بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آپارتمان خیابان املی | طاقچه
تصویر جلد کتاب آپارتمان خیابان املی

بریده‌هایی از کتاب آپارتمان خیابان املی

انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۱۱ رأی
۳٫۱
(۱۱)
شاید وقتی عمیقاً عاشق کسی باشی، چنین به‌نظر برسد: احساس می‌کنی هر چقدر زمان در اختیارت گذاشته شود فایده‌ای ندارد؛ هیچ‌وقت زمان کافی نیست.
یك رهگذر
«راستش رو بخوای، من فکر می‌کنم تنها بودن بهتر از اینه که با کسی باشم که به‌نظر می‌رسه بهم اعتماد نداره.»
یك رهگذر
گاهی‌اوقات دو نفر فقط برای هم ساخته شده‌اند. به همین سادگی.
یك رهگذر
بعضی از افرادی که در زندگی‌ات ملاقات می‌کنی، تا ابد بخشی از دنیایت می‌شوند، اما برخی فقط می‌آیند تا گوشه‌ای از زندگی‌ات را تغییر دهند و بروند.
یك رهگذر
مادام داکر به‌آرامی بچه را از آغوش روبی بیرون کشید. «عزیزم، تقصیر تو نیست. بعضی‌وقت‌ها حتی اگه همهٔ عشق‌های دنیا هم جمع بشن، نمی‌تونن از آدم در برابر تقدیر و سرنوشتش محافظت کنن.»
alireza atighehchi
گاهی‌وقت‌ها منظور آدم اون چیزی نیست که به زبون می‌آره.
یك رهگذر
خوب می‌دونی که مهم درون آدم‌هاست. گاهی‌وقت‌ها باید از سختی‌ها درس بگیری تا خودِ واقعی‌ت رو پیدا کنی. نباید امیدت رو از دست بدی.
یك رهگذر
«راستش رو بخوای، من فکر می‌کنم تنها بودن بهتر از اینه که با کسی باشم که به‌نظر می‌رسه بهم اعتماد نداره.»
alireza atighehchi
آدم نمی‌تونه عاشق چیزی بشه که بدون هیچ زحمتی به دست می‌آد، مگه نه؟ در اون صورت دیگه عشق واقعی نیست.
alireza atighehchi
تصور نمی‌کنم کسی بیشتر از آنچه ما عاشق نادیا هستیم، عاشق فرزندش باشد. همان‌طور که روبی و شارلوت مدت‌ها پیش به این حقیقت پی بردند که خانواده چیزی فراتر از نسبتِ خونی است.
alireza atighehchi
«آدم‌های خوبِ زیادی هستن که توی دنیا کسی رو ندارن.»
یك رهگذر
یه روز این جنگ تموم می‌شه و ما زندگی خوبی خواهیم داشت، من و تو.
یك رهگذر
بعضی‌وقت‌ها توی زندگی، ما فقط موقعی ندای درونمون رو کشف می‌کنیم که همه‌چی در بدترین حالته.
یك رهگذر
«تو باید دوام بیاری. چون اگه بلایی سرت بیاد، من هم زنده نمی‌مونم.»
یك رهگذر
شارلوت به آن فکر کرد. «شما هیچ‌وقت نمی‌تونید طرزِ فکر دیگران رو عوض کنید. اما می‌تونید انتخاب کنید که بهشون گوش بدید یا ندید، این‌طور نیست؟»
helen
هروقت احساس تنهایی کردی بدون که من مثل یه دوست کنارتم.
یك رهگذر
از نجات دادنِ کسی عاجز بود که بیش از هر چیز در دنیا برایش ارزش داشت
یك رهگذر
من باور دارم که همه‌چی عوض می‌شه، ولی فقط به‌شرطی که ما اون‌قدر شجاع باشیم تا در برابرشون بایستیم.
یك رهگذر
«من از هیچ‌چی مطمئن نیستم، ولی اگه امید نداشته باشیم هیچ‌چی نداریم.»
یك رهگذر
کاش هرگز در دنیا جنگی اتفاق نمی‌افتاد...
n re
هیچ‌وقت زمان کافی نیست، نه وقتی که یک نفر بخشی از وجودت شده است.
n re
مادرش یک‌وقتی به او گفته بود که بعضی از افرادی که در زندگی‌ات ملاقات می‌کنی، تا ابد بخشی از دنیایت می‌شوند، اما برخی فقط می‌آیند تا گوشه‌ای از زندگی‌ات را تغییر دهند و بروند.
alireza atighehchi
«من از هیچ‌چی مطمئن نیستم، ولی اگه امید نداشته باشیم هیچ‌چی نداریم.»
alireza atighehchi
روبی زیرلب پرسید «چرا؟ چرا به من کمک می‌کنید؟» «چون هیچ‌کس سزاوار این چیزی نیست که برای تو پیش اومده.
alireza atighehchi
روبی پاسخ داد «شارلوت، عزیزم، من به‌خاطر اینکه تو بچه‌ای چیزی رو ازت مخفی نمی‌کنم. می‌دونم که دیگه بچه نیستی؛ این جنگ همهٔ ما رو بزرگ کرده و من حس می‌کنم ما باهم دوستیم. اما بهتره که دربارهٔ بعضی مسائل حرفی زده نشه.» «آخه چرا؟» «چون اگه یه‌وقت پلیس یا آلمانی‌ها ازت سؤالی بپرسن، ممکنه جونت به خطر بیفته. من یه آمریکایی‌ام، بنابراین شاید اون‌ها موقع برخورد با من بیشتر مراقب رفتارشون باشن. اما تو...» روبی جمله‌اش را ناتمام گذاشت. شارلوت جمله را کامل کرد. «من یه یهودی‌ام. این چیزی بود که می‌خواستی بگی.»
helen
همیشه آرامش را در یک کتابِ خوب پیدا می‌کرد.
daisy
روبی دستش را دورِ گردن شارلوت انداخت و محکم فشارش داد. «شارلوت، تو خوب می‌دونی که مهم درون آدم‌هاست. گاهی‌وقت‌ها باید از سختی‌ها درس بگیری تا خودِ واقعی‌ت رو پیدا کنی. نباید امیدت رو از دست بدی.»
daisy
«منظورت چیه؟» «منظورم اینه که بعضی‌وقت‌ها توی زندگی، ما فقط موقعی ندای درونمون رو کشف می‌کنیم که همه‌چی در بدترین حالته.» روبی دست‌هایش را روی شانه‌های شارلوت گذاشت و به چشمانش نگاه کرد. سپس ادامه داد «از این تجربه استفاده کن تا از تو یه آدم قوی‌تری بسازه.
daisy
شن‌های ساعت شنی، بی‌رحمانه به حبابِ پایین سرازیر می‌شوند. هیچ‌وقت زمان کافی نیست، نه وقتی که یک نفر بخشی از وجودت شده است.
یك رهگذر
مردان نباید گریه کنند، خصوصاً مردانِ نسل من. اما وقتی پای عشق به همسرم به‌میان می‌آید قادر به کنترل احساساتم نیستم.
یك رهگذر

حجم

۳۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۳۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان