بریدههایی از کتاب بحران در جامعه شناسی؛ نیاز به داروین
نویسنده:تیموتی کریپن، جوزف لوپریاتو
مترجم:حسین حسنی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۹ رأی
۳٫۸
(۹)
درست یا غلط، مارکس مبارزهٔ طبقاتی را همچون تنازع انسان برای بقا و از این جهت مکانیسم بیهمتای بشری در تکامل در نظر میگرفت. از این جهت، عجیب است که ببینیم دقیقاً جامعهشناسان مارکسیسیت خصمانهترین حملات را به نظریهٔ داروینیسم دارند.
Mohammad Ali Zareian
«زندگی کردن در کنار هم پدیدار میشود؛ چرا که بهطور میانگین منافع بیشتری را به نسبت زندگی جداگانه برای تکتک افراد فراهم میآورد (اسپنسر، ۱۸۹۲-۱۸۹۳؛ یک، ۱۳۴).
Mohammad Ali Zareian
در تفکر اجتماعی دغدغهٔ تغییر و تحول بسیار کهن است. با این حال، متفکران معدودی هستند که بیشتر از مارکس و اسپنسر برای این مسئله اهمیت قائل شده باشند.
Mohammad Ali Zareian
درست یا غلط، مارکس مبارزهٔ طبقاتی را همچون تنازع انسان برای بقا و از این جهت مکانیسم بیهمتای بشری در تکامل در نظر میگرفت. از این جهت، عجیب است که ببینیم دقیقاً جامعهشناسان مارکسیسیت خصمانهترین حملات را به نظریهٔ داروینیسم دارند.
Mohammad Ali Zareian
۱. مطالعهٔ شایستهٔ بشر مطالعهٔ تغییر است؛ ۲. ابزارهای مناسب برای مطالعهٔ تغییر بررسی رقابتها و منازعات است. ۳. اگر شما در صدد درک نیروهای تاریخ هستید، از این نپرسید که مردم به چه فکر میکنند، از این بپرسید که آنها چه میکنند.
Mohammad Ali Zareian
اگر ما در پی درک رفتارهای انسانی باشیم، باید به جای گوش فرادادن به آنچه آنها میگویند، با مشاهدهٔ آنچه که مردم انجام میدهند، آغاز کنیم.
Mohammad Ali Zareian
ایدههای فلسفی به نحو اجتنابناپذیری ایدههای گروههای مسلّط مانند طبقات حاکم هستند.
Mohammad Ali Zareian
ایدههای فلسفی به نحو اجتنابناپذیری ایدههای گروههای مسلّط مانند طبقات حاکم هستند.
Mohammad Ali Zareian
اگر مقصود از نظریه، روابط تجربیای است که بهراحتی قابل پیشبینی و به قدر کافی عام هستند که بتوان آنها را در بیش از یک موضوع اِعمال کرد، در واقع تاکنون هیچ نظریهٔ علوم اجتماعیای تولید نشده است؛ یعنی اگرچه ممکن است آنها از قوانین جامعهشناختی صحبت کنند، اما این قوانین نه واقعیاند و نه واقعی تلقی میشوند. جدایی گستردهای میان نظریه و روش وجود دارد و حتی آمار ما __یعنی بخش عمدهای از «روششناختی» ما__ عمدتاً از دیگر رشتههایی همچون اقتصاد و زیستشناسی وارد شده است که اغلب بیش از آگاهیبخشی به خوانندگان موجب سردرگمی آنها شده است.
Mohammad Ali Zareian
به بیان مختصر، میتوان بحران را اینگونه توصیف کرد: جامعهشناسی در تولید مجموعهٔ مشخصی از دانشِ قانوناً سازمانیافته برای هدایت پیشرفت انباشتی و بیشتر علم ناکام بوده است. در همین زمان، حوزههایی که پیشتر یا در حال حاضر
مورد ادعای جامعهشناسان است، بهطور روزافزون توسط تعدادی از مکاتب یا برنامهها همانند مددکاری اجتماعی، ارتباطات، مدیریت تجاری، عدالت جنایی و مطالعات شهری تصاحب میشود. موضوع خطرناکتر برای استمرار بقای ما این است که جامعهشناسی را دیگر رشتههای بااعتبارتر علوم اجتماعی هضم کردهاند؛ رشتههایی مانند «انسانشناسی» و «روانشناسی»، همچنین شاخههای مختلف رفتاریِ زیستشناسی تکاملی که مرزهای انقلاب کنونی در علوم رفتاری را شکل میدهند. این تجاوز با انزوایِ خودخواسته و فزایندهٔ جامعهشناسی از مجموعهٔ رشتههای تکاملی که حرفهٔ آنها مطالعهٔ علمی رفتار بشر است، تشدید شده است.
Mohammad Ali Zareian
او (۱۹۵۷، ۱۹۶۸) سه راه علاج اصلی را پیشنهاد داده است. ابتدا وی بر کشش دوسویهٔ نظریه و پژوهش تأکید کرده و در راه دوم به «نظریههای میانبرد» به منزلهٔ علاجی هم برای تجربهگرایی خام و هم برای نظریههای کلان دوران گذشته دعوت کرده است. نهایتاً در راه سوم او نوعی «رمزگذاری»، «گرایش نظری» یا «پارادایمی» را به نام «تحلیل کارکردی» پیشنهاد داده است.
این پیشنهاد اخیر طی چند سال بهشدت مورد توجه قرار گرفت، تا حدودی به این دلیل که عناصر آن از قبل منتشر شده بود و بسیاری از جامعهشناسان و انسانشناسان فرهنگی، اگرچه از اشکال و چشماندازهای مختلف، با آن آشنا بودند (برای نمونه: دورکیم، ۱۹۱۲؛ پارتو، ۱۹۱۶؛ رادیکلیف براون، ۱۹۲۲؛ مالینوفسکی، ۱۹۲۶؛ دیویس و مور، ۱۹۴۵).
Toobakiani
«ما مفاهیم بسیاری داریم، اما تعداد محدودی نظریات تأییدشده؛ نگرشهای متعدد ولی قضیههای اندک، رویکردهای بسیار، اما نتیجهگیریهای کم. شاید یک تغییر جهت در تأکیدات مناسب باشد» (مرتون، ۱۹۸۴:۱۶۵). دلایل این پریشانی، طبق نظریات مرتون (۱۹۸۴:۱۶۵) از این قرار بود: ۱. انفصال بین نظریه و روش؛ ۲. گرایشی در میان نظریهپردازان برای همیشگیکردن یا تقلید از نظریههای کلانِ «وسترون» «افرادی که اغلب از آنها با عنوان «استادان» یاد میشود» (برای نمونه، کوزر، ۱۹۷۱)؛ و ۳. سویههای متضادّ نظریهپردازی کلان، یعنی ازدیاد واقعیتهای متنوع «به پراکندگی مشخص تحقیقات تجربی منجر شده است.»
Toobakiani
جامعهشناسی هنوز دل در گروی این فرضیهٔ غیر معقول دارد که رفتار انسانی منحصراً نتیجهٔ اجتماعی شدن است. لذا بسیاری از جامعهشناسان نسبت به چالشهای جدیای که از خارج بر این رشته وارد میشود، ناآگاهند یا اینکه نمیتوانند بر آنها غلبه کنند. هیچکدام از ما نمیتوانیم بدون توسعهٔ آموزشهای خود در راستای دستیابی به ابزارهای نوین نظری که در حال تاخت و تازِ گسترده به چشمانداز جامعهشناسی __که زمانی گسترده بود__ هستند، آگاهی کسب نماییم. متأسفانه شواهدی دیده نمیشود که نشان بدهد ارادهای برای انجام تلاشهای مورد نیاز در جهت تحقق زودهنگام این هدف وجود داشته است.
Mohammad Ali Zareian
اجماعی منطقی بین دانشمندان علوم اجتماعی در ملاحظهٔ این واقعیتها وجود دارد. به محض ورود این سطوح تفسیری است که ما به اوج دشواریها و چالشهای گوناگون کنونی دچار میشویم. بیشتر جامعهشناسان و بسیاری دیگر از دانشمندان علوم اجتماعی، تقریباً بهتنهایی و اگر نگوییم انحصاراً، این وضعیت را به تأثیرات محیطی نسبت میدهند (مانند کالینز، ۱۹۷۵؛ اپستین، ۱۹۸۸). استدلالات آنها نوعاً شکلهایی اینچنینی پیدا میکنند؛ مردان و زنان با پتانسیلهای یکسانی آفریده شدهاند، اما ترتیبات کهن و متدوام پدرسالاری مانع از دستیابی زنان به قدرت، منزلت اجتماعی، و به دیگر منابع ارزشمند شده است. زنان به گونهای جامعهپذیر شدهاند که منفعل و زیردست باشند، در حالی که مردها آموختهاند که تهاجمی رفتار کنند و به استیلا دست یابند. از این رو، آنچه نقشهای جنسیتی یا جنسی نامیده میشود، نتیجهٔ تبعیض هستند و باید بر این مبنا بر پایهٔ علل فرهنگی توضیح داده شوند.
محمد طاهر پسران افشاریان
با استثنائی اندک، آنچه که ما امروزه جامعهشناسی مینامیم، از یک سو یک افراط وحشتناک در مباحث ایدئولوژیک است __جنگلی از کلمات__ که نام نظریه را یدک میکشند و از سوی دیگر، مجموعهای متنوع از یافتهها نیز وجود دارند که فاقد نگاه نظری هستند و چنان حجمی از چیزهای بیاهمیت را گرد آوردهاند که حتی جامعهشناسان هم آنها را موهن میدانند. ما در یک بحران عمیق قرار داریم.
Mohammad Ali Zareian
جملهٔ مشهور از آلفرد نورث وایتهد فراموش کنند: «علمی که در فراموشکردن بنیانگذارانش تردید کند، از بین میرود.»
Mohammad Ali Zareian
ارگانیسمها تمایل دارند تا به گونهای عمل کنند که واحدهای وراثتی را __یعنی ژنهایی را که حمل میکنند__ جاودان سازند. اما برای پیروی از این قانون، بعضی از فعالیتها بهطور کلی یا جزئی الزامی هستند؛ مثلاً غذا خوردن، همسرگزینی، همکاری و مانند اینها.
Mohammad Ali Zareian
کشمکش و تضاد در سطح گروهی واقعیت پایدار تکامل بشری است و مارکس این موضوع را به ستون فقرات ساختمان نظری خود مبدل کرد.
Mohammad Ali Zareian
تولید «ابتداییترین کنش تاریخی» است و بهطور جداییناپذیری با عقیدهٔ «روابط دوگانه» داروینیسم همراه است که تأکید دارد: «بشر که به صورت روزانه زندگی روزمرهٔ خود را بازتولید میکند، شروع به تولید انسانهای دیگری برای گسترش نوع خود میکند.»
Mohammad Ali Zareian
ایدههای فلسفی به نحو اجتنابناپذیری ایدههای گروههای مسلّط مانند طبقات حاکم هستند.
Mohammad Ali Zareian
حجم
۶۸۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۶۸۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان