاً آرزوها و نیازهای مرا به جا نمیآورد. حتی برای یک بار، شبیه این آرزوها و نیازها را ندیده و درباره آنها هم چیزی نشنیده و نخوانده بود.
جو مارچ
«من نمیدونم چرا هر وقت نمیتونیم با هم حرف بزنیم، دنبال این هستیم که بذاریم بریم».
جو مارچ
«من خودم، خودم رو تربیت کردم».
جو مارچ
امید زیاد، کار دستم داد.
F_S_M
«من معتقدم تویِ این دوره، آدم باید مجرد باشه. باید به کارهایِ انجام نداده و رؤیاهایِ معطل موندهش برسه. من دوره اوایلِ جوانی باهات ازدواج کردم و تا آخرِ دوره جوانی باهات موندم: دو دوره بینظیر. حالا دیگه هیچ انگیزه و انرژیی ندارم پیشت بمونم.»
sana
به خودش گفت: «یعنی به زنت شک داری؟ آدم به دوست دخترش باید شک کنه، نه زنش».
Atena
حاضر بودم همه عمر نردبانش باشم، ولی چون دنیای ما با هم فرق داشت، حتی اگر او را به کول میگرفتم و به بالایِ سقف آرزوهایم میرساندم، باز هم بیفایده بود.
فاطمه فخاریان
درکِ برخی واکنشها ممکن نیست، چون محصول چند اتفاقِ در هم تنیدهیِ درونی و بیرونی است، هر چند که به راحتی اتفاق میافتد.
Mohi:/
«ما از طرف تو، به مژده و خانوادهش قول دادیم که تو از این به بعد کاری نمیکنی که مژده از تو بترسه. حتی روی یک برگه هم نوشتیم و امضا کردیم، که در صورتی مژده به خونهت برمیگرده، که تو اون رو نترسونی. اگر به قولت وفا نکنی و آرامش مژده رو تأمین نکنی، اون حق داره باز به خونه پدرش برگرده».
جو مارچ
. سیاهبختی من این بود که همه عمرم، برای رسیدن به آرمانها و آرزوهایم، دنبال یک حامی میگشتم. خودم نمیتوانستم حامیِ خودم باشم. خودم به تنهایی نمیتوانستم به چیزی که نمیپسندم، قاطعانه «نه» بگویم یا به چیزی که باور دارم، محکم «بله» بگویم.
معین کرمانی
ناتوانتر از آن بود که ایستاده، خاطره آخر را مرور کند. پس روی نزدیکترین مبل فرو ریخت
masi_azemati
فرسودگیاش را آغاز کرد که همزمان با دوره شکوفایی ستاره بود.
masi_azemati
برخلاف او که یک لشکر، دوست و دوستدار داشت، من تک و تنها بودم.
آینهنِشین
شاید بزرگترین شانس زندگیمان این بود که هیچ وقت با هم بگومگو نکردیم. هر وقت هم میفهمیدم زنم، مرا و دنیایم را نمیفهمد، سکوت میکردم و از او فاصله میگرفتم و سر در لاک دنیای خودم میبردم.
هلیا D:
اول از همه غذای مرا میپخت و لباس مرا اتو میکرد و دستی به سر و رویِ خانه میکشید. حتی چای تازه دَم بار میگذاشت و میوه میشُست و روی میز عسلی میگذاشت. در این جور چیزها هیچ وقت کمبودی حس نکردم. بدبختی من این بود که هر کس دور و برم بود، همین چیزها را وظایف زن در زندگی زناشویی میدانست.
هلیا D:
ببین خاطره بد، خاطره بَده. هیچ جوری هم نمیشه خاطره بد رو از بین برد. حتی اگر کسی که خاطره بد رو درست کرده، بمیره و بپوسه، باز هم خاطره بد میمونه».
hamed.shaeri
تا میخواستم به نتیجه برسم، جرقه محو میشد و من باز در تاریکیِ ماجرایِ مرگ زنم فرو میرفتم
پرنده _پرواز.
دیدم انتخاب هیچ کدام از این فکرها ممکن نیست، زیر لب گفتم: «اصلاً به من چه». این عبارت کوتاه، شاهکلیدی بود که گمش کرده بودم.
پرنده _پرواز.
ببین خاطره بد، خاطره بَده. هیچ جوری هم نمیشه خاطره بد رو از بین برد. حتی اگر کسی که خاطره بد رو درست کرده، بمیره و بپوسه، باز هم خاطره بد میمونه
nastaran
درکِ برخی واکنشها ممکن نیست، چون محصول چند اتفاقِ در هم تنیدهیِ درونی و بیرونی است، هر چند که به راحتی اتفاق میافتد.
masi_azemati
چند بار برایش شعر سپید خواندم. برای اینکه بتواند درک بهتری از شعر داشته باشد، لابهلای شعر توضیح هم میدادم
Parmida
بدون اینکه یکدیگر را ببینیم، صبحها به هم سلام میکردیم
Parmida
حجم
۹۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۹۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
رایگان