بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چو مرغ شب خواندی و رفتی | طاقچه
تصویر جلد کتاب چو مرغ شب خواندی و رفتی

بریده‌هایی از کتاب چو مرغ شب خواندی و رفتی

انتشارات:نشر مشکی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۱۰ رأی
۳٫۳
(۱۰)
جوونای قلعۀ پیر همه روزها به نخجیر شبا در پای آتیش همه‌اش در رقص شمشیر...
𝙰𝙼𝙸𝚁
میونِ سبزها نامِ تو رویید سکوتِ سبز و آرامِ تو رویید
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
حضوری بودی از حجمی فراموش
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
بیا بی تو صدا در سینه‌ام نیست شکوهِ رنگ در آئینه‌ام نیست رها کردم همه هستیِ خود را که با تو سر کنم مستیِ خود را
FASPO
دلم ابرِ غم و یادِ تو باران بتاب ای مه به ساقِ سبزه‌زاران چه می‌شد ابری از آغوش بودم به چشمت شعله‌ای خاموش بودم تو آتش بودی و من ساقِ افرا به شب می‌سوختم تا صبحِ رؤیا
FASPO
سحر در انتظارِ بیدلان است صبوری توشۀ دلدادگان است
FASPO
تو خندیدی و نامت آشنا شد
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
تو از ره آمدی خاموش و پُر نوش حضوری بودی از حجمی فراموش تو خندیدی و نامت آشنا شد سکوتِ ماه در جانم صدا شد
amirkarimifar

حجم

۴۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۴۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان