
بریدههایی از کتاب بکه
۴٫۵
(۴۰)
«شما بر حال ما نوحه و گریه میکنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟!»
ahmad
تو فضیلت سکوت را از طریق سخن بیان میکنی، درحالیکه نمیتوانی فضیلت سخن را از طریق سکوت بیان کنی.
ahmad
زینب لب به سخن گشود: «ای مردم کوفه، ای مردمان حیلهگر و خیانتکار! گریه میکنید؟! اشک چشمانتان خشک نشود و نالههایتان آرام نگیرد.»
ahmad
«چه بسیار گروه کوچکی که به فرمان خداوند بر گروهی عظیم پیروز شدند و خداوند با صابرین است.»
ahmad
«اللّهُمَّ رَبّ السّموات السّبع وَ مَا اظللن وَ الارَضِین السَّبع وَ مَا اقللن و رَبِّ العَرش العَظیم، رَبّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرِین اَعُوذُبِکَ مِن شَرِّهِ وَ أدرء بِکَ فِی نَحرِهِ، اَساَلُکَ اَن تُؤتِیَنی خَیره و تکفینی شَرّه.»
ahmad
پیغمبر گفت؛ «کسی که با حسین عناد ورزد خداوند رایحه بهشت را بر او حرام گرداند.»
ahmad
«چه بسیار گروه کوچکی که به فرمان خداوند بر گروهی عظیم پیروز شدند و خداوند با صابرین است.»
Fatemeh
جز فاسق رسوا نمیشود و جز بدکار، دروغ نمیگوید
ahmad
تقدیم به رئیسالبکائین از ابتدای خلقت تا انتهایش؛
آدم علیه الرحمه
یعقوب، فرزند اسحاق
یوسف، معشوق زلیخا
و سجاد، فرزند حسین که چهل سال بر پدرش گریست.
zahra.n
مردی در مسجد از علیبنالحسین پرسید: «سخن گفتن بهتر است یا سکوت؟»
فرمود: «سخن گفتن از سکوت برتر است. خدای عزوجل پیامبران و اوصیاء را با سکوت مبعوث نکرد، بلکه آنان را با سخن برانگیخت. کسی با سکوت، سزاوار بهشت نمیشود. با سکوت نمیتوان ولایت خدا را به دست آورد. با سکوت، آتش جهنم خاموش نمیشود. با سکوت نمیتوان از خشم خدا دوری کرد. تمامی این امور، تنها از طریق سخن گفتن تحقق مییابد و من کسی نیستم که ماه را با خورشید برابر بدانم. تو فضیلت سکوت را از طریق سخن بیان میکنی، درحالیکه نمیتوانی فضیلت سخن را از طریق سکوت بیان کنی.»
qamtir
شنیدم فرمود: «شما بر حال ما نوحه و گریه میکنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟!»
محمد سجاد
علیبنالحسین همراهی با مختار را نپذیرفت مگر جایی که خونخواهی از پدرش بود، اما به عموی خود، محمدبنحنفیه گفتند: «عموجان! اگر حتی بردهای سیاه از اهل زنج برای ما خاندان اهل بیت تعصب به خرج داده و غیرت و جوش و خروش داشته باشد، هر آینه بر همه مردم واجب است او را همراهی، کمک، یاری و پشتیبانی نمایند و من تو را مسئول این امر قرار دادم پس بدانگونه که میخواهی و مصلحت میدانی عمل کن.»
ahmad
«آنگاه که نفخه صور قیامت دمید، دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از حال کسی نپرسد، چیزی به تو سود نرساند، مگر کار نیکی که آن را پیشاپیش میفرستی...»
ahmad
از ظلم به کسی که علیه تو ناصری جز خداوند ندارد، بپرهیز و هرگز خود را به آن آلوده مساز...
ahmad
«منزهی تو، معصیت میشوی چنان که اصلا دیده نمیشوی و تو آن چنان حلم و صبر میورزی که انگار اصلا معصیت نشدهای! و نسبت به مخلوقات خود با نعمتهای زیبا و انعامهای نیکو، آن چنان محبت میورزی چنان که انگار تو، به آنها نیاز داری و تو ای سید و مولای من از آنها کاملا بینیاز هستی...»
کاربر 2233
در طبقهایی از نور بدنهای مطهرشان بالا میرفت و اگر اذن میداشتی میدیدی که جبرئیل، مقربترین فرشته پروردگار به همراه فرشتگان و روح که در شب قدر فرود میآیند به زمین هبوط کردند و همراه رسول خاتم، حسین و یارانش را به آغوش کشیدند و در منتهای آسمان غسل دادند و بر ایشان نماز گزاردند و جز آن فرشتگان مقرب پاکسرشت و نیکوصورت، کسی قبرشان را آماده نکرد...
امیر با الف
ـ شنیدهام در واقعه حَرّه وقتی به نزد مسلم آن خونخوار مُسرف بودید طوری با شما رفتار کرده که فراتر از توصیه یزید ملعون بوده، حاضران گفتند که فقط لبهایتان تکان میخورده و آن جبار از معنویت حضور شما دچار تحیر شده و رفتاری را با شما پیشه کرده که خواست خودش نبوده است. چه میخواندید؟
تسبیح را از دست چپ به دست راست سراند و دعایی را زمزمه کرد:
«اللّهُمَّ رَبّ السّموات السّبع وَ مَا اظللن وَ الارَضِین السَّبع وَ مَا اقللن و رَبِّ العَرش العَظیم، رَبّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرِین اَعُوذُبِکَ مِن شَرِّهِ وَ أدرء بِکَ فِی نَحرِهِ، اَساَلُکَ اَن تُؤتِیَنی خَیره و تکفینی شَرّه.»
امیر با الف
گمان مبر آنان را که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه ایشان زندهاند و نزد پروردگار خود روزی میخورند.
ahmad
سه نفرند که خداوند در روز قیامت به آنها نگاه نخواهد کرد و آنها را تزکیه نکرده و برای آنها عذاب دردناکی است. اول کسی که در ما و درباره شخصیت ما چیزی را داخل نماید که از ما نیست، دوم کسی که از ما چیزی را خارج کند که آن از ماست، سوم کسی که معتقد باشد این دو گروه از اسلام بهرهای دارند.
ahmad
شنیدهام در واقعه حَرّه وقتی به نزد مسلم آن خونخوار مُسرف بودید طوری با شما رفتار کرده که فراتر از توصیه یزید ملعون بوده، حاضران گفتند که فقط لبهایتان تکان میخورده و آن جبار از معنویت حضور شما دچار تحیر شده و رفتاری را با شما پیشه کرده که خواست خودش نبوده است. چه میخواندید؟
تسبیح را از دست چپ به دست راست سراند و دعایی را زمزمه کرد:
«اللّهُمَّ رَبّ السّموات السّبع وَ مَا اظللن وَ الارَضِین السَّبع وَ مَا اقللن و رَبِّ العَرش العَظیم، رَبّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرِین اَعُوذُبِکَ مِن شَرِّهِ وَ أدرء بِکَ فِی نَحرِهِ، اَساَلُکَ اَن تُؤتِیَنی خَیره و
کتاب دوست
وقتی زید به شهادت رسید، فرزندش یحیی به مقابله با امویان پرداخت، به جنگ رفت و کشته شد. بعد از شهادتش تا یکسال نام تمام فرزندان خراسان را همنام او؛ یحیی گذاشتند.
عاطفه سادات
وقتی کار به اتمام رسید سوار خم شد و با انگشت بر روی قبر مطهرش نوشت: «هذا قَبْرُ الْحُسَینِبْنِعَلیبْنِابیطالِب، الّذی قَتَلوُهُ عَطْشاناً...»
کاربر ۶۷۵۲۶۵۵
زینب گریان و داغدار نزد فرزند برادر آمد و فرمود:
ـ ای یادگار گذشتگان و پناه باقیماندگان، خیمهها را آتش زدند ما چه کنیم؟
علیبنالحسین با تب زمزمه کرد:
ـ عَلَیکُنَّ بِالفَرار...
کاربر ۱۱۱۵۵۲۰
«ای شیخ آیا این عمل نیکوست که انسانی تو را به دعوتی بخواند آنگاه تو از خانهات طعامی را برداشته و با خود همراه ببری؟ کسی که مرا به خانه خود دعوت نموده است، هم او مرا اطعام میکند و آب نوشاند.»
کاربر ۲۶۳۷۱۷۳
هلهله سربازان دلش را قرص کرد.
بِنتُ الحِیدَر
«گمان نکنید آنان که کافر گشتهاند اینکه ما آنها را مهلت میدهیم به نفع و خیر آنان است، بلکه ایشان را مهلت میدهیم تا بیشتر گناه کنند و آنان را عذابی دردناک است...»
r b
خوب به یاد دارم روزی را که در نزد پیامبر بودم؛ حسینبنعلی بر ما وارد شد و سلام کرد. پیامبر او را در آغوش گرفت و بوسید و در کنار خود نشاند. آنگاه رو به من فرمود: «برای این فرزندم، فرزندی به دنیا میآید که او را علیبنالحسین مینامند. آنگاه که روز قیامت فرارسد، ندادهندهای از عرش ندا میدهد: «سرور عبادتکنندگان بپا خیزد.» و آنگاه او بلند میشود؛ زینالعابدین»
سحر
قسم به خدا در اولاد انبیاء کسی به مانند علیبنحسین یافت نمیشود مگر یوسف پسر یعقوب، قسم به خدا فرزندان علیبنحسین از فرزندان یوسف افضلند چرا که بعضی از آنان زمین را از عدلوداد پر خواهند نمود چنان که از ظلموجور پر شده باشد.
با کمک غلام برخاستم و از علیبنالحسین و اهل بیتش وداع کردم. به راستی چه کسی بر عبادت علیبنابیطالب قدرت دارد؟ و این علی شبیهترین کس در فرزندان فاطمه به علیبنابیطالب است.
سحر
در این ایام فتنه سخن گفتن به قیمت جان تمام میشود و سکوت نیز با رضایت خداوند منافات دارد. مردی در مسجد از علیبنالحسین پرسید: «سخن گفتن بهتر است یا سکوت؟»
فرمود: «سخن گفتن از سکوت برتر است. خدای عزوجل پیامبران و اوصیاء را با سکوت مبعوث نکرد، بلکه آنان را با سخن برانگیخت. کسی با سکوت، سزاوار بهشت نمیشود. با سکوت نمیتوان ولایت خدا را به دست آورد. با سکوت، آتش جهنم خاموش نمیشود. با سکوت نمیتوان از خشم خدا دوری کرد. تمامی این امور، تنها از طریق سخن گفتن تحقق مییابد و من کسی نیستم که ماه را با خورشید برابر بدانم. تو فضیلت سکوت را از طریق سخن بیان میکنی، درحالیکه نمیتوانی فضیلت سخن را از طریق سکوت بیان کنی.»
سحر
«ای حبیب کوچک من، بر تو نه واجبی است نه مستحبی... گفت: «ای پیرمرد بزرگوار؛ آیا تا به حال ندیدهای افرادی که از من کوچکتر بودهاند و مردهاند؟!»
انگار کلامش را نشنیده باشم چشم چرخاندم و به دنبال توشهای در اطرافش چرخیدم و زمزمه کردم: «زاد و راحله تو کجاست؟» گفت: «زاد و توشهام تقوا، مرکب سواری و راحلهام دو پایم و اراده و قصدم به سوی مولایم است.»
گفتم: «اما من چیزی از غذا و طعام با تو نمیبینم.»
«ای شیخ آیا این عمل نیکوست که انسانی تو را به دعوتی بخواند آنگاه تو از خانهات طعامی را برداشته و با خود همراه ببری؟ کسی که مرا به خانه خود دعوت نموده است، هم او مرا اطعام میکند و آب نوشاند.»
zahra.n
حجم
۱۵۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۵۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
قیمت:
۳۶,۴۵۰
تومان