بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد | طاقچه
تصویر جلد کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد

بریده‌هایی از کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۶از ۱۱ رأی
۲٫۶
(۱۱)
در دنیایی که هر کسی، به هر بهایی، برای بقایش می‌جنگد، در مورد رفتار کسانی که تصمیم می‌گیرند بمیرند، چه قضاوتی می‌شود کرد؟ هیچ کس نمی تواند قضاوت کند. هر کسی وسعت رنج خود را می‌شناسد، و میزان فقدان معنای زندگی‌اش را.
هدیهٔ دریا
می‌گفت نه خوشحال است و نه ناراحت، و برای همین دیگر نمی‌تواند ادامه بدهد.»
mohammadrs
به صحبت‌های آدم‌هایی اهمیت می‌دهم که پیش تر هرگز ندیده‌ام، آدم‌هایی که به زودی دیگر هرگز نخواهم دید. و با این وجود می‌رنجم و ناراحت می‌شوم، و می‌خواهم حمله و دفاع کنم. چرا وقتم را تلف کنم؟»
mohammadrs
در دنیایی که هر کسی، به هر بهایی، برای بقایش می‌جنگد، در مورد رفتار کسانی که تصمیم می‌گیرند بمیرند، چه قضاوتی می‌شود کرد؟
mohammadrs
«چی باعث می شود که آدم از خودش متنفر بشود؟» - «شاید ترسو بودن. یا ترس همیشگی از عمل اشتباه، از انجام ندادن کاری که دیگران انتظارش را دارند.
هدیهٔ دریا
واقعیت چیست؟» - «واقعیت هر چیزی است که اکثریت به آن اعتقاد دارند. لزوماً بهترین یا منطقی ترین نیست، اما چیزی است که نزد نیازهای کل جامعه پذیرفته شده.
هدیهٔ دریا
خیلی احمقانه بود. فرو رفتن در افسردگی و جنون، فقط به خاطر مردی که حتی جا و مکان کنونی‌اش را نمی‌دانست. اما در جوانی، نومیدانه عاشق این مرد شده بود.
هدیهٔ دریا
پدر و مادرش از رفتار غیرمعمول او، از رفتار نیمه خجالتی، نیمه برون‌گرای او، و از عشقش برای "هنرمند" شدن گیج شده بودند؛ و هنرمند شدن چیزی بود که همهٔ اعضای خانواده، آن را محکومیت به طرد اجتماعی و مرگ در فقر می‌دانستند.
هدیهٔ دریا
و تا آن هنگام، تمام نیرویش را صرف چه کرده بود؟ صرف اطمینان بخشیدن به خود، در این که زندگی‌اش درست همان طور که همیشه بوده، ادامه می‌یابد. از بسیاری از آرزوها دست کشیده بود تا والدینش همچنان او را مثل دوران کودکی‌اش دوست بدارند، هر چند می‌دانست عشق حقیقی به مرور زمان دگرگون می‌شود، رشد می‌کند و روش‌های تازه‌ای برای ابراز خود می‌یابد.
هدیهٔ دریا
توانسته بود به شدت مستقل جلوه کند، اما در حقیقت، در همان لحظه به گونهٔ غم انگیزی نیازمند دیگران بود.
هدیهٔ دریا
انسان برای بقا می‌جنگید، نه برای تسلیم
mohammadrs
اگر آدم تعداد مسایل غیر منتظره‌ای را در نظر بگیرد که ممکن است در هر ثانیه از هستی شکنندهٔ ما رخ بدهد، به راستی هم هر روز یک معجزه است.
mohammadrs
پائولو کوئیلو در سال ۱۹۴۷، در ریو و ژانیر وی برزیل زاده شد. پس از ان که به عنوان یک نویسندهٔ پرفروش مشهور شود، یک نمایشنامه نویس، کارگردان تأتر، هیپی، و ترانه‌سرای موسیقی مردمی برزیل بود. کمی بعد، به عنوان یک روزنامه‌نگار و نمایشنامه نویس تلویزیونی مشغول به کار شد.
هدیهٔ دریا
آیا به راستی می‌دانست اوج لذت چه معنایی دارد؟ یا فقط تا جایی پیش رفته بود که دیگری می‌خواست او را ببرد؟
mohammadrs
«آیا تمایل به متفاوت بودن یک بیماری جدی است؟» - «اگر خودت را مجبور کنی که مثل دیگران باشی، بیماری است: سبب روان نژندی، روان پریشی، و بیماری سوءِظن می‌شود. یک تخدیش طبیعت است، برخلاف قوانین خداست، چون خداوند در تمام بیشه‌ها و جنگل‌های دنیا، حتی یک برگ را شبیه به برگ دیگر نیافریده
امین میاحی
«خداوند از گذشته، حال و آینده با خبر است.» در این صورت، خدا ورونیکا را با اطلاع کامل از این که کارش به خودکشی خواهد انجامید، به این جهان فرستاده و از اعمال او یکه نمی‌خورد.
هدیهٔ دریا
زدنِ برچسب جنایتکار به یک ملت، به خاطر حماقت تعدادی دیوانه ناعادلانه است.
هدیهٔ دریا
ورونیکا در طول زندگی‌اش متوجه شده بود بسیای از مردمی که می‌شناخت، دربارهٔ فجایع زندگی دیگران چنان صحبت می‌کنند که انگار مایلند به آن‌ها کمک کنند، اما حقیقت این است که از رنج دیگران لذت می‌برند، چون باعث می‌شود باور کنند که خوشبخت‌اند و زندگی نسبت به آن‌ها سخاوتمند بوده از این نوع آدم‌ها متنفر بود
mohammadrs
به خودش یاد داده بودکه مردم را از خودراضی نگه دارد، نه بیش‌تر و نه کم‌تر، تنها همان قدر که لازم بود. از دست هیچ کس خشمگین نمی‌شد، چون این کار به معنای ابزار واکنش بود، به معنای مبارزه با دشمن بود، و بعد باید با عواقب غیرقابل پیش‌بینی آن، مانند انتقام، روبه رو می‌شد.
هدیهٔ دریا
دیوانگی، ناتوانی در برقرار کردن ارتباط با عقاید است.
هدیهٔ دریا
من از نوع آدم‌ایی‌ام که به هر تصمیم خود پایبند می‌مانند، آدم‌هایی که همیشه عواقب مسایل را می‌بینند.
هدیهٔ دریا
ذهن خود را در اختیار بگیرید و یا بگذارید ذهن‌تان شما را در اختیار بگیرد
mohammadrs
راه خود را بپوی، نان خود را بخور، با لذت، و بنوش باده‌ات را با دلی شاد؛
mohammadrs
"در این دنیا، هیچ چیز اتفاقی نیست."
کاربر mim_ alf
ورونیکا، همان طور که منتظر آمدنِ مرگ بود، سرگرمِ مطالعه دربارهٔ علوم کامیپوتری شد، موضوعی که اندک علاقه‌ای هم به آن نداشت، و اما ارتباط نزدیکی با عملکرد خودش در سراسر زندگی داشت: همواره در جست وجوی راه حل آسان، همواره در جست و جوی در دسترس‌ترین چیز... مثلاً همان مجله!
کاربر ۲۲۴۹۲۲۷
چون برای خودکشی، آدم باید اول به خودش فکر کند و بعد به دیگران
کاربر ۲۲۴۹۲۲۷

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان