بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مجنون تر از فرهاد (جلد اول) | طاقچه
تصویر جلد کتاب مجنون تر از فرهاد (جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب مجنون تر از فرهاد (جلد اول)

امتیاز:
۳.۵از ۱۰۸ رأی
۳٫۵
(۱۰۸)
نمی‌دانم همین یک شعر آخر را شنیدی یا به گوش باد می‌گفتم تو آنجا بودی و من قصه مردی که شد مجنون‌تر از فرهاد می‌گفتم
shiva._.f
پوزخند تلخی زد و گفت: دل خوش سیری چند؟ خوش به حالت پری! هیچ غمی تو دنیا نداری. حاضرم تمام عمرم رو با یک ساعت تو عوض کنم. به طوری‌که او نفهمد پوزخندی گوشه لبم نشست. خدایا هیچ‌گاه او را به این آرزو نرسان!
shiva._.f
نمی‌دانم همین یک شعر آخر را شنیدی یا به گوش باد می‌گفتم تو آنجا بودی و من قصه مردی که شد مجنون‌تر از فرهاد می‌گفتم
Hamideh
نمی‌دانم همین یک شعر آخر را شنیدی یا به گوش باد می‌گفتم تو آنجا بودی و من قصه مردی که شد مجنون‌تر از فرهاد می‌گفتم
marzie
قصه مردی / که شد / مجنون‌تر از فرهاد می‌گفتم / چه پایانی رسید آن قصه / یادت هست / می‌دانم / همان‌جایی‌که من / برهرچه باداباد می‌گفتم / نمی‌دانم چرا با این همه رنجی / که دل را تیشه می‌زد با عشق آتشگون / من این یک شعر آخر را سراسر شاد می‌گفتم.
marzie

حجم

۷۷۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۷۲ صفحه

حجم

۷۷۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۷۲ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان