بریدههایی از کتاب تکنوکراسی
۳٫۴
(۸)
«هر جا ما موفق شدیم و خوب عمل کردیم، نتیجه آن بوده است که بر اساس الگوهای اسلامی عمل کردیم.»
آرین
چیزی که این طیف در آن مقطع و در گام اول به آن احتیاج داشت همین حس پشیمانی از انقلاب و نگاه مبتنی بر آرمانگریزی بود. نگاه مبتنی بر اینکه قرار نیست همهٔ زندگی، مبارزه، جهاد، اعتقاد، ظلمستیزی و عدالتگرایی و ایثار و... باشد. آنها باید این حس را به طُرُق مختلف به جامعه منتقل میکردند. از طریق آثاری که بیان کردم، فیلمهای سینمایی، ترویج رمانها و آثار ادبی و... .
Ali Ali
بازرگان در سال ۱۳۶۰ یا ۱۳۵۹ در مجلس به روحانیونی که حرفهای غربسیتزانه میزدند میگفت این میکروفنی که پشت آن حرف میزنید غربی است، این عینکی که زدهاید غربی است. اینها مغالطه است. مگر کسی با این اشکال مخالفت کرده است. از طرفی من نمیگویم که عالَم اسلامی که محقق شود تمامی این اشکال همینطور میماند. من معتقدم علم دینی ممکن است خیلی از این چیزها را عوض کند. همچنان که عالَم مدرن که آمد، خیلی از چیزهای عالم قرون وسطایی را عوض کرد. مگر سیمای زندگی، شهرها و سلوک آدمها در عصر مدرن عین زندگی غرب قرون وسطاست؟ عین زندگی غرب یونان باستان است؟ عالَم دینی هم بیاید ممکن است خیلی از چیزها را عوض میکند. اما ما الآن در دوران گذار هستیم.
آرین
یعنی این حس را منتقل کنند که انقلابها همیشه شکست میخورند، فرزندان خود را میبلعند، همیشه به استبداد و دیکتاتوری منجر میشوند، به آرمانهای خود خیانت میکنند و.... اما چون سروش و شاگردان وی نمیتوانستند مستقیم چنین مکتوباتی داشته باشند چون نقاب نفاق داشتند و تحت عنوان انقلابی حرکت میکردند و اگر این نقاب را کنار میزدند همهٔ موقعیتها را از دست میدادند و کارکردشان هم از دست میرفت بنابراین بازار ترجمهٔ اینگونه آثار را گسترش دادند.
Ali Ali
«مستضعفین» که در فرمایشات امام (ره) مکرر میآمد را تبدیل به لفظ «اقشار آسیبپذیر» کردند. نگاه را عوض کردند و روح انقلابی و آرمانگرای مستضعف و روح دینی این واژه را گرفتند و آن را تحقیر کردند. این قشر موثر را، توی سَرَش زدند که آسیبپذیری و گذاشتند جایی که حالا باید ما به تو توجه کنیم! تحت عنوان کارشناس، نگاه مبتنی بر تعهد را به نگاه مبتنی بر تخصص آن هم تخصصی که از آن باید حتماً تکنوکراتها نتیجه گرفته شوند، تبدیل کردند. واژههای «برادر» و «خواهر» را تبدیل به واژهٔ سکولار و تکنوکراتیکِ «شهروند» کردند. این واژهها فقط یک واژه نیستند، ادبیات و هویت خاص خود را دارند.
Ali Ali
بنیانگذاران مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ حنیفنژاد، سعید محسن و بدیعزادگان بودند که هیچ کدام را نمیتوانید بگویید مسلمان نبودند، همهٔ آنها روزه میگرفتند، نماز میخواندند، اما بینش مهم است. اگر با ایشان حرف میزدید، اندیشه ترقی، تئوری تکامل، شناخت دیالکتیکی و درک ماتریالیستی تاریخ را با حذف عنصر به قول خودشان ماتریالیستی آن قبول داشتند. بینش آنها مدرنیستی بود.
Ali Ali
یا مثلاً مهندس بازرگان نماز شب میخواند. این را امام تصریح میکنند، زمانی که آنها و مهندس بازرگان در ماجرای حمله به قصاص قرآنی پشت جبهه ملی قرار میگیرند ۱۳۶۰ میفرمایند: آقا شما که نماز شبخوان هستید، شما چرا پشت جبهه ملی رفتهاید و به قصاص حمله میکنید؟
Ali Ali
اگر شما مهندس و پزشکی داشته باشید که علوم غربی را میداند و در عین حال نگاه انتقادی به آن دارد، کمبودهای آن را بشناسد و بتواند از آن عبور کند و مقهور آن نباشد، تکنوکرات نیست. تکنوکراسی این است که شما تصور کنید چون مثلاً در غرب مطبوعات را اینطور میسازند که مردم خوششان بیاید و سرگرم شوند در غرب مبنا سرگرمی و... است پس ما هم بیاییم اینجا همین را اجرا کنیم و بگوییم این هم دانش جهانی است
Ali Ali
دولتمردان تکنوکراتِ زمان سازندگی با طرح اینکه حکومت به کارشناس احتیاج دارد و کارشناسان باید حکومت کنند به نوعی دعوی حکومت تکنوکراتها را مطرح کردند. البته که آن پروژه با شکست مواجه شد.
Ali Ali
در واقع خیلی از اساتید دانشگاهی و پزشکان و وکلا و مهندسین و اقتصاددانها و... که در زمره تکنوکراتها هستند؛ به لحاظ کارکردی که در جامعه دارند قابل نقد نیستند، اما آنچه که قابل نقد است نگاه آنهاست. نگاهی که خطرناک و قابل نقد است چیزی است که جامعه را به سمت مدرنیزاسیون سوق میدهد.
Ali Ali
علوم انسانی خنثی نیستند. نمیشود گفت مثلاً تا حالا جامعهشناسی در راستای غربزدگی شبه مدرن بوده و حالا در راستای اندیشه اسلامی قرار گیرد. این جامعهشناسی و اندیشههای سیاسی ساخته شدهاند برای سیستم دیگری. اینها ساز و کار برای اداره جامعه مدرن و شبه مدرن هستند.
Ali Ali
اینکه ما گمان کنیم مجموعهای کارشناس بوروکرات و تکنوکرات هستند و رئیسشان آدم بدی بوده است. وقتی رئیس را عوض کردیم و مثلاً آدم خوبی گذاشتیم دیگر آن ساختار در جهت درستی حرکت میکند، اشتباه است. به هیچ وجه اینطور نیست، توجه به ساختارها و آثارشان نداشتند، نمیدانستند که این ساختارها ذاتاً جهتگیری دارند.
Ali Ali
هر دو دسته تکنوکرات بوروکرات هستند، اما پرورشیافتگان علوم انسانی مدرن به نحو صریحتری حاملان ارزشها، اندیشه و جهانبینی غرب مدرناند
yeganehzahra
نمیگویم گفتمانسازی، چون گفتمان نیست و ایدئولوژی است؛ ساختن یک ایدئولوژی نئولیبرال.
آرین
درباره مفاسد اقتصادی که حالا همه آن را فراموش کردهاند و داد تورم سر دادهاند چه نظری دارند؟ من نمیخواهم از آقای احمدینژاد دفاع کنم، اما در دولت سازندگی، در وضعیت عادی و سیاست تنشزدایی دولت تورم ۴۹ درصد بود، اما در دولت احمدینژاد در تحریم بیسابقه نفتی و حذف یارانهها، وضع تورم ما این است. آقایان انکار میکنند، اما خودشان میدانند چه کردهاند. چرا در سال ۱۳۷۲ پروژه تعدیل آنها متوقف شد؟ در شورای عالی امنیت ملی چه گذشت؟ چه کسی دخالت کرد؟ آقایان پنهان میکنند و مردم ما هم شاید فراموش میکنند.
آرین
آنها تعمداً در مسیر نفی آرمانگرایی حرکت کردند و بحثی که از دهه ۱۹۵۰ م تحت عنوان ایدئولوژیزدایی در اندیشه سیاسی و ادبیات مطرح کردند بخشی از پروژه فراگیر آرمانزدایی از انسان مدرن بود؛ یکی از کارکردهای آن این بود که آرمانگرایی را در جوانان غربی و جوانان جهان سوم از بین ببرد. بنابراین، نگاه زندگی در عیش از دهه ۱۹۷۰ بیش از پیش حاکم شد و سیستم آموزشیما از ابتدا این آفت را داشت و وقتی در غرب نیز پدید آمد ما بدتر از گذشته به آن دچار شدیم.
آرین
حجم
۱۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
۳۷,۵۰۰۵۰%
تومان