بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب زندگی، ماهیت و شناخت (جلد اول) | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتاب زندگی، ماهیت و شناخت (جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب کتاب زندگی، ماهیت و شناخت (جلد اول)

نویسنده:حمید حبشی
انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۴از ۳۴ رأی
۴٫۴
(۳۴)
در پدیده‌ها، کسی از آب نمی‌خواهد سِفت و سَخت و جامد و سِتَبر باشد و ارزش آن را در روانی و سیّالی و زلالی و سیرابی آن محسوب می‌کنند و یا کسی از کوه نمی‌خواهد که نرم و نازک و روان و لطیف باشد و به‌خوبی می‌فهمد که ارزش این پدیده به سختی و سِتَبری و قوام و استحکام آن است. آنهایی که بین ویژگی‌های زنانه و مردانه، مشغول مقایسه و تلاش برای یکسان‌سازی توانمندی‌های این دو پدیده‌اند، از درکِ ارزش و اهمیتِ تفاوت‌ها غافل‌اند و پدیده‌ی زن را در مقایسه با پدید‌ه‌ی مرد، سنجش و ارزیابی می‌کنند و با این تلاشِ کاملاً جاهلانه‌ی خویش، مشغول بَرتَر نشان‌دادنِ مرد نسبت به زن هستند!
رومینا مشیری
نبیّ گرامی اسلام، نائل‌آمدن به غلبه بر نفس را شجاعت می‌دانند و می‌فرمایند: اَشجَعُ النّاس مَن غَلَب هَواه
khorasani
یکی از اساسی‌ترین و جدّی‌ترین تکلیف‌های قطعی در متن زندگی مشترک و در کنار اعضاء خانواده، تأمین و ایجاد ارتباطی رضایت‌بخش و انگیزه‌ساز است. نمی‌شود خانواده تشکیل داد و از تکلیف درشتِ ارتباط غافل ماند.
khorasani
چرا ازدواج می‌کنیم؟ آیا ازدواج می‌کنیم که کسی برای تأمین بهره‌های خود پیدا کنیم، یا از ازدواج به دنبال بهره‌مندسازی شریک زندگی خود هستیم؟
khorasani
خانواده یعنی در کنار یکدیگر بودن، خانواده یعنی متّصل به یکدیگر بودن، خانواده یعنی نسبت به هم مسئول بودن، خانواده یعنی مربوط بودن مسائلِ اعضاءِ آن به هم، خانواده یعنی قِطعه‌های یک ترکیبِ واحد، و نمی‌شود هر کسی در میانه‌ی خانه به‌طور مجزّا و جزیره‌ای به رفتار خودش تمرکز کند و از اثر رفتارش و نوع برخورد و حضورش در خانه، نسبت به دیگران سلب مسئولیت کند. مهم‌ترین تکلیف در محیط خانواده برقراری یک ارتباط دل‌نشین و خشنود‌کننده است.
khorasani
زنی که همراهِ انحراف به سمتِ سختی و محکمی، واجد شغل و درآمد مفصّلی‌ست و مدیریت چندین مرد را بر عهده دارد، چطور می‌تواند از سختی و محکمیِ مرد لذّت ببرد و مشتاق قرارگرفتن در دژِ حصین مرد باشد؟! و در صورت ازدواج و همراهی با مرد، جایگاه، ارزش و اهمیت اقتدار مرد چگونه بروز و ظهور پیدا کند؟! و آیا نقش‌ها و کارکرد‌ها در چنین زندگی‌ای، معکوس نمی‌شود و این معکوس‌شدن، ارزشِ در کنارِ مرد بودن و بهره‌مند‌شدن از جنس مرد را مانع نمی‌شود؟!
khorasani
حتی اگر شاخص و معیار اعضاء خانواده، مبنای درستی نداشته باشد، این مرد است که مسئول تنظیم و اصلاح آن انحراف و نادرستی‌ست تا بتواند ضمن اصلاح نگاه و معیارِ اعضاء خانواده، شرایط نائل‌آمدن به خرسندی و خشنودی آنها را مهیّا کند.
khorasani
مرد یا دارد و می‌تواند تأمینی را ارائه کند، که باید به آن همّت کند. یا برایش ممکن نیست و شرایطش وجود ندارد، که در چنین وضعیتی باید با عذرخواهی و طلب بخشش از ناحیه‌ی اعضاء خانواده، مقامِ تأمین‌دهندگی‌اش را حراست کند. با چنین رفتاری مرد نشان می‌دهد که من همچنان، مردِ تأمین‌دهنده‌ای هستم و آنچه نمی‌گذارد و مانع می‌شود، شرایط و امکاناتی‌ست که آماده نیستند و گرنه من قصد و نیّت بر انجام تأمین دارم و توجه و اعتنایم به این کارکردِ حتمیِ مرد، موجود است. آنچه غایب است، امکان تأمین است.
khorasani
پس درست آن است که هنگام بروز حالتِ قهر در زن (که چندان حذف‌کردنی نیست)، زن با لحنی که مطابق با نرمی و لطافت جنس زن است، حالت ناخوشایند قهرِ خود را به مرد توضیح می‌دهد و با این رفتار نشان می‌دهد که من، در وضعیت رنج و آزردگی نیز، به تکیه‌گاهِ اقتدارِ تو رو می‌کنم و نیاز دارم که با توجه و رسیدگی و تأمین، در جهت رفع این حالتِ ناگوارِ من تقلّا کنی. امّا وقتی به‌جای شرح حالتِ قهر، به انجامِ قهرِ با مرد می‌پردازد، بود و نبود مرد را یکسان جلوه داده است و به قابلیت تأمین‌دهندگی وی پشت کرده است و اقتدار وی را ناخواسته، خورد کرده است. متأسفانه زن با غالب‌شدن حالت قهر بر وی، حتی گاهی تقلّای مرد را برای رفع آن نیز پس می‌زند و این واکنش می‌تواند به‌شدّت مرد و ارزش اقتدارِ وی را بشکند.
khorasani
لازم است بدانیم نه تنها زن نباید مانع مشاهده‌ی‌بغض و اشکش توسط مرد شود که حتی باید از هر بغض و آه و اشکی که نسبت به مرد و کارکرد‌های وی پیدا می‌کند، حتماً و حتماً مرد را مطّلع کند. به‌طوری که قطره‌ی اشکی نمانَد که در پسِ پرده‌ی پِلکَش باشد و مرد از آن بی‌خبر بماند و آن را نبیند و بُغضی در گلویش گُم نشود که مرد آن را نشنود. آنچه در این گفتن و نمایش‌دادن، زن باید مراقبت کند، شکل و نحوه‌ی عَرضه‌ی آن است. زن،‌گریه و رنجِش و بُغضش از مرد را، به‌صورت بَر مرد نشان می‌دهد، درحالی‌که روش درست، عرضه‌ی آنها به‌صورت برای مرد و به سوی مرد است.
khorasani
ما صاحب و مالک هیچ چیز نیستیم و باید از مَعبَر دنیا و مزرعه‌ی اینجا، عبور فائزانه‌ای داشته باشیم که مسیر ما را به سمت پروردگار، روشن و قابل کند که حضرتش در قرآن که وحی نازل اوست می‌فرماید: اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُون(بقره ۱۵۶). او برای ما نعمت وجود را مقرّر فرمود و در مسیرِ عمرِ ما مقاطع رشدی گذاشت که یکی از سنّت‌های معیّن او، ازدواج و رسیدن به امکان همسری‌ست. اِمکانی که مُتعیّن به تکلیف‌ها و مسؤلیت‌ها و رسالت‌هاست.
رجا‌‌ء
درتقابل، مسئله‌ی اصلی، رو در رو قرار‌گرفتنِ دو فرد است و از آنجایی که زندگی‌کردن، یعنی حرکتِ آدمی به سمت یک رفتار؛ پس طبیعی‌ست که در وضعیتِ تقابل، پیش‌رفتنِ یکی، باعثِ پس‌فرستادنِ دیگری می‌شود. در همراهی، کسی که جلوتر است، موجب تحرّکِ بیشترِ دیگری می‌شود و تأمّل و انتظارش برای رسیدن همراهش، تولید انس و شفقت می‌کند و اگر در همراهی، دوشادوش هم باشند، حسّ عمیقی از همدلی و همسری، سرشارشان می‌کند. اما وقتی این وضعیت به تقابل تبدیل می‌شود، یکی مانع و مزاحمِ حرکتِ دیگری‌ست و حرکت‌کردن و پیش‌آمدنِ یکی از آنها، موجبِ پس‌فرستادن و عقب‌راندنِ دیگری می‌شود.
malmal2694
مردی که خانه‌ی بزرگی همراه با وسایل لوکس و فراوانی مهیّا کرده است و به خورد و خوراک و پوشاک و سایر نیاز‌های مادّی اعضاء خانواده، تأمین مفصلی می‌دهد، امّا از تمرکز و توجّه به عواطف آنها که تأمین مرد را صدا می‌زند، غافل مانده است، مرد تأمین‌دهنده‌ای نیست و ارزش تأمین‌های مادّی خود را هم ضایع کرده است.
khorasani
مردی که با مشاهده‌ی گریه‌ی همسرش پیش آمده بود که او را در آغوش گرفته، آرام کند و زن با‌گریه‌ی شدیدترِ توأم با فریاد از وی می‌خواست بیرون برود و از جلوی چشم‌های زن دور شود!. زن با انتقال رنجِش و دل‌شکستگی‌اش به سمتِ مرد به‌صورت برای مرد، به وی پیام می‌دهد که من تو را به‌مثابه تکیه‌گاه و پایه‌ای می‌بینم که در رنج‌ها و بغض‌هایم، حتی اگر دلیل ایجاد آن خودت باشی، جا و جایگاهی غیر از تو و آغوش و توجه و ترمیمت ندارم. درحالی‌که وقتی به‌صورت بَر مرد گریه‌اش را بروز می‌دهد، یعنی نه تنها تو هیچ ارزش و اعتباری برای تکیه‌گاه بودنِ نیاز‌ها یا درد‌های من نداری، که خود عامل درد و بغض و اشک منی، که دور بودنت آرامش و التیام من است.
khorasani
در همراهی، کسی که جلوتر است، موجب تحرّکِ بیشترِ دیگری می‌شود و تأمّل و انتظارش برای رسیدن همراهش، تولید انس و شفقت می‌کند و اگر در همراهی، دوشادوش هم باشند، حسّ عمیقی از همدلی و همسری، سرشارشان می‌کند.
khorasani
ما صاحب و مالک هیچ چیز نیستیم و باید از مَعبَر دنیا و مزرعه‌ی اینجا، عبور فائزانه‌ای داشته باشیم که مسیر ما را به سمت پروردگار، روشن و قابل کند که حضرتش در قرآن که وحی نازل اوست می‌فرماید: اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُون(بقره ۱۵۶).
khorasani
مردی در جایگاه امنیت‌دهی قرار می‌گیرد که اعضاء خانواده در حضور او احساس وجود کنند و ببینند نه تنها برای تعقیب و دنبال‌کردنِ کارکردها و علاقه‌های خویش، که حتی برای نیاز‌های مشترک خانواده، رأی دارند، دیده می‌شوند، شنیده می‌شوند، به نظرشان اعتنا و احترام گذاشته می‌شود، می‌توانند میدان ببینند، تجربه کسب کنند و در تصمیم‌ها مشارکت کنند.
khorasani
وقتی مرد از رأی و نظرش دفاع کرده و تا سطح لج‌بازی بر درست‌بودن آن پافشاری می‌کند، به معنی این نیست که ایمان و اعتقاد راسخی به درستی نظر و تصمیمش داشته باشد، بلکه به‌واسطه‌ی آغاز مجادله از ناحیه‌ی زن، ناگزیر به دفاع از نظر و تصمیمش می‌شود. حتی اگر در فکر و قلب خود به نادرستی نظر و تصمیمش اعتراف داشته باشد، در اقدام و برخورد، به سمت پافشاری بر رأی خود منحرف می‌شود تا از ارزش و اعتبار اقتدار خویش دفاع کرده؛ بگوید ستون من این‌طور نیست (نمایه ستون معیوب) و این‌طور است (ستونی منظم و مرتب)
khorasani
آنهایی که بین ویژگی‌های زنانه و مردانه، مشغول مقایسه و تلاش برای یکسان‌سازی توانمندی‌های این دو پدیده‌اند، از درکِ ارزش و اهمیتِ تفاوت‌ها غافل‌اند و پدیده‌ی زن را در مقایسه با پدید‌ه‌ی مرد، سنجش و ارزیابی می‌کنند و با این تلاشِ کاملاً جاهلانه‌ی خویش، مشغول بَرتَر نشان‌دادنِ مرد نسبت به زن هستند!
khorasani
عبارت‌هایی نظیر اینکه: کجا می‌روی؟ مادرت چه کارَت داشت؟ به چه کسی تماس می‌گیری؟ نمازت را خوانده‌ای؟ پوشِشَت را درست کن، این کار را بکن، آنجا نرو، اجازه نمی‌دهم، حق نداری، مبادا ببینم، باید بگیری، نباید بروی، تکرار نشود، و ... همگی معرّفِ کنترل در رفتار، بر حسب نگاه مالکیت می‌باشند.
khorasani
طبیعی‌ست احساسِ مخاطب، در برابر روش کنترل و نظارتِ زوجِ مالک، چیزی جز حسّ آزاردهنده‌ی اسارت نباشد. احساس ناگواری که درست در نقطه‌ی مقابلِ ودیعه‌ی عظیمِ الهی، یعنی اختیار است.
khorasani
همسری و پدری و مادری، عَرصه‌ی بروز تمایل‌های خودمحورانه و بدون مِلاک ما نیست و در برابر نعمتِ زندگیِ مشترک و اِمکان عظیمِ همسری و جایگاه والدینی و فرزندی، سؤال و مسئولیت، تعیین گردیده است و فرموده است: ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعِیم(تکاثر ۸).
khorasani
وقتی که کشتن و تباه‌کردن جسم، منع الهی داشته باشد آیا والدین مجازند که نسبت به تباه‌کردن سرنوشت، رشد، تربیت، سلامتِ روان، آینده، روحیه، آرامش، امنیت، بهره‌مندی و ... ، فرزندانِ خود، بدون هر مسئولیت و تکلیفی باشند و هر طور که میل کردند عمل کنند؟!
khorasani
مگر ما فرد شاخص و مِلاکی هستیم؟! یا گرایش‌های ما ناب و درست و اصیل است؟! که باید با کسی ازدواج کنیم که تقویت‌کننده‌ی آنها باشد؟! و مگر در میانه‌ی زندگی مشترک، مسائل و موضوع‌های تازه ایجاد نمی‌شود که ممکن است با همه‌ی گرایش‌های یکسان اوّلیه در هنگامه‌ی تأسیس ازدواج، با روی‌آوردن موضوع‌های تازه، به تفاوت‌ها و اختلاف‌ها در نوع خوشامد و بدآمدهایمان برسیم؟!
khorasani
اگر بر فرض محال، پسری می‌توانست با دختری ازدواج کند که از ابتدا تا انتهای زندگی‌شان در گرایش‌ها و تمایل‌ها، خواسته‌ها و نیازهای کاملاً واحدی داشته باشند، با این حساب، فرد به تکرار خودش متوقف مانده بود!
khorasani
متوجه این اصل باشیم که اگر آدمی ظرف وجودی‌اش را وسعت ببخشد می‌تواند ادعا کند چیزی برای تحریک‌گذاری بر وی، واجد قدرتی قطعی و حتمی نیست.
khorasani
طبیعی‌ست اگر مدیریت روحیه‌ی خود را در مسیر ضعفی که به محرّک داریم، پیش ببریم، همواره آن محرّک، سطح تأثیر خود را بر ما حفظ می‌کند و چه بسا میزان مقاومت ما به تأثیر محرّک در دراز‌مدت کمتر هم بشود. امّا اگر بعد از یافتن محرّک تأثیرگذار، خود را با قصد و تصمیم قبلی، در معرض اثر آن بگذاریم و به ایجاد مقاومت در خویش نسبت به تأثیر محرّک و مقابله با اثر آن، بپردازیم، بعد از مدّتی، آن محرّک، دیگر قادر نیست به میزان تحریک قبلی، اثرش را بر ما وارد کند. به‌طور مثال اگر کسی در حالت خستگی، زود تحریک می‌شود و واکنش تند و شتاب‌زده‌ای ظاهر می‌کند، لازم است با انتخاب و قصد مشخص به مقابله با ضعف خود بپردازد و خود را عمداً خسته کند تا مقاومت خود را به این محرّک فراهم کند، پس از مدّتی، دیگر آن سطح از خستگی، قادر به تحریک‌گذاری بر روان وی نیست.
khorasani
آنچه در آموزه‌های دینی تحت عنوان مراقبه و محاسبه‌ی نفس و مبارزه با نفس از ناحیه‌ی اولیاء خدا وارد گردیده است، برای نائل‌آمدن به امکان وسعت‌بخشی به ظرفیت روانی خویش نسبت به محرّک‌های معمولی‌ست. اینکه فرمودند پیش از آنکه سیر شَوی دست از غذا بکش. یا سفارش کردند که در برابر خواسته و هوای نفست قیام کن و ببین چه را می‌طلبد، همان را از نفست بازدار، یا چنانچه بین دو کار مردّد شدی که کدام را به‌جای بیاوری، به سمت کاری برو که برای نفسَت سخت‌تر و ناگوارتر است، همگی بیانگر چنین سعیی برای گسترش‌دادن ظرفیت روانی و وجودی خویش است.
khorasani
همه‌ی کسانی که مرتکب واکنش شدید و ناخواسته‌ای شده‌اند - که بعد از عبور از مرحله‌ی تحریک، از رفتار خود پشیمان و سرافکنده گردیده‌اند -، اگر قبل از رسیدن به نقطه‌ی واکنش، بین خود و محرّک، فاصله می‌انداختند، قطعاً مرتکب آن رفتار ناخواسته‌ی نامناسب نمی‌شدند. چون اصولاً محرّک‌گذاری را در معرض خود نمی‌دیدند که بخواهند واکنش خود را نثار وی کنند.
khorasani
اگر شما ندانید که آب در چه درجه‌ای و با فراهم‌سازی چه شرایطی، به ویژگی ذاتی جوش‌آمدن می‌رسد و یا ندانید برای یخ‌زدن و منجمد‌شدن آب، چه میزان باید به آن سردی رساند و در چه وضعی قرار داد، آیا می‌توانید منتظر جوشش یا یخ‌زدنش باشید و در عدم آگاهی از این قابلیت‌های ذاتی و حتمیِ آب و فقدان تأمین شرایطِ این ویژگی‌ها، می‌توان توقع داشت آب بجوشد یا یخ بزند و اگر نشد که نمی‌شود، می‌توان شاکی شد و مدّعی گردید که چرا به جوش نمی‌آیی یا چرا یخ نمی‌زنی؟ آیا می‌توان با تَشَر و توبیخ و تهدید، یا با خواهش و تمنّا و اصرار و التماس، یخ‌زدن و به‌جوش آمدن آب را شاهد باشیم؟!
khorasani

حجم

۹۹۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۱۲ صفحه

حجم

۹۹۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۱۲ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان