بریدههایی از کتاب روایت و کنش جمعی
۴٫۶
(۹)
احساس رضایت در تلاش نهفته است، نه در دستاورد.
محمدرضا میرباقری
برای آنهایی که میخواهند دیگران را به کنش جمعی برانگیزند، روایتْ ابزار قدرتمندیست.
محمدرضا میرباقری
خودآگاهی مستلزم دیدن خود از نگاه دیگران است
niloufar.dh
سیاست یعنی مطالعهٔ راههایی برای حل مسائل کنش جمعی. / مایکل تیلر
Hamidreza Rajabi
روایت هم، مثل همهٔ ابزارهای قدرتمند، خطرناک است. و به همین دلیل، وقتی دنبال پاسخهایی جمعی به مشکلات پیش رو هستیم، فهم قدرت روایت و بهکارگیری محتاطانه و سنجیدهاش اهمیت بیشتری پیدا میکند.
محمدرضا میرباقری
قصهها فقط پوستهٔ سیاست نیستند، قلب سیاستاند. و مخصوصاً نقشی محوری در مسئلهٔ اصلی سیاست، یعنی مسئلهٔ کنش جمعی، دارند.
محمدرضا میرباقری
نادیده گرفتن قصهها یعنی از دست دادن بهترین سرنخها دربارهٔ چگونگی رفتار آدمها.
محمدرضا میرباقری
اما نقش روانشناختی روایت از این هم عمیقتر است. قصهها به تجربهٔ ما «معنا» میبخشند. رویدادها وقتی معنادارند که بشود آنها را در روایت بزرگتری دربارهٔ خودمان یا جهانمان بگنجانیم یا از آنها به چنین روایتی رسید. قصهها هویت ما را میسازند.
niloufar.dh
پروازهای طبیعی ذهن انسان نه از لذت به لذت، که از امید به امید است.
محمدرضا میرباقری
سیاست هر قومی همانیست که در خیالش میپروراند.
محمدرضا میرباقری
پروازهای طبیعی ذهن انسان نه از لذت به لذت، که از امید به امید است.
Hamideh Rezaee
اینکه ما چگونه از غوغای محرکهای خامی که بمبارانمان میکنند به فهمی منظم از تجربهمان میرسیم حقیقتاً جالب است. معلوم میشود که روایت ابزار شناختی قدرتمندیست.
محمدرضا میرباقری
قصهگویی نیروی حیاتبخش سیاست است. سیاستمدارها قصه میگویند، سازماندهندگان قصه میگویند، لابیگرها قصه میگویند، مبارزان و رأیدهندگان و معترضان قصه میگویند.
niloufar.dh
تمثیلِ ژان ژاک روسو دربارهٔ گروهی از چند شکارچی که گوزنی را محاصره کردهاند و میدانند اگر همگی سر جای خودشان بمانند گوزن راه فراری ندارد و همه سود میبرند. اما اگر یکی از آنها کمینگاهش را ــ مثلاً برای شکار خرگوشی که از آنجا میگذردــ ترک کند گوزن فرار میکند. اگر تردیدی دربارهٔ ثبات قدم دیگران وجود داشته باشد، روگردانی وسوسهانگیز میشود.
Hamideh Rezaee
مخاطب با انتظارات، پیشفرضها، جهانبینیها، پسندها و روایتهایی پیشینی سراغ قصه میآید. محققانی که تفسیر خواننده در کانون توجهشان است معمولاً بر این نکته تأکید میکنند که ما طرحوارههای شخصیمان را با خود به متن میآوریم و هیچ دو نفری از یک قصه به معناهای یکسان نمیرسند. با این حال، همانطور که در فصل شش میبینیم، تا وقتی که تفسیرهای فردی ما از قصهها به واسطهٔ رمزگان روایی مشترکی به دست آمده باشند، امکان همگرایی چشمگیرشان وجود دارد و بنابراین، میشود از معنای یک قصه برای یک اجتماع سخن گفت.
Hamidreza Rajabi
«ذهنْ ماشینی رواییست که قواعد وَراژنتیک به شکل ناخودآگاه به خلق سناریوها و گزینهها هدایتش میکنند. روایتها و مصنوعاتی که ذاتاً از همه رضایتبخشتر باشند رواج مییابند و به فرهنگ تبدیل میشوند... به نظر میرسد بدهبستان دیرینهٔ ژنها و فرهنگ یک چرخه یا، دقیقتر بگوییم، یک مارپیچ تکاملیِ پیشرونده میسازد...»
Hamidreza Rajabi
وقتی صاعقهای میبینیم و صدای رعد را میشنویم، میخواهیم به شکلی توضیحش دهیم، حال چه توضیحمان این باشد که خدایان خشمگین شدهاند و چه این باشد که فقط شاهد تخلیهٔ انرژی الکتریکی ذخیرهشده در ابرهای بارانزا بودهایم.
Hamidreza Rajabi
قصهها میتوانند ما را از قالب خود بیرون ببرند و کاری کنند که نقشهای مختلف را امتحان کنیم و همزمان، دنیای خودمان را هم نگه داریم تا تصویری زنده و گاهی به شکلی دردناکْ واضح از خودمان ببینیم. ما با تصور خود در نقش کسی دیگر، نقش خود را بازتعریف میکنیم، قصهٔ تا امروزمان را جور دیگری تفسیر میکنیم یا قصهٔ آیندهمان را تصور میکنیم. وقتی از این نقشبازیکردنها به دنیای واقعی برمیگردیم، راههای جدیدی پیدا کردهایم تا خود را ببینیم که با داروغههای روزگارمان درمیافتیم،
Hamidreza Rajabi
پروازهای طبیعی ذهن انسان نه از لذت به لذت، که از امید به امید است.
niloufar.dh
صرفِ اینکه تجربهای معقول به نظر برسد انسانها را راضی نمیکند، ما میخواهیم معنای عمیقتر تجربه را هم بفهمیم. به تعبیر رولان بارت، ذهن «بیوقفه معنا را جایگزین رونوشت سرراست رخدادهای بازگوشده میکند.»
niloufar.dh
«فکر میکردم در تصویر موفقیت [در کوهستان] معنایی شگرف برای زندگی میبینم: پیروزی بر مادیگراییِ نخراشیدهای که تمدنی را که میشناختم فرو بلعیده بود.»
niloufar.dh
روایتهای عمومی به ایجاد و تثبیت باورها و ارزشهای اساسی یا همان جهانبینی و منشِ اجتماع هم کمک میکنند. میشود گفت جهانبینی یعنی طرحوارههای شناختیِ مشترکِ جامعه؛
niloufar.dh
پروازهای طبیعی ذهن انسان نه از لذت به لذت، که از امید به امید است.
Hamideh Rezaee
تمثیلِ ژان ژاک روسو دربارهٔ گروهی از چند شکارچی که گوزنی را محاصره کردهاند و میدانند اگر همگی سر جای خودشان بمانند گوزن راه فراری ندارد و همه سود میبرند. اما اگر یکی از آنها کمینگاهش را ــ مثلاً برای شکار خرگوشی که از آنجا میگذردــ ترک کند گوزن فرار میکند. اگر تردیدی دربارهٔ ثبات قدم دیگران وجود داشته باشد، روگردانی وسوسهانگیز میشود.
Hamideh Rezaee
تمثیلِ ژان ژاک روسو دربارهٔ گروهی از چند شکارچی که گوزنی را محاصره کردهاند و میدانند اگر همگی سر جای خودشان بمانند گوزن راه فراری ندارد و همه سود میبرند. اما اگر یکی از آنها کمینگاهش را ــ مثلاً برای شکار خرگوشی که از آنجا میگذردــ ترک کند گوزن فرار میکند. اگر تردیدی دربارهٔ ثبات قدم دیگران وجود داشته باشد، روگردانی وسوسهانگیز میشود.
Hamideh Rezaee
تمثیلِ ژان ژاک روسو دربارهٔ گروهی از چند شکارچی که گوزنی را محاصره کردهاند و میدانند اگر همگی سر جای خودشان بمانند گوزن راه فراری ندارد و همه سود میبرند. اما اگر یکی از آنها کمینگاهش را ــ مثلاً برای شکار خرگوشی که از آنجا میگذردــ ترک کند گوزن فرار میکند. اگر تردیدی دربارهٔ ثبات قدم دیگران وجود داشته باشد، روگردانی وسوسهانگیز میشود.
Hamideh Rezaee
پروازهای طبیعی ذهن انسان نه از لذت به لذت، که از امید به امید است./ ساموئل جانسون
Hamidreza Rajabi
«ما قصهها را بر اساس واقعنماییشان یعنی "شباهت آنها به حقیقت" یا دقیقتر بگوییم بر اساس "شباهت آنها به زندگی" تفسیر میکنیم.»
Hamidreza Rajabi
«کارکرد شناختی فرم روایی... فقط بازگو کردن توالی رخدادها نیست، بلکه تجسم مجموعهٔ روابط بسیار گوناگونِ یک کلّ واحد است.» بنابراین، وقتی میگوییم فلان چیز را «میفهمم» خیلی شبیه این است که بگوییم «میتوانم قصهای بگویم که فلان چیز در آن معقول باشد».
Hamidreza Rajabi
نه هیچ زورقی چون کتاب
ما را به سرزمینهای دوردست میبَرد
و نه هیچ مَرکبی
چون برگی از شعرْ تیزپاست / امیلی دیکنسون
Hamidreza Rajabi
حجم
۳۳۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۳۳۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
قیمت:
۹۹,۰۰۰
تومان