بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیار اجدادی | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیار اجدادی

بریده‌هایی از کتاب دیار اجدادی

انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز:
۳.۵از ۱۱ رأی
۳٫۵
(۱۱)
از خودت می‌پرسی: ارزشش را داشت؟ و تنها پاسخت سکوت این دیوارهاست و چهره‌ات که هر روز در آینه پیرتر و پیرتر می‌شود و پنجره‌هایی که با نماهای کوچکی از آسمان به یادت می‌آورد که آن بیرون، زندگی جاری‌ست و پرنده هست و رنگ هست، اما فقط برای دیگران. اگر از خودت بپرسی مگر چه کار بدی کردم، صدایی در سرت می‌گوید: هیچ. خودت را فدای دیار اجدادی کردی. آفرین، پسرجان، حالا دیگر تعارف را کنار بگذاریم. اگر دوباره بپرسی، جواب می‌آید: سادگی کردم و مغزم را شست‌وشو دادند.
hni
حالا به‌خاطر سکته، ناگهان به میان خاطراتش برگشته بود و عرض اندام می‌کرد. شاید مجازات الهی بود؟ یا شاید خودآزاری‌های مغزِ محبوس در جسمی علیل که خودش را با رویدادهای گذشته شکنجه می‌داد تا سرگرم شود؟
Mostafa F

حجم

۶۵۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۰۰ صفحه

حجم

۶۵۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۰۰ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
تومان