جملات زیبای کتاب سنگ های لق روی دیوار | طاقچه
تصویر جلد کتاب سنگ های لق روی دیوار

بریده‌هایی از کتاب سنگ های لق روی دیوار

نویسنده:مهین سمواتی
انتشارات:نشر صاد
امتیازبدون نظر
پشت‌سر زمستان غم‌زده بهار آمده بود. ایستادم به تماشای درخت. روسری نبود. جای زخم‌ها پوست تازه گرفته بود. از توی حفرهٔ روی سینه‌اش گیاه زیبایی سبز کرده بود و آویزان شده بود. مثل بچهٔ درخت بود؛ مثل وقت‌هایی شده بود که فریبا می‌گفت: «درخت می‌خنده!»
Fatemeh

حجم

۶۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۶۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان