بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دغدغه مرگ و زندگی٫٫٫ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دغدغه مرگ و زندگی...

بریده‌هایی از کتاب دغدغه مرگ و زندگی...

ویراستار:نوید پدرام
امتیاز:
۲.۹از ۱۳ رأی
۲٫۹
(۱۳)
سوگواری، بهایی است که بابت شجاعت دوست داشتن دیگران می‌پردازیم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
آنچه مطالعۀ حوزۀ مرگ را از سایر پدیده‌ها متمایز می‌کند، تجربه‌ناپذیر بودن آن است.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
اگر در زندگی خود حسرت‌های زیادی نداشته باشید، رویارویی با مرگ چندان دشوار نیست.
ܦ߭ܝ‌ܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
یک جملۀ دیگر هم از «نیچه» یادم می‌آید: "بعضی‌ها خیلی دیر می‌میرند، و بعضی‌ها خیلی زود. بکوشید تا به موقع بمیرید!"
Alireza Abdollahi
"ای کسانی که وارد می‌شوید، دست از هر امیدی بشویید!" «کمدی الهی؛ دانته»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
جمله‌ای از نیچه به ذهنم می‌رسد: "فکر خودکشی، تسلی بزرگی است. به کمک آن می‌توان شبی تیره را پشت سر گذاشت"،
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
«اگر در زندگی حسرتی نداشته باشید، و زندگی را به طور کامل زندگی کرده باشید، مردن کار ساده‌ای است»،
behzaddd
اطرافیان، و از جمله ایرو، توانایی مرا در حفظ آرامش تحسین می‌کنند. بله، در کل، من احساس آرامش می‌کنم. فقط گاهی، آن هم در هنگام خواب، غم و اندوه من فرصت بروز پیدا می‌کند. اما در کل، من با این واقعیت کنار آمده‌ام که به زودی خواهم مرد. به نظر نمی‌رسد، این غم، یعنی غم بزرگ خداحافظی با دوستان و خانواده‌ام، تغییری در توانایی من برای انجام کارهای سادۀ روزمره داده باشد. این فقط یک ظاهرسازی نیست. پس از نُه ماه تحمل درمان‌های سمی و درد و بدبختی که تقریباً همیشه همراهم بود، اکنون از این فرصت موقتی، هرچند کوتاه، لذت می‌برم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
ما زوج خوبی را تشکیل داده‌ایم، من با میلوما و او با مشکلات قلبی و تعادل! دو نفر سالخورده در آخرین رقص زندگی‌شان!
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
چگونه می‌توانیم سخاوتمندانه این دنیا را به نسل‌های بعدی وابگذاریم؟
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
سوگواری، بهایی است که بابت شجاعت دوست داشتن دیگران می‌پردازیم.
Parinaz
"تو این خلاقیت و آفرینندگی را در وجود خودت داشتی، من فقط به شکوفا شدن آن کمک کردم"
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
زمانی که کار با بیماران مبتلا به سرطان پیش‌رونده را شروع کردم و بسیاری از آن‌ها را تا زمان مرگ همراهی کردم، به شدت دچار اضطراب مرگ شده بودم. در همان زمان، دوره‌ای درمانی را با «رولو مای»، شروع کردم و عمیقاً روی موضوع اضطراب مرگ، متمرکز شدم. اما هرگز موفقیت چندانی به دست نیاوردم. سال‌ها بعد که من و او دوستان صمیمی شده بودیم، یک بار به من گفت که در آن دورۀ درمانی من سبب برانگیخته شدن احساس ترس از مرگ در خود او شده بودم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
با قلبی آکنده از درد به خاطر دیدن آن‌همه زندگی و خاطرات که با مردن ما، می‌میرند، یک کشوی دیگر پر از مقاله را زیر و رو می‌کنم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
دیدم برس‌های مسواکم خیس است و نشان می‌داد به تازگی از آن استفاده کرده‌ام. یادم می‌آید که همکارم خیلی رک جواب داد: "خب ایرو، چیزی که دارد اتفاق می‌افتد این است که مغز شما دیگر رویدادها را ثبت نمی‌کند."
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
مریلین اعلام کرد که: "من طرح نگارش کتابی را در ذهن دارم که باید با هم آن را بنویسیم. می‌خواهم روزهای سختی را که در پیش داریم، به رشتۀ تحریر درآوریم. شاید این تجربیات برای خانواده‌هایی که یکی از اعضای آن‌ها با بیماری کشنده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند، مفید باشد".
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
از نظر آماری بیشتر اوقات شوهرها اول می‌میرند. حتی در کلماتی که برای مردِ زن مُرده و زنِ شوهر مرده، در زبان انگلیسی استفاده می‌شود هم این تفاوت مشخص است. کلمۀ «widower» که به معنی مردِ زن مرده است، از پیش، کلمۀ «Widow»، که به معنی زنِ شوهر مرده است را، در خود دارد. به طور معمول، وقتی دو شکل جنسیتی برای یک کلمه وجود دارد، ریشۀ اصلی، مذکر است، مثلاً «ساحر/ساحره» یا «شاعر/شاعره». اما در اینجا ریشۀ کلمه، مربوط به جنس مونث است، و همین خود نشان می‌دهد که از نظر آماری، تعداد زنانی که طولانی‌تر از شوهران‌شان زندگی می‌کنند، بیشتر است.
hoseini.pr
"بعضی‌ها خیلی دیر می‌میرند، و بعضی‌ها خیلی زود. بکوشید تا به موقع بمیرید!"
Parinaz
اکنون این کتاب را با جملات آغازین کتاب زندگی‌نامۀ «ناباکوف» به نام «حرف بزن، ای حافظه» به پایان می‌رسانم: "گهواره بالای یک شکاف تکان می‌خورد و عقل سلیم می‌گوید که هستی ما چیزی نیست جز باریکۀ نوری بین دو تاریکی جاودان." تصویری که هم گیج‌کننده است و هم آرامش‌بخش. چشمانم را می‌بندم، به صندلی تکیه می‌دهم و آرام می‌شوم...
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
یقیناً این خیالی باطل است. من هرگز به نزد تو نخواهم آمد. من و تو دیگر هرگز وجود نخواهیم داشت. این یک افسانه است. اما همین که من، یک دانشمند متعصب و بدبین، با اندیشۀ پیوستن به همسر مرده‌ام، آرام می‌گیرم، شاهدی قدرتمند برای تمنای شدید بشر به زندگی جاوید و پایدار و ترس نوع بشر از نیستی و نابودی است. باور به قدرت همین تفکرِ تسکین‌دهنده است که مرا زنده نگه داشته است.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷

حجم

۴۹۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۴ صفحه

حجم

۴۹۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۴ صفحه

قیمت:
۵۲,۰۰۰
تومان