بریده‌هایی از کتاب روانشناسی جنسیت

تئوری‌های زیست‌شناختی و روانشناختی

نظریه تکاملی جدید برخی از ایده‌های داروین را مورد بازنگری قرار داده است. دیدگاه‌های اخیر پیرامون تکامل، به عنوان مثال، بیشتر بر بقای ژنتیکی به عنوان اصل محوری انتخاب طبیعی تاکید می‌ورزند (داوکینز، ۱۹۸۹). انتخاب طبیعی با توجه به این دیدگاه، فرآیندی است که انتقال ژن‌ها به نسل‌های آینده را بهینه می‌سازد

انتخاب طبیعی یک فرآیند هدفمند هشیار نیست

حتی اخیرا گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد پیرامون اینکه اندازه مغز انسانها، رشد و تحول زبان، موشکافی روانشناختی، و خلاقیت هنری نیز می‌تواند ناشی از همین فرآیند انتخاب جنسی باشد (جی. اف. میلر، ۲۰۰۰). شاید انسانها به تدیج آموخته‌اند که می‌توانند از طریق به‌کارگیری زبان، قصه‌پردازی، رقص، و طنز و شوخی، به همسر مطلوب نزدیک شوند و او را اغوا نمایند. آیا این تئوری ربطی به تفاوت‌های جنسی هم دارد؟ میلر بیان می‌دارد که مردان، زبان و خلاقیت هنری را بیشتر از زنان، به عنوان یک نمایش جنسی برای ابراز جایگاه خود به کار می‌برند. این مسئله می‌تواند تبیینی ارائه دهد برای اینکه چرا مردان، در حوزه‌های خاصی از دانش و هنر، تولیدات بیشتری دارند.

انتخاب جنسی باعث رشد و نمو ویژگی‌هایی می‌شود که به حیوان کمک می‌کند تا بتواند جفت را به سمت خود جذب کند، رقیبان هم‌جنس را کنار بزند، و تولیدمثل کند.

در نظریه‌های زیست‌شناختی جنسیت عقیده بر این است که پاره‌ای تفاوت‌های ذاتی میان زنان و مردان وجود دارد