بریدههایی از کتاب وقتی که برگشتم، خانه باش
۳٫۸
(۳۵)
«اگر زمانی همهچیز به هم ریخت، کتاب خوبی دست بگیر و بخوان، حتماَ کمکت میکند.»
زهره
خوشبختی را زمانی پیدا میکنیم که دست از جستوجو برداریم.
آلما
«چه فرقی میکند، در گذشته چه اتفاقی افتاده، مهم این است که قدر لحظهٔ اکنون را بدانیم. هر چیزی به وقت خودش شروع و به وقتش هم تمام میشود.
شهاب
«این قدرت به ما داده نشده که بتوانیم زمان را هدایت کنیم، اما این فقط ما هستیم که تصمیم میگیریم چهطور و با چه چیزی آن را پر کنیم.»
فاطمه
اقیانوس شبیه روح یک انسان متفکر است، همیشه نگران است؛ یا در اعماقش درحالیکه دیده نمیشود و یا از بیرون درحالیکه احساساتش را تخلیه میکند.
آلما
از درد و ترس فرار نکن، بلکه بایست و به چشمشان زل بزن!
arghavan
زندگی یعنی پیوسته روی خویش کار کردن، کاری که نمیتوانی به شخص دیگری محول کنی. گاهی پیش میآید که از آن هم خسته میشوی، اما میدانی چیست؟ هر انسانی در مسیر زندگیاش با افرادی روبهرو میشود که با حرفهای محبتآمیز، حمایتهای غیرمستقیم و دستودلبازیهایشان به او کمک میکنند تا بخشی از مسیر را راحت طی کند، بدون آنکه زمان از دست برود!
hatra
غم و شادی، از دست دادنها و به دست آوردنها دو نفر را چنان به هم پیوند میدهند که میان آن دو کششی خاص بوجود میآید و آنها را به هم گره میزند، طوری که بریدن آن اصلاً ممکن نیست.
arghavan
زندگی سفری جذاب و زیباست. چقدر احمقانه است زمان باارزش را برای چیزی به جز عشق و دوست داشتن هدر کنیم.
مرضیه
جهل بزرگ انسان تنها در اطمینان او به این خیال باطل است که همهچیز را تجربه کرده و پشت سر گذاشته و این دقیقاً همان پیری و مرگ حقیقی است، نه چین و چروک روی صورت و موی سفید.
Nino
انسانها فقط با یک هدف به کرهٔ زمین میآیند و آن چیزی نیست به جز یادگیری هنر دوست داشتن. سگها این کار را از همان بدو تولد میدانند و برای همین هم عمر کوتاهی دارند.
daisy
همیشه دلم میخواست چیزی را در دنیا تغییر بدهم؛ نه یک چیز خیلی بزرگ، اما حتی اگر بتوان از رنجهای یک نفر کم کرد، این یعنی همه چیز بیهوده نیست. مردن با این اندیشه که "همهچیز بیهوده است" شاید بهنظر برسد که آسانترین راه ممکن است، اما این تصمیم درستی نیست. باید با تمام توانت بجنگی، تا از قفسی که برای خودت ساختهای، خلاص شوی
شهاب
سکوت کن آنگاه که همه حرف میزنند و حرف بزن آنگاه که سخنان تو دربارهٔ عشق است، حتی با اشک!
arghavan
بههرحال تعریف واژهٔ "پیری" به وضعیت جسمانی افراد مربوط نمیشود بلکه انسان وقتی پیر میشود که علاقه و اشتیاق به زندگی را از دست میدهد و این دلمردگی ممکن است حتی در سی سالگی به سراغت بیاید.
SAHO14
برای خوشبختبودن باید در بهشتِ شخصی خودت زندگی کنی! نکند خیال میکنید که یک بهشت میتواند همهٔ انسانها را بدون استثناء راضی نگه دارد؟!
SAHO14
طرز فکر سطحی و کورکورانهٔ "هرچه بیشتر کار کنی، بیشتر موفق میشوی" را به ما تلقین کردهاند، ما انسانها با دویدن به دنبال آرزوهایمان بیشتر و بیشتر تحت فشار و ناآرامی قرار میگیریم. همیشه احساس کمبود میکنیم و خیلی از داشتههایمان را نمیبینیم، گاهی اوقات حتی لحظههایی که آرزوهایمان برآورده میشوند را هم متوجه نمیشویم.
SAHO14
«زبان بیشتر از هر چیز دیگری مستحق زندانی شدن است.
مرضیه
این جهان مانند رقص صوفیان است؛ کف یک دست رو به آسمان است و دعای خیر و ثواب الهی را دریافت میکند و دست دیگر رو به زمین قرار گرفته و دریافتیها را تقسیم مینماید.
Nino
جای ماریا خالیست، با او احساس آرامش میکنم و خوشبختم. عشق تنها احساس تغییرناپذیر در این دنیای پر از تغییر است. وقتی کسی را دوست داشته باشی از پس هر مشکلی برمیآیی.
شهاب
انسانها از خودشان و از لحظههای شادی که دارند، خسته میشوند. آنها همیشه متقابلاً انتظار چیزی را دارند؛ از شرایط و اوضاع، از دین، از هر عملی، حتی از عزیزانشان!
zargOl
حجم
۱۳۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۱۳۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
قیمت:
۳,۲۰۰
تومان