جملات زیبای کتاب قصه های شیرین ایرانی (تاریخ بیهقی) | طاقچه
تصویر جلد کتاب قصه های شیرین ایرانی (تاریخ بیهقی)

بریده‌هایی از کتاب قصه های شیرین ایرانی (تاریخ بیهقی)

۳٫۶
(۱۱)
ولی این خیانت است که به سلطان نصیحتی نکنم: این‌که خون هیچ‌کس را نریزد؛ چرا که کشتن مردم و ریختن خون، بازی نیست.
معصومه
این جهان همیشگی نیست. همهٔ ما مثل یک کاروان هستیم که پشت سر هم می‌رویم. هیچ‌کس در این جهان نمی‌ماند. پس هر کس باید طوری زندگی کند که پس از مرگ او را دعای خیر کنند.
معصومه
اگر زمان مرگم رسیده باشد، کسی نمی‌تواند جلو آن را بگیرد. مرا بر دار بیاویزند یا طور دیگری بمیرم، من بزرگ‌تر از حسین‌بن‌علی [ع] نیستم.
معصومه
این بود قصّهٔ حسنک و روزگارش. او گفته بود دعای مردم نیشابور با من است؛ ولی مردم نیشابور هم نتوانستند برای او کاری کنند. حسنک رفت و نه زمین برایش فایده داشت و نه ملک، نه طلاه و نقره، و نه کنیز و غلام.
معصومه

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰
۵۰%
تومان