سعی کن سالم بمانی ـ خوب؟ برای من سخت است که روزی تو را از دست بدهم.
یك رهگذر
«بخت یار کسانی است که آمادهاند.»
یك رهگذر
زندگی اینجا مثل کفش کهنهای است که پاهام به آن عادت کرده...»
Firooz
گاهی اوقات که به دوروبرم نگاه میکنم پیش خودم فکر میکنم که در واقع همین مردم مسن و جاافتاده هستند که این کشور را سرپا نگه داشتهاند ـ پیرها و جوانهای بسیار کمسن و سال.
یك رهگذر
همیشه سعی کن نگاهت به بالابالاها باشد. ممکن است روزی مجبور شوی نگاهت را کمی به پایینها بدوزی، ولی یککم از بالا به پایین بهتر از آن تهتهها است.
یك رهگذر
به یاد آورد کسانی هم خواهند بود که در این برف و بوران دستخوش خطر باشند، نیز کسانی که از سرما و ناراحتی در رنج باشند؛ و استغفار کرد از اینکه از چیزی که برای بسیاری از مردم درد و رنج بهبار خواهد آورد لذت برده است.
یك رهگذر
کاش گذاشته بود یک بار ـ فقط یک بار ـ میدیدمش. اگر دیده بودمش حالا اینقدر بهم گران نمیآمد.
یك رهگذر