بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همه ما شبی در تخت هایمان خواهیم سوخت | طاقچه
تصویر جلد کتاب همه ما شبی در تخت هایمان خواهیم سوخت

بریده‌هایی از کتاب همه ما شبی در تخت هایمان خواهیم سوخت

انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز:
۳.۰از ۳ رأی
۳٫۰
(۳)
گفتم شب به‌خیر. جانی می‌گوید، چرا؟ برای چی؟ شبِ من به تو چه ربطی داره؟
fatemeh
جانی می‌شنود که رفیق آن پایین چیزی زیر لب من‌من می‌کند. از لای دیوارها. چون همین‌طور است، این‌طوری همهٔ ما را اینجا چپانده‌اند تا بتوانیم صدای آروغ و گوز همدیگر را از میان این دیوارهای لعنتی بشنویم. کلبه‌های قیرگونی با برچسب‌های قیمت بالا که چیده‌اند پهلوی هم و بعد هم چسبانده‌اند کنار صخره، مثل احمق‌هایی که در یک آشفته‌بازار ریخته‌اند روی هم. منتظر.
fatemeh
چون اگر فکر می‌کنند این بار هم قرار است جانی درهای آتش‌گرفته را با لگد از جا بکند و بپرد داخل آتش تا دنبال آن پیری‌های گوزو بگردد که در هر حال ممکن است همین فردا بیفتند و بمیرند، کور خوانده‌اند.
fatemeh

حجم

۲۸۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۲۸۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
تومان