بریدههایی از کتاب یک روز به آسمان خواهم رفت
۴٫۰
(۳۴)
دیگر صدایشان را نمیشنید.
فقط صدای موسیقی را میشنید.
قدمهام هیچ صدایی ندارن
راه میرم، روی ماه راه میرم
𝕾𝖆𝖇𝖗𝖎𝖓𝖆
ویژگی عجیبوغریب خانوادهها همین بود. گاهی درست میدانستی خانوادهات در چه حالی است، حتی اگر نمیتوانستی ببینیشان.
lillys garden
«در عشق و جنگ چیزی به اسم نامردی وجود نداره
Sadra 1390
آدمها تا میدیدند در کاری مهارت داری، انتظاراتشان از تو شروع میشد
sky200
جودیث رسنیک: «خیلیخب. حالا کی قشنگتره؟ ریچل یا دنی؟»
بِرد: «این رو نمیشه گفت. هیچ شباهتی به هم ندارن.»
جودیث رسنیک: «دقیقاً. قشنگی واقعی نیست، بِرد. یه نفر به دیگری نگاه میکنه و بر اساس قضاوتهای شخصی خودش میگه قشنگ هست یا نیست. تازه، گذرا هم هست. مثل باد. جامعه یه روز میگه فلان چیز قشنگه، بعد به این نتیجه میرسه که دیگه قشنگ نیست و همه با جریانش همراه میشن و میرن. قشنگ بودن هیچی نیست. قشنگ بودن نامرئیه. قشنگی همون چیزیه که تو تصمیم میگیری باشه.»
daisy
حوصله نداشت لبخند بزند.
ولی زد.
𝔄jax
بِرد: «عجیب نیست؟»
جودیث رسنیک: «چی عجیب نیست؟»
بِرد: «این که کلی آدم دورِت باشن ولی بازهم احساس تنهایی کنی. حتی توی یه خونهٔ پر از آدم.»
جودیث رسنیک: «تنهایی یه احساسه. از درون میآد، نه بیرون.»
𝔄jax
اگر مدرسه نرفته بود، هیچکدام از این اتفاقات نمیافتاد.
اگر آماندا با اسم اصلی صدایش زده بود، از عصبانیت منفجر نمیشد.
اگر ورن با چرتوپرتهای بیپایانش روی اعصابش راه نرفته بود، حالا توی چنین دردسری نمیافتاد.
اگر... اگر...
تا آخر عمرت میتوانستی اگر اگر کنی، ولی نمیتوانستی حالا را تغییر دهی.
𝔄jax
بِرد: «جهان، نه آغازی داره نه پایانی. یه فضای وسیعه که تا ابد ادامه داره. آدم میتونه بهآسونی توش ناپدید شه. گمونم برای من هم همین اتفاق داره میافته.»
جودیث رسنیک: «تو ناپدید نمیشی. هنوز اینجایی.»
بِرد: «عجیب نیست؟»
جودیث رسنیک: «چی عجیب نیست؟»
بِرد: «این که کلی آدم دورِت باشن ولی بازهم احساس تنهایی کنی. حتی توی یه خونهٔ پر از آدم.»
جودیث رسنیک: «تنهایی یه احساسه. از درون میآد، نه بیرون.»
daisy
حجم
۳۰۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۳۰۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۸۴,۰۰۰
تومان