بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب غلاغه به خونه ش نرسید | طاقچه
تصویر جلد کتاب غلاغه به خونه ش نرسید

بریده‌هایی از کتاب غلاغه به خونه ش نرسید

امتیاز:
۳.۲از ۲۱ رأی
۳٫۲
(۲۱)
الا ای دختر انگشت به بینی الهی مادرت داغت نبینی چقدر خوبه که پای سفرهٔ عقد بگه آبجیت که رفتی گل بچینی!
HeLeN
بروی دو تا کاغذ پیدا کنی که وقتی آن‌ها را به هم بمالی، آتش بگیرد.» پسر به راه افتاد و دختر که داشت از شوق وذوق دیوانه می‌شد، در دلش آرزو کرد که پسر زودتر آن دو کاغذ را پیدا کند. هنوز مشغول آرزو بود که پسر با دو تا روزنامهٔ «سلام» و «رسالت» برگشت.
fatemeh_z_gh09
به قول شاعر: عشق شادی می‌باشد و عشق آزادی می‌باشد و عشق آغاز آدمیزادی می‌باشد.»
ملیکا
مراد هم با چشم گریان رفت به خانه و نشست ور دل ننه مراد و بنا کرد به شعرهای سوزناک گفتن که: الا ای دختر انگشت به بینی الهی مادرت داغت نبینی چقدر خوبه که پای سفرهٔ عقد بگه آبجیت که رفتی گل بچینی!
ملیکا

حجم

۱۵۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۵۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۵۰۰
تومان