چطور ممکن بود آنقدر با تمام وجود، دلش تنهایی بخواهد و درعینحال، خیلی احساس تنهایی کند؟
☆...○●arty🎓☆
چطور ممکن بود آنقدر با تمام وجود، دلش تنهایی بخواهد و درعینحال، خیلی احساس تنهایی کند؟
mattin
کسانی رو استخدام میکنم که توی نادونی لنگه ندارن. معلمهایی که اونقدر شیفتهٔ مدارک تحصیلیشون هستن که اصلاً نمیتونن حتی دانشآموزهایی رو از هم تشخیص بدن که تمام طول سال جلوشون میشینن. کارمندهایی که حجم بیعرضگی اونها چنان عظیمه که حتی نمیتونن گزارشها رو وارد کامپیوتر بکنن، متوجه نمیشن پروندهها جعلی هستن یا جابهجا شدن
☆...○●arty🎓☆
چطور ممکن بود آنقدر با تمام وجود، دلش تنهایی بخواهد و درعینحال، خیلی احساس تنهایی کند؟
☆...○●arty🎓☆
وقتی یه غواص برمیگرده به سطح آب، این کار رو باید به تدریج انجام بده تا بدنش بتونه به تغییر فشار عادت کنه. بچههایی که از مخفیگاه بیرون میآن هم چنین نیازی دارن. به مکانهایی نیاز دارن که بتونن در اونها با دن
☆...○●arty🎓☆