بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فریفته تصادف | طاقچه
تصویر جلد کتاب فریفته تصادف

بریده‌هایی از کتاب فریفته تصادف

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۳۹ رأی
۳٫۱
(۳۹)
تنها زمانی سخن بگو که کلامت از سکوت بهتر باشد.
Saba_Radmehr
من از آدم‌هایی که، بدون گذراندن وقت کافی در کتابخانه‌ها، فکر می‌کنند درمورد موضوعی خاص دیدگاهی نسبتاً بدیع و روشن‌فکرانه دارند بدم می‌آید
سعیدا
نمی‌شود از سرایدار فصل اول که برندهٔ لاتاری شد، اگر هزار سال هم عمر کند، انتظار داشت در قرعه‌کشی‌های بیشتری برنده شود. آن‌هایی که علی‌رغم مهارت‌هایشان در زندگی بدشانسی آورده باشند، سرانجام موفق می‌شوند. احمق خوش‌شانسی که در زندگی‌اش شانس آورده، در درازمدت، به‌آرامی، به یک احمقِ کمتر خوش‌شانس تغییر وضعیت می‌دهد. هرکسی درنهایت به ویژگی‌های درازمدتش برمی‌گردد.
Anahid
(در دنیای واقعی بیشتر باید مشکل را حدس زد تا راه‌حل را).
Anahid
ظاهراً شواهدی وجود دارد مبنی‌بر این‌که، برای تعالی فکری، گفت‌وگو و مکاتبه با افراد اندیشمند نیروی محرکهٔ بهتری است تا مطالعهٔ زیاد کتابخانه‌ای (صمیمیت انسانی: چیزی درون طبیعت ما هست که، در حین ارتباط اجتماعی و دوستانه با دیگر افراد، به رشد ایده‌هایمان کمک می‌کند).
Anahid
احمق‌های خوش‌شانس نمی‌دانند که احمقِ خوش‌شانس‌اند؛ اصولاً ذاتشان این‌طوری است که نمی‌دانند در چنین دسته‌ای قرار دارند
Anahid
(فهمیدن این نکته که «مطالعهٔ سی‌وچند ساعت اخبار در ماه گذشته نه به توانایی پیش‌بینی‌هایتان در دورهٔ فعالیت‌هایتان اضافه کرده و نه به دانشتان از جهان، به درون‌نگری زیادی نیاز دارد.
Anahid
بااین‌حال بیش از آن‌که یک شیوهٔ محاسباتی باشد، یک روش فکری است. ریاضیات اصولاً ابزاری برای تأمل است تا محاسبه.
Anahid
شغل خبرنگاری هدفش سرگرمی است، نه جست‌وجوی حقیقت؛ به‌خصوص وقتی پای رادیو و تلویزیون در میان باشد.
Ahmad
ما با احساسات خود فکر می‌کنیم و راهی برای دورزدن این واقعیت وجود ندارد
Anahid
افت بازار آن‌قدر هم زیاد نبود. فقط قدرت نفوذ بسیار زیادی داشت.
کاربر ۳۴۰۹۵۲۸
بااین‌که نرو به دیدن صحنهٔ پول‌دارترشدن هرروزهٔ معامله‌گران (و تلاششان برای رده‌بالا نشان‌دادن خود، با نمایش عشقشان به اپرا) عادت کرده بود، همسرش به‌ندرت با نوکیسه‌های سرخورده مواجه شده بود؛ یعنی آن آدم‌هایی که در یک‌جایی از زندگی‌شان نیش فقر را حس کرده‌اند و دلشان می‌خواهد تمام مال و اموالشان را به مردم نشان دهند
Anahid
یکی از راه‌پردازها از من پرسید «شما خرسی هستی یا گاوی؟» جواب دادم که کلمات خرسی و گاوی را، خارج از زمینهٔ صرفاً جانورشناختی آن‌ها، درک نمی‌کنم.
Anahid
خطای دکارت قضیهٔ بسیار ساده‌ای را ارائه می‌دهد: با عمل جراحی قسمتی از مغز آدمی را برمی‌داریم (مثلاً به قصد برداشتن یک تومور و بافت اطرافش) که نتیجهٔ آن ناتوانی در ثبت احساسات است، نه چیز دیگری (ضریب هوشی و سایر توانایی‌های او مثل قبل باقی می‌ماند). این کار یک آزمایش کنترل‌شده برای تفکیک هوش فرد از احساسات او است. حالا یک انسان کاملاً منطقی و بدون عواطف و احساسات داریم. ببینیم چه اتفاقی می‌افتد: داماسیو گزارش داد که این آدم کاملاً بی‌احساس حتی قادر به ساده‌ترین تصمیم‌گیری‌ها هم نیست. او نمی‌تواند صبح‌ها از رختخواب بیرون بیاید و روزهایش را بی‌ثمر با سنجیدن زیاده‌ازحد تصمیم‌هایش خراب می‌کند.
Anahid
درنهایت، در هشداردادن به افراد راجع به امور انتزاعی عامل ناسپاسی هم وجود دارد (بنا به تعریف، هرچیزی که رخ نداده انتزاعی است).
Anahid
در دنیایی زندگی می‌کنیم که رویدادهای مهم را نمی‌شود پیش‌بینی کرد.
Anahid
به یاد داشته باشید آدم‌هایی که با دیدن ببر شروع می‌کنند به نظریه‌پردازی درمورد نوع ببر یا میزان خطرش، درنهایت، ببر آن‌ها را می‌خورد.
Anahid
در دنیای تحلیل‌گران کمّی، اصلاح کت‌وشلوار خالی برای افرادی به کار می‌رود که ازلحاظ ظاهر خوب‌اند؛ اما چیزی جز ظاهر نیستند. به بیان بهتر، آنچه دارند مهارت در ارتقای خود در یک شرکت است، نه مهارت ناب در تصمیم‌گیری بهینه که آن را «مهارت سیاسی شرکتی» می‌نامیم. این‌ها افرادی‌اند که بیشتر برای استفاده از پاورپوینت در سخنرانی‌هایشان آموزش دیده‌اند.
Anahid
من به این نتیجه رسیده‌ام که ما برای اجرای برنامه‌های مشخص و دقیق ساخته نشده‌ایم. ما آدم‌ها ساخته شده‌ایم تا مانند آتش‌نشان‌ها زندگی کنیم، با زمان استراحت برای وقت تلف‌کردن و مراقبه میان تماس‌هایی که به ادارهٔ آتش‌نشانی گرفته می‌شود
hasan behjoo
تمایل به تغییر داستان: این آدم‌ها وقتی پول‌هایشان را از دست می‌دهند، می‌شوند سرمایه‌گذاران «طولانی‌مدت» و میان جایگاه معامله‌گر و سرمایه‌گذار جابه‌جا می‌شوند، تا بالأخره یک‌جا شانس بیاورند.
me
ظاهراً شواهدی وجود دارد مبنی‌بر این‌که، برای تعالی فکری، گفت‌وگو و مکاتبه با افراد اندیشمند نیروی محرکهٔ بهتری است تا مطالعهٔ زیاد کتابخانه‌ای (صمیمیت انسانی: چیزی درون طبیعت ما هست که، در حین ارتباط اجتماعی و دوستانه با دیگر افراد، به رشد ایده‌هایمان کمک می‌کند).
Anahid
فهمیدم بیشتر از این‌که اطلاعات موردنظر مقاله را درک کنم (که البته نمی‌شد به‌هیچ‌وجه جدی‌شان بگیرم)، درحال فهرست‌برداری از سوگیری‌های ذهنی خبرنگار بوده‌ام (چرا بیشتر خبرنگاران درنهایت متوجه نمی‌شوند خیلی کمتر از آن چیزی می‌دانند که خودشان فکر می‌کنند؟ دانشمندان نیمی از قرن گذشته را در بررسی پدیدهٔ «متخصصانی» که از شکست‌های گذشته‌شان درس نمی‌گیرند صرف کردند. ممکن است در تمام زندگی‌تان همه‌چیز را اشتباه پیش‌بینی کنید و همچنان فکر کنید دفعهٔ بعد درست پیش‌بینی خواهید کرد).
حسین یزدی
من از آدم‌هایی که، بدون گذراندن وقت کافی در کتابخانه‌ها، فکر می‌کنند درمورد موضوعی خاص دیدگاهی نسبتاً بدیع و روشن‌فکرانه دارند بدم می‌آید
radmehr
بااین‌حال، من از نتایجی که می‌دانستم صرفاً نویز هستند خوشحال و هیجان‌زده شده‌ام و از نتایجی اظهار نارضایتی کرده‌ام که کمترین اهمیت آماری نداشته‌اند. نمی‌توانم برای آن کاری کنم، احساساتی‌ام و بخش عمده‌ای از نیرویم را از احساساتم می‌گیرم. پس راه‌حل در رام‌کردن قلبم نیست.
Anahid
آنچه معامله‌گران واقعی مانند سوروس را از بقیه متمایز می‌کند همین است که فعالیت‌هایشان عاری از وابستگی به مسیر پیشین است. آن‌ها کاملاً از اعمال گذشتهٔ خود رهایند. هر روز یک لوح کاملاً پاک است.
Anahid
بسیاری از مردم تا زمان مرگ در ازدواج با عقاید خود باقی می‌مانند. درصورتی‌که توالی ایده‌ها به‌گونه‌ای باشد که اولی غالب باشد، باورها وابسته به مسیرند.
Anahid
در این کتاب، توجه به این‌که پیشامدهای دیگری ممکن بود رخ دهد، توجه به این‌که جهان ممکن بود جور دیگری باشد، هستهٔ اصلی تفکر احتمالاتی در نظر گرفته شده است.
Ahmad
پیام کتاب این بوده: «رخدادها بیش از آنچه فکر می‌کنیم تصادفی‌اند» و منظورش این نبوده که «همهٔ رخدادها تصادفی‌اند.» پس مجبور شدم با چنین برداشت‌هایی مواجه شوم: «طالب شک‌گرایی است که فکر می‌کند همه‌چیز تصادفی است و افراد موفق فقط خوش‌شانس‌اند.» فریبندگی رخدادهای تصادفی حتی مناظرهٔ اتحادیهٔ کمبریج را (که خیلی هم برای آن تبلیغ شده بود) تحت تأثیر قرار داد، چون استدلال من مبنی بر این‌که «بیشتر افراد زرنگ شهر احمق‌های خوش‌شانس‌اند»، تبدیل شد به «همهٔ افراد زرنگ شهر احمق‌های خوش‌شانس‌اند.»
Ahmad
بدون شک شانس به کسانی که آماده باشند لطف می‌کند! سخت‌کوشی، وقت‌شناسی، پوشیدن پیراهن تمیز (ترجیحاً سفید)، استفاده ازخوشبوکنندهٔ بدن و کارهای دیگری از این قبیل، به موفقیت کمک می‌کند. بی‌تردید این‌ها ضروری‌اند، ولی شاید کافی نباشند، چون علتِ موفقیت نیستند. همین امر برای ارزش‌های مرسومی چون پشتکار، سرسختی و ممارست صدق می‌کند: این‌ها ضروری‌اند، خیلی هم ضروری‌اند. برای‌این‌که یک نفر در مسابقهٔ بخت‌آزمایی برنده شود، باید از خانه برود بیرون و بلیت بخرد. آیا این یعنی رفتن به مغازه علت برنده‌شدن است؟ البته که مهارت مهم است؛ ولی مهارت در دندان‌پزشکی بیشتر اهمیت دارد تا در محیط‌های بسیار تصادفی.
Ahmad
این کتاب راجع به تغییر قیافهٔ شانس و درک آن به‌شکل غیرشانس (یعنی مهارت) است و، حتی به‌طور کلی‌تر، راجع به تغییر قیافهٔ رخدادهای تصادفی و درک آن به‌مثابهٔ رخدادهای غیرتصادفی (یعنی جبرگرایی)، که خودش را در هیئت احمقی خوش‌شانس نشان می‌دهد. احمق خوش‌شانس آدمی است که از توزیع نامتناسب شانس بهره می‌برد، ولی موفقیتش را عموماً به دلایل دقیقِ دیگری نسبت می‌دهد. چنین اشتباهی در حوزه‌هایی که انتظارش را نداریم، حتی علم، به وجود می‌آید؛ ولی بدیهی‌ترین و آشکارترین گونه‌اش در دنیای تجارت ظاهر می‌شود. این مورد در سیاست هم بسیار شایع است؛ به‌طوری‌که ممکن است در قامت رئیس‌جمهور یک کشور تجلی پیدا کند که دارد راجع به فرصت‌های شغلی‌ای که «خودش» ایجاد کرده، پیروزی «خودش» و وجود تورم در دولت‌های «پیش از خودش» حرف می‌زند.
Ahmad

حجم

۴۴۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۵ صفحه

حجم

۴۴۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۳۵ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان