بریدههایی از کتاب دزد سایه ها
۴٫۰
(۳۲)
نمیتوانستم کلمات مناسبی برای دلداریاش پیدا کنم. محکم در آغوشش گرفتم
نادر کاربر
- دارم فکر میکنم.
- به چی؟
- اینکه دوستداشتن به چه دردی میخوره؟
- مطمئن نیستم برای جوابدادن بهت آدم مناسبی باشم.
- عیب نداره، فکر میکنم من هم آدم مناسبی برای پرسیدن این سؤال نیستم.
نــےآیش🐋
«همهچیز درست میشه، حالا میبینی...»
nia
گفتم اینجا واینستا!
از جایم تکان نخوردم. خیلی ناامید بهنظر میرسید. صادقانه فریاد نمیزد که بروم. کاملاً واضح بود که نباید تنهایش گذاشت. دوستی یعنی همین، مگر نه؟ اینکه بتوانی حدس بزنی چهزمانی طرف مقابلت، خلاف آنچه فکر میکند را به زبان میآورد.
Mahi
پدرم میگفت هرگز نباید آدمها را باهم مقایسه کرد. هر فردی با دیگری متفاوت است. مهم یافتن تفاوتیست که مناسب تو باشد.
saharist
«اگه میخوای انتخاب بشی باید فکرت رو عوض کنی. هیچچیز پیشاپیش از دست نمیره. باید ارادهٔ یه آدم موفق رو داشته باشی تا شانسش رو هم بهدست بیاری.»
nia
تا حالا به این فکر کردی که از تموم چیزهایی که دلت میخواد فهرستی تهیه کنی؟
Zahra
از حالا خودم رو میبینم که روی میز تشریح دراز کشیدم و دانشجوهای جوون دورم رو گرفتن. دستِکم قبل از اینکه زیر زمین خاکم کنن، دخترها دستی به من میزنن.
Mahi
وقتی به چیزی علاقه داشته باشیم، هیچوقت برای انجامش خیلی دیر نیست.
nia
پدر و مادرها تا یک سنی پیر میشوند و سپس تصویرشان در خاطرمان ثبت میشود. کافیست چشمهایتان را ببندید و به آنها فکر کنید تا آنها را همانگونه که همیشه بودهاند به یاد آورید؛ گویی عشقی که به آنها داریم، توانسته زمان را متوقف کند.
nia
دوستی یعنی همین، مگر نه؟ اینکه بتوانی حدس بزنی چهزمانی طرف مقابلت، خلاف آنچه فکر میکند را به زبان میآورد.
نــےآیش🐋
پدرم میگفت هرگز نباید آدمها را باهم مقایسه کرد. هر فردی با دیگری متفاوت است. مهم یافتن تفاوتیست که مناسب تو باشد. کلئا تفاوتِ مناسبِ من بود.
Mahi
تفاوت کلئا در سکوتش بود، همین او را از دیگران متمایز کرده بود، ولی کلئا آرزو داشت مثل دخترهای همسنوسالش باشد. دختری که میتوانست به روشی جز اشاره منظورش را برساند. کاش میدانست تفاوتش چقدر زیباست!
نادر کاربر
کاملاً واضح بود که نباید تنهایش گذاشت. دوستی یعنی همین، مگر نه؟ اینکه بتوانی حدس بزنی چهزمانی طرف مقابلت، خلاف آنچه فکر میکند را به زبان میآورد.
نادر کاربر
وقتی به چیزی علاقه داشته باشیم، هیچوقت برای انجامش خیلی دیر نیست.
nia
پدر و مادرها تا یک سنی پیر میشوند و سپس تصویرشان در خاطرمان ثبت میشود. کافیست چشمهایتان را ببندید و به آنها فکر کنید تا آنها را همانگونه که همیشه بودهاند به یاد آورید؛ گویی عشقی که به آنها داریم، توانسته زمان را متوقف کند.
nia
هر بار همینطور است؛ بخشی از وجود آدم با کسی که رفته میماند.
nia
مشکل اینجاست که بالاخره روزی بهار از راه میرسد.
nia
حتی روزهای ابری هم از یک روزنهٔ کوچکِ نور در امان نیستیم.
نادر کاربر
فقدانی که با مرگ مامانم برایم ایجاد شد، هرگز ترکم نکرد.
Amir Reza Rashidfarokhi
حجم
۱۸۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۸۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان