بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یک خوشه انگور سرخ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یک خوشه انگور سرخ

بریده‌هایی از کتاب یک خوشه انگور سرخ

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۲ رأی
۴٫۱
(۱۲)
صلابتش به صلابت پدرش می‌مانست. بزرگ‌زادگی از چهره‌اش هویدا بود.
R.Khabazian
علی که باشی و از نسل فاطمه هم باشی، وارث برحق پیامبر بودن تاجی‌ست که بر سرت می‌درخشد. حتی اگر اولین پسر هم نباشی. حتی اگر مادرت کنیزی باشد تازه‌مسلمان. نشانه‌اش هم علی‌بن‌موسی که اولین و بزرگ‌ترین فرزند موسی‌بن‌جعفر نبود.
R.Khabazian
- و چنانچه انسان‌ها مرگ را می‌شناختند و خود را بندهٔ خداوند متعال و نیز از دوستان و پیروان و اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام قرار می‌دادند، نسبت به آن خوش‌بین و شادمان می‌گشتند و می‌فهمیدند که سرای آخرت برای آنان از دنیا و سرای فانی، به‌مراتب بهتر است.
R.Khabazian
- مگر نمی‌گویی زمین و زمان مسخر ابن‌الرضاست؟ پس او قادر به خنثی‌کردن هر توطئه‌ای‌ست. - ولی نمی‌کند. او هم همان می‌کند که پدرانش کردند. او هم راضی به قضای الهی می‌شود.
R.Khabazian
او بزرگ‌زاده‌ای بود مهربان، باسخاوت و دانشمند. دانشمندی که بزرگ‌ترین عالم شهر در برابرش سر تعظیم فرود آورده بود.
R.Khabazian
او که به یک اشاره به هر امری قادر بود. هر امری آن‌قدر عظیم که سبزشدن زمین خشکیده هیچ بود در برابر آن عظمت. کسی که هر قدمش به کرامتی آمیخته بود. از کوچه‌های بغداد گرفته تا مسجد خرابه‌ای در شارع کوفه.
R.Khabazian
دل ما به حرم پیامبر گره خورده. از حرم امن رسول که دور شویم، گم‌کرده‌ای داریم که تا باز نیابیمش، قرار نمی‌گیریم. حتی به حج هم که می‌روم دلتنگ مدینه‌ام...
R.Khabazian

حجم

۱۵۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

حجم

۱۵۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

قیمت:
۳۸,۷۰۰
۱۹,۳۵۰
۵۰%
تومان