بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دوشیزگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب دوشیزگان

بریده‌هایی از کتاب دوشیزگان

مترجم:علی قانع
انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۲۵ رأی
۳٫۱
(۲۵)
هیچ‌کس به من نگفته که اندوه، شبیه ترس است.
sabaa Fzz
او به‌عنوان یک درمانگر این را می‌دانست که اولین حس در درونِ یک کودک، از طریق نگاه والدین به وجود می‌آید. ما از همان ابتدای تولد، در حال مشاهدهٔ والدینمان هستیم؛ آنچه در انعکاس آینهٔ چشم‌های آن‌ها می‌بینیم، مشخص می‌کند که خودمان را چگونه می‌بینیم.
سارا
«و اگه شما زن جوان آسیب‌دیده‌ای هستین و در حال انکارِ دوران کودکی و رنج‌هایی که متحمل شدین، برای حفظ این انکار، ممکنه با یه سوءاستفاده‌گرِ دیگه تبانی کنین و پیش خودتون وانمود کنین که رفتار اون کاملاً طبیعیه. اگه قرار باشه چشم‌های خودتون رو باز نگه دارین و اون رو محکوم کنین، شما باید دیگران رو هم در زندگی خودتون محکوم کنین. من نمی‌دونم دوران کودکی اون دخترها چطوری بوده... نمی‌شه منکر این حقیقت شد که تارا به‌عنوان یه دختر جوان از قشر ممتاز، شخص بدون مشکلی نبوده؛ ولی زیاده‌روی اون در مصرف الکل و موادمخدر، به من نشون می‌ده که مشکل داشته و آسیب‌پذیر بوده. تارای زیبا و لعنتی... اون موردِ‌علاقهٔ فوسکا بود.»
Mahsa
از مدت‌ها پیش روان‌پریشی فقط یک عملِ شیطانی نامیده می‌شد. افرادی شرور و شیطان‌صفت بودند که از آسیب رساندن و کشتن دیگران لذت می‌بردند؛ تقریباً از زمانی که مدئا برای فرزندانش تبر به دست گرفت و احتمالاً مدت‌های مدیدی قبل از آن. واژهٔ روان‌پریش در سال ۱۸۸۸ از سوی یک پزشک آلمانی ابداع شد. در همان سال جک قصاب، قاتل زنجیره‌ای، لندن را وحشت‌زده کرد. این واژه برگرفته از واژهٔ آلمانی Psychopastiche به معنی روحِ رنج دیده است. برای ماریانا این یک سرنخ بود: رنج کشیدن.
Mahsa
مفهموم این هیولاها هم در رنج و درد بود. فکر کردن درمورد آن‌ها به‌عنوان قربانی، این اجازه را به او می‌داد که در رویکرد خود بیشتر منطقی باشد و دلسوزانه‌تر عمل کند. روان‌پریشی یا سادیسم از هیچ ناکجاآبادی ظاهر نمی‌شود. این یک ویروس نبود که کسی را از بیرون آلوده کند. این وضعیت، یک ریشهٔ تاریخی طولانی در دوران کودکی شخص دارد. ماریانا معتقد بود که دوران کودکی یک تجربهٔ واکنش‌پذیر است؛ به معنی تجربهٔ همدلی کردن با یک انسان دیگر. این همدلی و دلسوزی باید ازطرفِ والدین و مراقبان ما نشان داده شود. مردی که تارا را کشت، زمانی یک پسربچه بوده؛ پسربچه‌ای که نه دلسوزی دیده و نه محبت و مهربانی. او به‌طرز وحشتناکی رنج برده بود.
Mahsa
ماریانا نمی‌توانست تردید نداشته باشد، اما سابقهٔ گروه‌درمانی‌اش به او می‌گفت باید به هر گروهی که عاشق استاد خود است، مشکوک باشی؛ این شرایط به‌ندرت کارش به جاهای خوب ختم می‌شود. برای ماریانا، فوسکا بیشتر شبیه یک ستارهٔ جَوگیر پاپ بود تا یک سخنران؛ و تا حدی منتظر بود هر لحظه بزند زیر آواز.
Mahsa
روث با قاطعیت گفت: «نه! در بهترین حالت، اسمش رو بذاریم اشتیاق به دوست داشتن. در بدترین حالت، این یه وابستگیِ آسیب‌شناختی به یه مرد خودشیفته‌ست؛ یه دیگِ مذاب از قدردانی، ترس، توقع داشتن، اطاعت و وظیفه‌شناسی که هیچ ربطی به عشق به معنای واقعی کلمه نداره. تو دوستش نداری؛ همین‌طور که نمی‌دونی حتی خودت رو هم دوست نداری!»
Mahsa
اریانا توضیح داد که گروه‌های کوچکی مثل دوشیزگان، به‌ویژه در برابر دستکاریِ ناخودآگاه یا سوءاستفاده آسیب‌پذیرند. ناخودآگاهِ دختران ممکن است به همان شکلی که در کودکی با پدرشان رفتار می‌کرده‌اند، با رهبر گروه هم رفتار کنند؛
Mahsa
اریانا توضیح داد که گروه‌های کوچکی مثل دوشیزگان، به‌ویژه در برابر دستکاریِ ناخودآگاه یا سوءاستفاده آسیب‌پذیرند. ناخودآگاهِ دختران ممکن است به همان شکلی که در کودکی با پدرشان رفتار می‌کرده‌اند، با رهبر گروه هم رفتار کنند؛
Mahsa
«و اگه شما زن جوان آسیب‌دیده‌ای هستین و در حال انکارِ دوران کودکی و رنج‌هایی که متحمل شدین، برای حفظ این انکار، ممکنه با یه سوءاستفاده‌گرِ دیگه تبانی کنین و پیش خودتون وانمود کنین که رفتار اون کاملاً طبیعیه. اگه قرار باشه چشم‌های خودتون رو باز نگه دارین و اون رو محکوم کنین، شما باید دیگران رو هم در زندگی خودتون محکوم کنین. من نمی‌دونم دوران کودکی اون دخترها چطوری بوده... نمی‌شه منکر این حقیقت شد که تارا به‌عنوان یه دختر جوان از قشر ممتاز، شخص بدون مشکلی نبوده؛ ولی زیاده‌روی اون در مصرف الکل و موادمخدر، به من نشون می‌ده که مشکل داشته و آسیب‌پذیر بوده. تارای زیبا و لعنتی... اون موردِ‌علاقهٔ فوسکا بود.»
Mahsa

حجم

۳۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۳۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان