خب این برایم یک کشف شعفانگیز بود که چطور میشود راوی اولشخص را گسترش داد. درعینحال که مزایای راوی اولشخص یعنی دانش محدودش را داری که هرچه را فقط دیده تعریف میکند، درعینحال بتوانی یک جاهایی از مزایای راوی دانای کل استفاده کنی. برای صحنهٔ آخر به خودم گفتم من توانستم این استفاده را بکنم، اینجا هم حتما یک راهی هست، باید پیدا بکنم که یکهو وقتی یادم آمد که اصلا در طول کار بارها گفته که این سگ مرده و زنده شده، این اصلا کلید کار است. چرا اصلا یکی از این سگها یعنی «گابیک» نباشد که حالا در این خانه حضور دارد.
Alireza Nemati