بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بکه | طاقچه
تصویر جلد کتاب بکه

بریده‌هایی از کتاب بکه

نویسنده:نرگس مقصودی
امتیاز:
۴.۴از ۳۷ رأی
۴٫۴
(۳۷)
تو فضیلت سکوت را از طریق سخن بیان می‌کنی، درحالی‌که نمی‌توانی فضیلت سخن را از طریق سکوت بیان کنی.
ahmad
«شما بر حال ما نوحه و گریه می‌کنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟!»
ahmad
زینب لب به سخن گشود: «ای مردم کوفه، ای مردمان حیله‌گر و خیانت‌کار! گریه می‌کنید؟! اشک چشمانتان خشک نشود و ناله‌هایتان آرام نگیرد.»
ahmad
«چه بسیار گروه کوچکی که به فرمان خداوند بر گروهی عظیم پیروز شدند و خداوند با صابرین است.»
ahmad
«اللّهُمَّ رَبّ السّموات السّبع وَ مَا اظللن وَ الارَضِین السَّبع وَ مَا اقللن و رَبِّ العَرش العَظیم، رَبّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرِین اَعُوذُبِکَ مِن شَرِّهِ وَ أدرء بِکَ فِی نَحرِهِ، اَساَلُکَ اَن تُؤتِیَنی خَیره و تکفینی شَرّه.»
ahmad
«چه بسیار گروه کوچکی که به فرمان خداوند بر گروهی عظیم پیروز شدند و خداوند با صابرین است.»
Fatemeh
پیغمبر گفت؛ «کسی که با حسین عناد ورزد خداوند رایحه بهشت را بر او حرام گرداند.»
ahmad
جز فاسق رسوا نمی‌شود و جز بدکار، دروغ نمی‌گوید
ahmad
تقدیم به رئیس‌البکائین از ابتدای خلقت تا انتهایش؛ آدم علیه الرحمه یعقوب، فرزند اسحاق یوسف، معشوق زلیخا و سجاد، فرزند حسین که چهل سال بر پدرش گریست.
zahra.n
شنیدم فرمود: «شما بر حال ما نوحه و گریه می‌کنید، پس آن کس که ما را کشت که بود؟!»
محمد سجاد
علی‌بن‌الحسین همراهی با مختار را نپذیرفت مگر جایی که خون‌خواهی از پدرش بود، اما به عموی خود، محمدبن‌حنفیه گفتند: «عموجان! اگر حتی برده‌ای سیاه از اهل زنج برای ما خاندان اهل بیت تعصب به خرج داده و غیرت و جوش و خروش داشته باشد، هر آینه بر همه مردم واجب است او را همراهی، کمک، یاری و پشتیبانی نمایند و من تو را مسئول این امر قرار دادم پس بدان‌گونه که می‌خواهی و مصلحت می‌دانی عمل کن.»
ahmad
«آنگاه که نفخه صور قیامت دمید، دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از حال کسی نپرسد، چیزی به تو سود نرساند، مگر کار نیکی که آن را پیشاپیش می‌فرستی...»
ahmad
از ظلم به کسی که علیه تو ناصری جز خداوند ندارد، بپرهیز و هرگز خود را به آن آلوده مساز...
ahmad
«منزهی تو، معصیت می‌شوی چنان که اصلا دیده نمی‌شوی و تو آن چنان حلم و صبر می‌ورزی که انگار اصلا معصیت نشده‌ای! و نسبت به مخلوقات خود با نعمت‌های زیبا و انعام‌های نیکو، آن چنان محبت می‌ورزی چنان که انگار تو، به آنها نیاز داری و تو ای سید و مولای من از آنها کاملا بی‌نیاز هستی...»
کاربر 2233
در طبق‌هایی از نور بدن‌های مطهرشان بالا می‌رفت و اگر اذن می‌داشتی می‌دیدی که جبرئیل، مقرب‌ترین فرشته پروردگار به همراه فرشتگان و روح که در شب قدر فرود می‌آیند به زمین هبوط کردند و همراه رسول خاتم، حسین و یارانش را به آغوش کشیدند و در منتهای آسمان غسل دادند و بر ایشان نماز گزاردند و جز آن فرشتگان مقرب پاک‌سرشت و نیکوصورت، کسی قبرشان را آماده نکرد...
امیر با الف
ـ شنیده‌ام در واقعه حَرّه وقتی به نزد مسلم آن خون‌خوار مُسرف بودید طوری با شما رفتار کرده که فراتر از توصیه یزید ملعون بوده، حاضران گفتند که فقط لب‌هایتان تکان می‌خورده و آن جبار از معنویت حضور شما دچار تحیر شده و رفتاری را با شما پیشه کرده که خواست خودش نبوده است. چه می‌خواندید؟ تسبیح را از دست چپ به دست راست سراند و دعایی را زمزمه کرد: «اللّهُمَّ رَبّ السّموات السّبع وَ مَا اظللن وَ الارَضِین السَّبع وَ مَا اقللن و رَبِّ العَرش العَظیم، رَبّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرِین اَعُوذُبِکَ مِن شَرِّهِ وَ أدرء بِکَ فِی نَحرِهِ، اَساَلُکَ اَن تُؤتِیَنی خَیره و تکفینی شَرّه.»
امیر با الف
گمان مبر آنان را که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه ایشان زنده‌اند و نزد پروردگار خود روزی می‌خورند.
ahmad
سه نفرند که خداوند در روز قیامت به آنها نگاه نخواهد کرد و آنها را تزکیه نکرده و برای آنها عذاب دردناکی است. اول کسی که در ما و درباره شخصیت ما چیزی را داخل نماید که از ما نیست، دوم کسی که از ما چیزی را خارج کند که آن از ماست، سوم کسی که معتقد باشد این دو گروه از اسلام بهره‌ای دارند.
ahmad
شنیده‌ام در واقعه حَرّه وقتی به نزد مسلم آن خون‌خوار مُسرف بودید طوری با شما رفتار کرده که فراتر از توصیه یزید ملعون بوده، حاضران گفتند که فقط لب‌هایتان تکان می‌خورده و آن جبار از معنویت حضور شما دچار تحیر شده و رفتاری را با شما پیشه کرده که خواست خودش نبوده است. چه می‌خواندید؟ تسبیح را از دست چپ به دست راست سراند و دعایی را زمزمه کرد: «اللّهُمَّ رَبّ السّموات السّبع وَ مَا اظللن وَ الارَضِین السَّبع وَ مَا اقللن و رَبِّ العَرش العَظیم، رَبّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرِین اَعُوذُبِکَ مِن شَرِّهِ وَ أدرء بِکَ فِی نَحرِهِ، اَساَلُکَ اَن تُؤتِیَنی خَیره و
کتاب دوست
وقتی زید به شهادت رسید، فرزندش یحیی به مقابله با امویان پرداخت، به جنگ رفت و کشته شد. بعد از شهادتش تا یک‌سال نام تمام فرزندان خراسان را هم‌نام او؛ یحیی گذاشتند.
عاطفه سادات
هلهله سربازان دلش را قرص کرد.
بِنتُ الحِیدَر
«ای حبیب کوچک من، بر تو نه واجبی است نه مستحبی... گفت: «ای پیرمرد بزرگوار؛ آیا تا به حال ندیده‌ای افرادی که از من کوچک‌تر بوده‌اند و مرده‌اند؟!» انگار کلامش را نشنیده باشم چشم چرخاندم و به دنبال توشه‌ای در اطرافش چرخیدم و زمزمه کردم: «زاد و راحله تو کجاست؟» گفت: «زاد و توشه‌ام تقوا، مرکب سواری و راحله‌ام دو پایم و اراده و قصدم به سوی مولایم است.» گفتم: «اما من چیزی از غذا و طعام با تو نمی‌بینم.» «ای شیخ آیا این عمل نیکوست که انسانی تو را به دعوتی بخواند آنگاه تو از خانه‌ات طعامی را برداشته و با خود همراه ببری؟ کسی که مرا به خانه خود دعوت نموده است، هم او مرا اطعام می‌کند و آب نوشاند.»
zahra.n
متعجب گفتم: «شما را به حق پدرانتان سوگند می‌دهم که مرا آگاه سازید از این بیابان‌های بی‌آب و علف و صحراهای سوزان چگونه بدون زاد و توشه عبور می‌کنید؟» فرزند حسین گفت: «من با زاد و توشه عبور می‌کنم. زاد و توشه من چهار چیز است؛ همه دنیا را یکسره می‌بینم که مملکت خدواند است، اما همه خلق را می‌بینم که بندگان و عیال اویند، اسباب و روزی‌ها نیز به دست اوست و قضاء الهی را در تمام زمین خداوند نافذ و جاری می‌بینم.» زاد و توشه شما چه نیکو زاد و توشه‌ای است و شما با آن صحراهای آخرت را در می‌نوردید چه رسد به صحراهای دنیا!
zahra.n
ای باقی‌مانده جدم، ای میراث پدرم، ای میوه دل برادرم، بدان خدای متعال از گروهی از این مردم که فرعون‌های این سرزمین آنها را نمی‌شناسند و نزد آسمانیان معروف و شناخته شده‌اند، پیمان گرفته که این پیکرهای قطعه قطعه را به خاک بسپارند و در این وادی، نشانه‌ای برای قبر پدرت، سیدالشهداء برپا کنند تا اثر آن همیشه باقی باشد.
عاطفه سادات
«منزهی تو، معصیت می‌شوی چنان که اصلا دیده نمی‌شوی و تو آن چنان حلم و صبر می‌ورزی که انگار اصلا معصیت نشده‌ای! و نسبت به مخلوقات خود با نعمت‌های زیبا و انعام‌های نیکو، آن چنان محبت می‌ورزی چنان که انگار تو، به آنها نیاز داری و تو ای سید و مولای من از آنها کاملا بی‌نیاز هستی...»
📚☕
بنی‌امیه خون حسین‌بن‌علی ریخت و با شمشیر با او جنگید، اما مروانیان با اندیشه با علی‌بن‌الحسین می‌جنگند هر روز شبهه‌ای جدید و سامان‌یافته را به خورد اندیشه‌های مردم می‌دهند تا بر کارهای خلافِ شریعت مصطفی صحّه بگذارند. علی‌بن‌الحسین نیز به روش خود با آنان مبارزه می‌کند و آنچه حق و حقیقت است را به زبان می‌آورد. چنان که هم جان خویش در امان دارد هم جان شیعیانش. گاه با زبان دعا راه درست را نشان می‌دهد، گاه با سخنی از جدش رسول‌الله و بیشتر در عمل و کردارش. گریستن او بر پدرش حسین هیچ‌گاه به پایان نخواهد رسید، چنان که انگار این مصیبت به تازگی رخ داده است. مردم همگی، ایشان را می‌بینند و از ترس حکومت دم بر نمی‌آورند.
عاطفه سادات
اگر کسی به خدا ایمان بیاورد و آنگاه گناهی مرتکب شود که موجب کفر باشد، نمی‌توان حکم کافر بودن او را صادر کرد، بلکه باید حکم او را به خدا واگذاشت و تا روز قیامت به تأخیر انداخت. گناهان و اصول سیاسی هرچه باشد، مسلمان را از مؤمن بودن بیرون نمی‌کند و مانع از ورود او به بهشت نمی‌شود. ـ آیا می‌خواهی بگویی وقتی به زبان اقرار به ایمان کنیم این گفتار بر اعمال ما مقدم است و کسی که عملی نداشته باشد، اما ایمان داشته باشد رستگار خواهد شد؟ ـ آری چنین است. گناهان کبیره ضرری به ایمان ما نمی‌رساند و ایمان ما همچون ایمان جبرئیل و میکائیل است. ـ و بدانید که خلفا هیچ‌کدامشان گنهکار و ظالم نبوده، عملکردشان صحیح و جایگاهشان بهشت است.
عاطفه سادات
این همان اعتقادی است که رسول‌الله صاحبانش را لعنت کرد. شما مُرجئه هستید و مردم را به تساهل و تسامح در دین و کتاب خدا می‌خوانید. شما قاتلین حسین‌بن‌علی را مؤمن می‌دانید تا حکومتشان را پایدار کنید و نامی نیک از آنان به جای بگذارید درحالی‌که شریک عمل زشتشان می‌شوید و روز قیامت سیه‌روز خواهید شد. شما به آیه‌ای از قرآن استناد می‌کنید که در شأنی دیگر نازل شده است. به خدا پناه ببرید و توبه کنید.
عاطفه سادات
هیهات، هیهات ای طاووس! یاد پدر و مادر و جدم را از من وابگذار، خداوند بهشت را برای کسی که او را اطاعت و پیروی کند و نیکو باشد، آفریده است. گرچه بنده‌ای حبشی باشد و همو آتش را برای کسی که او را نافرمانی کند، آفرید. ولو او فرزندی از قریش باشد. آیا گفتار خداوند تعالی را نشنیدی: «هرگاه در صور دمیده شود و قیامت فرا رسد پس نسب‌ها در آن روز بین مردم از بین خواهد رفت و سؤال نخواهند شد. سوگند به خداوند در فردای قیامت هیچ چیز به تو نفع نخواهد رسانید مگر آنچه که از عمل صالح به عنوان پیشکش پیش فرستاده باشی.»
عاطفه سادات
ای فرزند آدم! مرگ از هر چیز دیگر شتابنده‌تر به سوی تو روان است و تو را می‌جوید و نزدیک است که گریبانت را بگیرد. آنگاه که عمرت سرآید، فرشته، روحت را بستاند و تک و تنها به گورت درآیی و در این زمان است که روحت بازگردد و به ناگاه دو فرشته نکیر و منکر برای پرسش و آزمایش درآیند.
مرتضی

حجم

۱۵۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

حجم

۱۵۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۴۵۰
تومان