جملات زیبای کتاب خاک آمریکا | طاقچه
تصویر جلد کتاب خاک آمریکا

بریده‌هایی از کتاب خاک آمریکا

نویسنده:جنین کامینز
انتشارات:نشر آموت
دسته‌بندی:
امتیاز
۴.۰از ۲۴ رأی
۴٫۰
(۲۴)
به‌رغم همه درد و رنج‌هایی که متحمل شده‌اند، وجود هردوشان در این لحظه از چیزی بزرگ‌تر از امید سرشار است.
alireza atighehchi
بچه‌ها از حرف‌زدن با یکدیگر متوجه می‌شوند که خطر مراتبی دارد و بعضی پدر و مادرها بیشتر در معرض خطرند، پس هرچند پدر و مادر لوکا هرگز مطلقآ این خطر را به روی پسرشان نیاورده بودند و بااین‌که در حضور او همواره شهامتشان را بی‌کم‌وکاست به رخ کشیده بودند، لوکا می‌دانست این روز فرا خواهد رسید. اما دانستن این حقیقت چیزی از تلخی آن کم نمی‌کند.
مهشید
لحظه‌های پس از وحشت و پیش از پذیرش فجایعی که به بار آمده‌اند، شیرینند. وقتی لوکا بدنش را تکان می‌دهد، صرف زنده‌بودنش باعث می‌شود لحظاتی کوتاه و ناپایدار شادی را تجربه کند. لحظه‌ای از نفسِ بریده‌ای که می‌کشد لذت می‌برد. کف دستانش را روی زمین می‌گذارد تا فشار دلچسب کاشی‌ها را بر پوست دستش احساس کند.
مهشید
تا وقتی در این حمام بماند و صورتش را زیر دست‌هایش مخفی کند، تا وقتی مستقیم به صورت مامان نگاه نکند، می‌تواند شنیدن خبرهایی را که همین الان هم از آن‌ها باخبر است، به تعویق بیندازد. می‌تواند همچنان به این امید واهی دل ببندد که شاید هنوز ذره‌ای از دنیای دیروز سر جایش باشد.
مهشید
می‌داند وحشت یک حُسن دارد و آن هم این است که صاف می‌آید و یقه آدم را می‌گیرد و برخلاف اندوه، نمی‌شود آن را به تعویق انداخت.
مهشید

حجم

۴۸۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۲۴ صفحه

حجم

۴۸۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۲۴ صفحه

قیمت:
۱۷۷,۵۰۰
تومان