بریدههایی از کتاب مائده های زمینی
۳٫۹
(۹۶)
آن روز که پی بری به اینکه مسئول تقریباً همه بدیهای زندگی خدا نیست بلکه بشر است. دیگر تسلیم آن بدیها نخواهی شد.
Harmony
ناتانائل فقط خداست که نمیتوان انتظارش را کشید. اگر در انتظار خدا باشی یعنی که هنوز نمیدانی که خدا در توست.
Z.SH
به خویشتن بگو که تنها خداست که موقتی نیست.
یك رهگذر
بنام دین است که انسان میمیرد و بنام دین است که انسانها را میکشند. میل به دانستن از شک کردن زائیده میشود. از باور کردن دست بردار و چیز بیاموز.
پارساالسلطنه
باید که «اهمیت» در نگاه تو باشد نه در آنچه مینگری.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
دوستیها برایم بیش از هر چیز گرانبها بود ولی حتی به آنها نیز دل نبستم.
Mohammad
هرگز چیزی زیبا و ملایم در این دنیا ندیدهام مگر آنکه بیدرنگ دلم خواسته باشد که محبتم در برش بگیرد.
آرام
و تو ای اندیشه جاودانی روح اگر خبر داشتی که انتظار کوتاه مرگ چه ارزشی به یک لحظه میدهد!
آرام
ناتانائل هرگز گذشته را در آینده مجوی. تازگی شباهتناپذیر هر لحظه را درک کن و شادیهای خود را از پیش آماده مساز و یا بدان که آنجایی که آن را آماده ساختهای شادی دیگری به سراغت خواهد آمد.
h.s.y
ناتانائل باید تو در خویشتن، تمام کتابها را بسوزانی.
معجزه ی سپاسگزاری
و اگر روح ما دارای ارزشی است از آن روست که بیش از روح دیگران سوخته است.
h.s.y
چون ملحدی در میان ملحدان، همواره عقاید دور افتاده و آخرین حد انحراف افکار و اختلافات مرا به خود کشیده است. هر فکری تنها از آن جهت مرا متوجه خود میساخت که با افکار دیگر فرق داشت. و در این راه به جایی رسیدم که حتی احساس علاقه را از خود راندم. زیرا علاقهمند شدن به چیزی به نظرم جز اعتراف به هیجانی که گریبانگیر همه میشود نبود.
Mohammad
هرگز نمان ناتانائل هرگز. به محض اینکه محیطی رنگ تو را به خود گرفت و یا تو رنگ محیط را به خود گرفتی دیگر برایت بهرهمند شدنی نیست. باید آن را واگذاری.
نسا
برای من کافی نیست که بخوانم شنهای ساحل نرم است. میخواهم با پای برهنه آن را حس کنم. هر معرفتی که پیش از آن احساسی وجود نداشته باشد برایم بیهوده است.
مریم کوهی
گاهی در گذشته به دنبال خاطراتی میگردم تا برای خود از آن داستانی بسازم ولی خود را در آن میان باز نمیشناسم
Mohammad
«خوشبختی من یعنی افزودن بر خوشبختی دیگران. برای خوشبخت بودن احتیاج به خوشبختی دیگران دارم.»
نون صات
هرگاه که تنم خسته است، گناه آن را به گردن ضعف و سستی خود میگذارم
Saeid
باید که «اهمیت» در نگاه تو باشد نه در آنچه مینگری.
hasan91di7
«باید که دید تو از جهان، هر لحظه نو باشد.»
معجزه ی سپاسگزاری
ای روح من! به هیچ اندیشهای دلبند مباش
Saeid
آه، ای جوانی ـ انسان تنها یک بار مالک آن است و باقی عمر آن را بیاد میآورد.
hadi reshadi
بیآنکه صبر کنی
به مهرآمیزترین اندرز گوش ده
و بگذار آینده
با ملایمت تو را در برگیرد
اینک نوازش ولرم روز
چنان در گریز است
که ترسانترین جانها
خود را به عشق میسپارد
*
اینکه آدمی برای خوشبختی زاده شده است
چیزی است که تمام طبیعت بیچون و چرا میآموزد.
mahdi
باید که «اهمیت» در نگاه تو باشد نه در آنچه مینگری
Saeid
تأسف از «کارهای نکرده» است که مرا آزار میدهد.
Saeid
خدا بمن گفت ـ در این اواخر راجع بمن خیلی حرف میزنند. شایعات زیادی اینجا بمن میرسد. بعضی از آنها حتی آزاردهنده هم هست. بلی، میدانم که من حالا باب روزم. امّا هر چه راجع به من میگویند اغلب خوشایند من نیست و حتی گاه اتفاق میافتد که من اصلاً آنها را نفهمم.
mahdi
تنها خداست که موقتی نیست.
زهرا۵۸
ما میآموختیم که حشرات را از پروازشان و مرغان را از آوازشان و زیبایی زنان را از روی جای پایشان بر روی شنها بشناسیم
Saeid
در نظر من تنها بودن یعنی دیگر کسی نبودن.
Saeid
برای من کافی نیست که بخوانم شنهای ساحل نرم است. میخواهم با پای برهنه آن را حس کنم. هر معرفتی که پیش از آن احساسی وجود نداشته باشد برایم بیهوده است.
hadi reshadi
در پس همه درهای بسته تو خدا ایستاده است همه شکلهای خدا دوستداشتنی است و همه چیز شکل خداست.»
zahra.karimi
حجم
۱۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان