بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نور و نیلوفر | طاقچه
تصویر جلد کتاب نور و نیلوفر

بریده‌هایی از کتاب نور و نیلوفر

نویسنده:صالح سجادی
امتیاز:بدون نظر
پکی عمیق به سیگار و رخوتی دیگر، دوباره سرفۀ خونین و خِس‌خسِ ریه‌ها گرفته دست مرا روزنامه‌ای کهنه، عبور می‌دهد از کوچۀ حوادث شهر جنون و خودکشی و جزر و مد سطحِ سهام، تجاوز و سرقت، قتل عمدها، دیه‌ها میان مردم این شهر عده‌ای هستند که در پس سرشان جای چکش قاضی است و دلخوش‌اند به حکم اداره‌ای که در آن، نشسته گرد عدالت به روی دوسیه‌ها اگر چه رد شدن از این قضیه بهتر بود
Maryam Bagheri
زمان به ساعت من یک دقیقه تا صفر است شتاب عقربه‌ها را گرفته بغض زمین زمان در آخر هر پنج‌شنبه می‌پرسد: رسیده‌اند به پنجاه و چند ثانیه‌ها؟
Maryam Bagheri
تو حسن مقطع این آفرینشی! آری دوازده صنعت در تو مختصر شده است نهفته است به دقت، به حوصله، به شکوه، در استعارۀ تو ازدحام مکنیه‌ها
Maryam Bagheri

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان