بریدههایی از کتاب عبادت یا عبودیت؟
۴٫۷
(۶)
هر اندازه نسبت به امور دنیایی راغبتر و نیازمندتر و تسلیمتر باشید، ضعیف و ضعیفتر میشوید. هر اندازه برای راحتی و آسایش خود، احترام و ارزش قایل باشید، عاجز و ناتوانید. هر اندازه برای خوردن و آشامیدن خود به آب و آتش بزنید، عاجزید. هر اندازه در بند خودخواهی و هواوهوس خود باشید، ناتوانید. هر اندازه زندگی خود را دوست داشته باشید، درماندهاید.
NegaraMehr
انحراف دیگر این است که انسان نماز بخواند و روزه بگیرد، ولی نماز و روزهٔ او معنا و محتوا نداشته باشد. نماز و روزه و حج او هیچیک در دل او و در قلب او و در رفتار او تأثیر نگذارند. امیر مؤمنان (ع) فرموده است: «چهبسا روزهداری که از روزه گرفتن بهرهای جز گرسنگی و تشنگی نمیبرد.» بر همین اساس، میتوان گفت که چهبسا نمازگزاری که از نماز خواندن بهرهای جز خستگی
کاربر ۶۶۰۰۲۲
عبادت یعنی تلاش برای رسیدن به کمال. عبادت آزادی است، زیرا حرکت به سوی کمال، قید و بند نیست، بلکه آزادی از قید و بند است و نزدیکی انسان به انسانیت، آزادی است. اما بندگی درست نقطهٔ مقابل آن است. پس عبودیت و عبادت دو مفهوم کاملاً متمایزند.
marzieh
دین از ما میخواهد که در فعالیتهایمان احساس کنیم که ما در خط خدا هستیم. چه زمانی ما در محضر خدا نیستیم؟ آیا ساعتی از شب یا روز هست که خدا به ما احاطه نداشته باشد؟ در مغازه و در مزرعه و در غربت و در وطن چطور؟ او با ماست هر کجا که باشیم. پس چرا ما همیشه با او نباشیم. چرا او را فراموش میکنیم. میتوانیم در همهٔ کارهایمان او را قصد کنیم و او نیز از ما میپذیرد. هریک از ما میتواند کاری کند که زندگیاش از ابتدا تا هنگام مرگ یک سجده باشد. آیا این زیباترین نوع زندگی نیست؟ آیا این زندگی سودمندتر نیست؟ با این نگاه، انسان آرامش مییابد، رنج نمیبرد، زیاد از دیگران توقع و انتظار ندارد، زیاد از دیگران کینه به دل نمیگیرد، دل او پاک و باصفا میشود و از کار و تلاش بسیار خسته نمیشود.
marzieh
پس ما میتوانیم ماه رمضان را ماهی متفاوت از دیگر ماهها برشماریم. تمایز این ماه به علم و حکمت و مطالعه و تحقیق است. روزه باعث میشود آدمی در این ماه، بهتر بحث و مطالعه و تحقیق کند. در حدیث آمده است که برترین عمل در شب قدر، شبی که مخصوص دعاست، مباحثهٔ علمی است.
کاربر ۶۶۰۰۲۲
«اِنَّ أَکرَمَکم عِندَالله أَتقاکم.» میزان تقرب به خداوند، به اندازهٔ اتصاف به صفات الهی و تخلق به اخلاق خداوندی است، زیرا خداوند مکانی ندارد تا من به او نزدیک شوم. و میان من و او پیوندی نیست تا خویشِ او باشم. نمیتوان به خداوند نزدیک شد، مگر با اتصاف به اوصاف الهی. در حدیث آمده است: «تَخَلَّقوا بِأخلاقِ اللهِ.» (به اخلاق الهی متخلق شوید.) اما صفات خداوند کداماند؟ علم؛ پس اتصاف به اوصاف خداوند یعنی کسب علم؛ و رحمت اگر آن را کسب کنیم؛ و قدرت اگر قدرت و عزت به دست آوریم؛ و آفرینندگی اگر بتوانیم چیزی بیافرینیم؛ و همینگونه است دیگر صفات الهی. خدمت به مردم نیز اتصاف به صفتی الهی است، زیرا خداوند رب و راعی و خالق و رازق و رحیم است، و اگر من به مردم خدمت کنم، یعنی به آنان روزی دهم و مهربانی کنم و فرهنگ بیاموزم، متخلق به اخلاق الهی شدهام.
marzieh
من میخواهم بگویم که اساساً عبادتِ خداوند به معنای عبودیت و تقید نیست، بلکه عبادت خداوند دقیقاً برابر است با آزادی. عبادت خداوند یعنی آزادی مطلق. و هر اندازه عبادت فزونی یابد و در راه عبادت بیشتر گام نهی، آزادتر خواهی شد.
کاربر ۶۶۰۰۲۲
پس نخستین نکته این است که عبادت، در اصطلاح اسلامی، هر عملی است که برای امتثال و اطاعت امر الهی و تقرب به خداوند، از انسان صادر میشود.
کاربر ۶۶۰۰۲۲
ای گروه مسلمانان، ای نمازگزاران، ای شبزندهداران عبادتپیشه، چطور نماز میخوانید، ولی احساس قوت و استواری نمیکنید؟ نماز حقیقی اینگونه نیست. نماز تمرینی است برای جنگ و جهاد: «إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ.»
کاربر ۶۶۰۰۲۲
چه نیازی به این ظواهر و قالبهاست. کافی است دلهایمان پاک و نیتهایمان خیر باشد. اگر چنین شد، دیگر به نماز و روزه و مانند آن نیازی نیست. این انحراف از یک جهت است.
کاربر ۶۶۰۰۲۲
عبادت در اصطلاح فقهی، یعنی در اصطلاح اسلامی، هر عملی است که به قصد قربت صورت گیرد، یا هر عملی است که برای خداوند به جای آورده شود.
marzieh
فقه میگوید هر عملی که به قصد تقرب به خداوند و اطاعت امر او صورت میگیرد، عبادت است، و هر عملی که به غیر از این انگیزه باشد، عبادت نیست. بنابراین، اگر کسی بدون قصد تقرب به خداوند، بلکه برای جلب اعتماد مردم، نماز بگزارد، طبیعتاً نماز او عبادت نیست و اجرش نیز بر عهدهٔ خداوند نیست.
marzieh
هر عملی که برای تقرب به خداوند باشد، عبادت است، حتی اگر نماز و روزه نباشد. ازجمله تجارت و زراعت و ساختن خانه و راهسازی و دیدار دوست و سلام و احوالپرسی با دیدارکنندگان، و هر عملی اگر برای خداوند باشد، عبادت است، حتی خواب. آیا عملی آسانتر از خواب هست؟ ممکن است خواب هم عبادت باشد. ممکن است خوردن نیز عبادت باشد. ممکن است نشستن نیز عبادت باشد. همچنین، با هم بودن و شبنشینی و توجه به فرزندان و بازی با آنها نیز ممکن است عبادت باشد.
marzieh
«اِنَّ أَکرَمَکم عِندَالله أَتقاکم.» میزان تقرب به خداوند، به اندازهٔ اتصاف به صفات الهی و تخلق به اخلاق خداوندی است، زیرا خداوند مکانی ندارد تا من به او نزدیک شوم. و میان من و او پیوندی نیست تا خویشِ او باشم. نمیتوان به خداوند نزدیک شد، مگر با اتصاف به اوصاف الهی.
marzieh
در حدیث آمده است: «مسجد زن خانهاش است.» از این حدیث چه میفهمید؟ آیا از رفتن زنان به مسجد جلوگیری کنیم؟ نه! اینکه «مسجد زن خانهاش است» یعنی خدمت و کار زن در خانه، همچون سجده و عبادت است. زن وقتی جارو میزند، نظافت میکند، شستوشو میکند، کودکان را شیر میدهد، تربیت میکند و دیگر کارهای خود را انجام میدهد نیز خدا را عبادت میکند. اگر در کارهایش اخلاص داشته باشد و نیت او مصلحت عمومی باشد، خدا را از رهگذر بندهاش، یعنی شوهر خود، خدمت کرده است.
marzieh
فاطمه میگوید: ای مردم! این نماز و روزه و زکات و حج و امر به معروف و نهی از منکر، معنا و مفهوم دارد. چطور نماز میخوانید و به غرور و خودپسندی دچارید؟ آیا چنین چیزی ممکن است؟ نماز چیزی جز عبادت و بندگی و اطاعت خداوند نیست. نماز تمرین است برای فروتنی انسان در برابر خداوند. چگونه است که ما نماز میخوانیم، ولی پس از یک یا دو سال یا بیشتر، هنوز احساس غرور و خودبینی داریم؟
marzieh
خیر و صلاح در این نیست که مال و رحمت و خیر را تنها برای خود طلب کنی، بلکه در این است که نخست مواسات با کسانی را بخواهی که روزیشان تنگ است؛ یعنی مواسات با فقیر و محروم و نادان و انسانهای زحمتکش و رنجدیده، چراکه خدا از فضل خود به شما گشایش داده و رحمت خود را بر شما گسترانده است.
marzieh
خیر در این است که احساس همدردی داشته باشی و از آنچه خدا به تو داده است، انفاق کنی. اگر امکانات مالی داری، به کسی که امکانات مالی ندارد، کمک کن. اگر امکانات تجربی و علمی داری، به کسی که به آنها نیاز دارد، آموزش بده. اگر از سلامتی برخورداری، با بیمار همدردی کن. اگر آبرو و موقعیت داری و از تو حرفشنوی دارند و سخن تو را میپذیرند، کسی را که جایگاه و موقعیتی ندارد و سخن او را نمیَشنوند و نزد هیچکس جایگاهی ندارد، یاری کن. باید احساس کنی که تو برادر اویی و او برادر توست
marzieh
چگونه وقتی همسایهٔ شما از سرما رنج میّبرد، درک نمیکنید و تنها به گرما و راحتی خود توجه دارید؟ این احساس ناقص است. اگر چنین احساسی دارید، باید خود را درمان کنید، زیرا بیمار هستید. اگر همسایهٔ شما گرسنه باشد، ولی شما با آسودگی غذا بخورید، روشن میَشود که احساس شما ضعیف است. اسلام میگوید: «ما آمَنَ بِاللهِ وَالیومِ الآخَرِ مَن باتَ شَبعاناً وَجارُهُ جائِعٌ.» (کسی که سیر بخوابد درحالیکه همسایهاش گرسنه باشد، به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد.)
marzieh
ما در هر روز پنج بار یا بیشتر در برابر پروردگار میایستیم و با او همصحبت میشویم. فایدهٔ این همصحبتی چیست، برادران؟
اوّل. اگر ما همصحبت خدا شویم، نخستین نتیجهٔ آن احساس قدرت است. فردی که با رهبر یک کشور دوست و همصحبت است، آیا از پلیس یا استاندار یا نظامی ردهپایین میترسد؟ طبیعتاً نه، زیرا او دوست و همراه رئیس و رهبر است. اگر ما دوست و همصحبت خدا شویم، قوی و نیرومند میشویم
ketab khoon
روزه ارادهٔ انسان را از غل و زنجیر نیازهای مادی رها میکند، البته به شرطی که از روزه فرار نکنیم و خود را در معرض گرسنگی و تشنگی و سختی و کسالت و ناراحتی عصبی که موقع روزه گرفتن به انسان دست میدهد، قرار دهیم. بعضی از مردم، با خواب زیاد و عوض کردن ساعات روز و شب خود، از روزه فرار میکنند.
اشکانم
حجم
۱۸۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
حجم
۱۸۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
قیمت:
۷,۵۰۰
تومان