بریدههایی از کتاب زندگی به سبک آنی
۴٫۴
(۸۷)
چهار دلیل ساکت بودنم
۱. گوش میکنم.
۲. نگاه میکنم.
۳. فکر میکنم.
۴. نمیدانم چه بگویم.
پروانه ای در باد
۲. بمان خانه و آنقدر توی اتاقت کتاب بخوان تا خوابت ببرد.
𝘙𝘖𝘡𝘈
مامان میگوید اسمم را از روی صورتفلکی مورد علاقهاش انتخاب کرده است.
𝘙𝘖𝘡𝘈
چهار دلیل ساکت بودنم
۱. گوش میکنم.
۲. نگاه میکنم.
۳. فکر میکنم.
۴. نمیدانم چه بگویم.
مورد آخر خیلی اتفاق میافتد.
Book
من چپدستم. (البته اگر خیلی با دقت نگاه کنی، لکهٔ سیاه جوهر را روی انگشت کوچک دست چپم میبینی؛ همانجایی که دستم روی نوشتههایم کشیده میشود.)
خوش
چهار دلیل ساکت بودنم
۱. گوش میکنم.
۲. نگاه میکنم.
۳. فکر میکنم.
۴. نمیدانم چه بگویم.
مورد آخر خیلی اتفاق میافتد.
بنت الزهرا
شاید بهتر باشد شروع به درست کردن فهرست کنم
ن. عادل
چهار دلیل ساکت بودنم
۱. گوش میکنم.
۲. نگاه میکنم.
۳. فکر میکنم.
۴. نمیدانم چه بگویم.
hasaneh
اگر هر روز کنار کسی نباشی، توضیح دادنِ چیزهایی که نگرانت میکند، سخت میشود.
Zhr.Tji
وقتی خیلی از کارها و حرفهای آدمها یادت بماند، حس میکنی آنقدر که تو آدمها را دوست داری، آدمها تو را دوست ندارند
booklover
هیچوقت از ساکت بودنم اذیت نمیشد. میگفت: «آدمهای ساکت جالبن.»
Book
چهار دلیل ساکت بودنم
۱. گوش میکنم.
۲. نگاه میکنم.
۳. فکر میکنم.
۴. نمیدانم چه بگویم
Pariya
چهار دلیل ساکت بودنم
۱. گوش میکنم.
۲. نگاه میکنم.
۳. فکر میکنم.
۴. نمیدانم چه بگویم.
dropintheocean
وقتی خیلی از کارها و حرفهای آدمها یادت بماند، حس میکنی آنقدر که تو آدمها را دوست داری، آدمها تو را دوست ندارند
B.A.H.A.R
قرینهکاری همهٔ حرکتهایم. (مثلاً اگر گوش چپم را بخارانم، باید گوش راستم را هم بخارانم؛ حتی اگر نخارد!)
پروانه ای در باد
بهش میگویم باور نمیکنی آدم با دقت کردن به چیزهای دور و برش چقدر چیز یاد میگیرد
B.A.H.A.R
باور نمیکنی آدم با دقت کردن به چیزهای دور و برش چقدر چیز یاد میگیرد.
کاربر ۴۷۲۲۰۸۵
اگر هر روز کنار کسی نباشی، توضیح دادنِ چیزهایی که نگرانت میکند، سخت میشود.
Book
برای اولین بار توی عمرم، کسانی من را میشناسند که نمیدانم کی هستند!
Book
۴. حافظهٔ فوقالعاده عجیبی برای بهخاطر سپردن آدمها دارم. اسمشان یادم میماند، اینکه در روزهای مختلف چی پوشیدند، برادر و خواهرشان کی هستند، خانهشان چه شکلی است و اسم حیوانخانگیشان چیست.
۵. چیزهایی از آدمها یادم میماند که آنها هرگز راجع به من یادشان نمیماند. راستش بچههایی توی مدرسه هستند که حتی نمیدانند وجود دارم اما میتوانم اسمشان یا ورزش مورد علاقهشان را بهت بگویم، بگویم تعطیلات کجا رفتند و ناهار چی خوردند.
خوش
بابام میگوید باید به اینکه همهچیز یادم میماند افتخار کنم.
im_mahyar
طعم آدامس مورد علاقهام
۱. هندوانه.
بنت الزهرا
وقتی خیلی از کارها و حرفهای آدمها یادت بماند، حس میکنی آنقدر که تو آدمها را دوست داری، آدمها تو را دوست ندارند.
rrrrrrrrrddddddddd
(از هرشب ظرف شستن متنفر بودم؛ چون انگشتهایم چروکیده میشد و حس میکردم هیچوقت قابلمهها را خوب نمیشویم.)
وردة الحمراء...
(وقتی توی آستینهای بلوزم و لنگهای شلوارم جوراب پیدا کردم، شستم خبردار شد که روز قبلش تد مسئول تا کردن لباسها بوده است.)
وردة الحمراء...
من چپدستم. (البته اگر خیلی با دقت نگاه کنی، لکهٔ سیاه جوهر را روی انگشت کوچک دست چپم میبینی؛ همانجایی که دستم روی نوشتههایم کشیده میشود.)
پروانه ای در باد
۷. آیپاد قدیمی مامان. (که زور میزنم همه به آن بگویند «آیپاد آنی».)
وردة الحمراء...
حجم
۵۳۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۵۳۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
تومان