بریدههایی از کتاب الگوریتم های سرکوبگر
۱٫۰
(۱)
اینترنت را غالباً «ملک عمومی» تلقی میکنیم، ولی کنترل تجاری بر آن از راه مجموعهای از مقررات ملی و بینالمللی و مرزبندیهای تجاری و مالکیت فکری -که جزوی از مدیریت اینترنت است- اینترنت را از عموم گرفته است. غیر از کنترل بر اینترنت، اطلاعات عمومی -خواه روی اینترنت باشند یا نباشند- نیز دارند به دست بخش خصوصی میافتند و بخش عمومی اطلاعات که اصل اساسی دموکراسی ایالات متحده است، دارد ازبین میرود.
safaeinejad
توییتهای خودکار رسانههای خبری بیش از توییت ادمینهای انسانی، نژادپرستانه و سوگیرانه است، ازجمله در مورد کیت لَمونت اسکات، اهل شارلوت در کارولینای شمالی که با شلیک پلیس کشته شد و قتلش اعتراضهای کشورگیری دربارهٔ ددمنشی و اِعمال زور بیش از اندازهٔ پلیس بهراه انداخت.
مجيد اسطيري
جهانی که در آن، افراد، مسئول پیامد کارهای خود نیستند هم نخواهد توانست مسئولیتپذیریای را که برای جامعهٔ دموکراتیک ضروری است تولید کند.
مجيد اسطيري
قتی اطلاعات باکیفیت را که نوعاً در بخش عمومی تولید میشود به فضاهای شرکتیتر و تجاریتر بسپرند، توانایی عموم برای تضمین پاسداریهای ضروری از دموکراسی، به دلیل هزینهٔ دسترسی به اخبار باکیفیت، ازبین میرود. سازمانهایی مانند freepress.com به ما نشان میدهند که افزایش تبلیغات و منافع تجاری چگونه زیرآب کیفیت و محتوای خبرنگاری را زده است؛ زیرآب چیزی که پیشتر جزو بنیادین و ضروری یک جامعهٔ دموکراتیک خوانده میشد.
مجيد اسطيري
روی اینترنت با پول یا آدمجمعکردن میشود هویتها را نشانهگذاری کرد و درک رسمی از فلان فرد یا بهمان گروه را به شکل دلخواه تغییر داد؛ یعنی در فضای دیجیتالِ کنونی، هرکسی میتواند هویت هرکس دیگر را صاحب شود.
مجيد اسطيري
اکنون دیگر نباید تنها نگران آن بود که انگارهها و آدمها چگونه بازنمایی میشوند، بلکه باید دلنگران اخلاق هم باشیم: آیا روباتها و دیگر تصمیمگیرندگان خودکار میتوانند مانند پهپادها و جنگافزارهای خودکار، کسی را بکشند؟ هوش مصنوعی را چه نهادهایی سرپرستی خواهند کرد؟ مردم مشکلات یا شکایت خود را به کدام دادگاههای ملی یا فراملی باید ببرند؟ این پرسشها هنوز پاسخ درخوری نگرفتهاند.
safaeinejad
انحصارگری گوگل در کنار الگوریتمهایش که اطلاعات را بهسوی منافع سرمایهٔ نئولیبرال و نخبگان اجتماعی ایالات متحده میبرد، باعث شده جریان اطلاعاتیای بهوجود آید که تظاهر به معتبربودن میکند ولی در عمل، بازتاب منابع تبلیغاتی است. بهبیاندیگر، باید گفت که گوگل به سود دستبهجیبترین مشتریان خود، یا یکجور درهمتنیدگی منافع مردمی و تجاری کار میکند. اما کاربران، گوگل را یک منبع عمومی میدانند که به منافع تجاری هیچ گوشهچشمی ندارد. گوگل مستقیماً از راه آنچه میتوان «کارتفریح» کاربران نامید، پول درمیآورد؛ -وقتی کاربران میپذیرند کار و دادههای شخصی خود را در اختیار گوگل و محصولات آن بگذارند، نتیجه چیزی نیست مگر سودکردن گوگل.
safaeinejad
تبدیل نهادهای عمومیای مانند کتابخانهها و مدرسهها -این کارگزاران اطلاعات- به نهادهای خصوصی (از راه پروژههایی مانند گوگل بوکز) دارد داراییهای پیشتر عمومی را به قصد بهرهبرداری خصوصی، در دست یک شرکت چندملیتی مینهد. اطلاعات، حالا یک کالا شده و موتورهای جستوجو، حکم محفظههای اطلاعات را دارند؛ البته با مدیریت خصوصی. باید منافع تجاریای را که بر یافتههای برخط ما سایه انداختهاند، آشکارتر کنیم.
safaeinejad
نویسنده درک خواننده از الگوریتمهای اینترنتی بهعنوان «الگوریتمهای بیطرف» را به چالش میکشد و نشان میدهد این الگوریتمها «سوگیرانه» هستند و دلیلی هم که برای آن میآورد شایان توجه است: «فرمولهای ریاضیاتیای که الگوریتمها را ایجاد میکنند، به دست چندتا آدم نوشته شدهاند و هرکس هم باورهای خاص خود را دارد.»
مجيد اسطيري
موتور جستوجوی گوگل درواقع یک بستر تبلیغاتی است و قصد ندارد تنها بهعنوان یک منبع اطلاعات عمومی مانند کتابخانه عمل کند. گوگل، الگوریتمهای تبلیغاتی درست میکند نه الگوریتمهای اطلاعاتی.
مجيد اسطيري
اسطورههای زیادی دربارهٔ اینترنت وجود دارد، ازجمله این تصور که آنچه بر صدر اطلاعات پدیدار میشود، محبوبترین و هایپرلینکشدهترین داده است. حتّی اگر چنین هم باشد، باید بدانیم که محبوبترین چیز ضرورتاً درستترین نیست
مجيد اسطيري
حجم
۵٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه
حجم
۵٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان