بریدههایی از کتاب سینوهه؛ جلد اول
۴٫۰
(۱۹۴)
دانایی مثل تیزاب است و قلب انسان را میخورد و مرد دانا نمیتواند مثل دیگران نادان شود و خود را به حماقت بزند.
کسی که بهذاته احمق است، از نادانی خود رنج نمیبرد، ولی آن کس که حقیقتی را دریافته نمیتواند خود را همرنگ احمقها نماید.
Mozhgan
متوجه شدم که بیان حقیقت کاری است دشوار و مردم حاضر نیستند حقیقت را بشنوند، ولو به سود آنها باشد. و عقل مردم طوری با خرافات و موهومات انس گرفته که هر نظریهٔ ابلهانه را میپذیرند، ولی یک حقیقت عقلانی را قبول نمیکنند
یاسمن بلوری
گفتم هورمهب چطور میشود که یک قوش که بالای سرت پرواز میکند میتواند تو را از گزند تیرها و شمشیرها و نیزهها و گرزها محافظت کند؟
هورمهب گفت من تصور نمیکنم که محافظ من این قوش باشد، بلکه این قوش فقط علامتی است که به من نشان میدهد تا روزی که نوبت من نرسیده باشد من کشته نخواهم شد و لذا دلیلی وجود ندارد که من بترسم و من میدانم که انسان بیش از یک مرتبه کشته نمیشود و هیچکس را نمیتوان یافت که دو مرتبه به قتل برسد و بنابراین نباید برای واقعهای که فقط یک بار اتفاق میافتد انسان در تمام عمر بیمناک باشد، این است که ترس را به خود راه نمیدهم و چون نمیترسم، مرگ به طرف من نمیآید تا روزی که نوبت من فرا برسد و در آن روز چه شجاعت داشته باشم و چه بترسم خواهم مرد.
دلداده سید علی
انسان تا عملی جدید را درنیافته خود را کامل میداند، ولی بعد از اینکه دانست غیر از معلومات و اطلاعات او در جهان علمها و اطلاعات دیگر هست به نقصان و حقارت خود پی میبرد. و به همین جهت است که افراد بیعلم و بیاطلاع بسیار مغرور میشوند، زیرا تصور میکنند همه چیز میدانند و در جهان بهتر و بزرگتر از آنها وجود ندارد، و به همین جهت است که هر وقت مشاهده میکنیم مردی یا زنی نخوت دارد و با دیدهٔ حقارت نظر به ما میاندازد، باید بدانیم که وی نادان و احمق است و چون چیزی نمیداند و تجربهای نیاموخته خویش را برتر از دیگران میپندارند.
morteza zahedi
من از معالجه بیماران مزبور استفاده نمیکردم و بر عکس ضرر متوجه من میشد، زیرا نه فقط به بیمارها داروی رایگان میدادم، بلکه گاهی مجبور میشدم که به آنها غذا بدهم.
زیرا وقتی میدیدم که معالجهٔ یک بیمار موکول به این است که غذا بخورد ناچار، به جای دارو، به او غذا میخورانیدم.
هدایایی که بعضی از فقرا برای معالجه خود به من میدادند اهمیت نداشت، لیکن چون از روی خلوص نیت داده میشد مرا شادمان میکرد و من بیشتر از این خوشوقت بودم که مردم نام مرا مبارک میدانستند و طوری از من یاد میکردند که پنداری یکی از نیکوکاران بزرگ جهان هستم.
دلداده سید علی
ممکن است که لباس و زبان و رسوم و آداب و معتقدات مردم عوض شود ولی حماقت آنها عوض نخواهد شد ودر تمام اعصار میتوان به وسیلهٔ گفتهها و نوشتههای دروغ مردم را فریفت.
83 FATEMEH❤️
مردی که میتواند کاری بزرگتر بکند، نباید به کاری کوچک بسازد.
مهدیه
مهم این است که مردم هرگز پی به اشتباه یک طبیب نبرند، چون اگر بدانند که یک طبیب اشتباه کرده، فکر میکنند که هر طبیب ممکن است اشتباه نماید.
این است که هر طبیب دقت دارد اشتباه طبیب دیگر را مسکوت بگذارد تا مردم نسبت به خود او بیایمان نشوند و لذا میگویند که اطبا دستهجمعی بیماران را دفن میکنند.
amir95as
من وقتی فرعون را با آن وضع دیدم متوجه شدم که قدرت این جهان به قدری ناپایدار است که فرعون در بستر بیماری و مرگ، با فقیرترین اشخاص که در دارالحیات تحت معالجه قرار میگرفتند و میمردند، فرق نداشت.
سعید
زندگی کردن با نادانی، ولو انسان فرعون باشد، بدون ارزش است.
sarina rezaee
من میاندیشیدم که اگر روزی فرعون به من بگوید سینوهه تو علوم خود را به من بده و مردی نادان باش و من درعوض تاج سلطنت خود را به تو میدهم، من این معامله را نمیپذیرفتم، زیرا میدانستم زندگی کردن با نادانی، ولو انسان فرعون باشد، بدون ارزش است.
msh
من از این حرف مرد بینیبریده حیرت کردم و آن وقت متوجه شدم که چگونه حماقت نوع بشر هرگز از بین نمیرود و در هر دوره میتوان از نادانی و خرافهپرستی مردم استفاده کرد. هزارها سال است که کاهنین مصری به استناد نوشتههای کتاب اموات که خودشان آن را نوشتهاند ولی میگویند از طرف خدایان نازل شده، مردم را برده خود کردهاند و تمام مزایای مصر از آنهاست و برای اینکه نگذارند حماقت مردم اصلاح شود میگویند هر کلمه از کتاب اموات، علاوه بر اینکه در زمین نوشته شده، در آسمان هم نزد خدایان تحریر گردیده و محفوظ است و هرگز از بین نخواهد رفت.
Fatemeh7
با اینکه انتقام لذت دارد و شرابی است که انسان را مست میکند، ولی مستی آن روز از بین میرود، و نمیدانم چرا بعد از اینکه انتقام گرفته شد پشیمانی به وجود میآید و منتقم به خود میگوید ای کاش انتقام نگرفته بودم.
sarina rezaee
دروغ در بسیاری از مواقع بهتر از راست است، برای اینکه دروغ انسان را امیدوار و دلخوش میکند، در صورتی که حرف راست سبب ناامیدی میشود.
تنهایی محض
کسی که بهذاته احمق است، از نادانی خود رنج نمیبرد، ولی آن کس که حقیقتی را دریافته نمیتواند خود را همرنگ احمقها نماید.
msh
همانطور که مگس، عسل را دوست دارد، مردم هم دروغ و ریا و وعدههای پوچ را که هرگز عملی نخواهد شد دوست میدارند.
83 FATEMEH❤️
وضع من در آن موقع که میخواستم به مصر مراجعت کنم مانند دانشمندی بود که عاشق زنی شده و میداند که باید به ملاقات آن زن برود یا زن مزبور به خانهاش بیاید و این دانشمند نمیتواند دیگر صفحات پاپیروس را نخواند و اگر بخواند از علومی که روی صفحات نوشته شده چیزی نخواهد فهمید، مگر اینکه زن مذکور را ببیند و با وی تفریح کند، آن وقت حواسش برای خواندن کتاب جمع میشود.
دلداده سید علی
کسی که بهذاته احمق است، از نادانی خود رنج نمیبرد، ولی آن کس که حقیقتی را دریافته نمیتواند خود را همرنگ احمقها نماید.
یاسمن بلوری
فهمیدم در جهان ممکن است حقایقی وجود داشته باشد که چشم ما نمیبیند و گوش ما نمیشنود و دست ما لمس نمیکند، اما آن حقایق وجود دارد. بنابراین وقتی چیزی نمیفهمیم نباید منکر آن شویم و بگوییم وجود ندارد و شاید فرعون هم حقیقتی را یافته که به نام آتون میخواند
یاسمن بلوری
انسان تا عملی جدید را درنیافته خود را کامل میداند، ولی بعد از اینکه دانست غیر از معلومات و اطلاعات او در جهان علمها و اطلاعات دیگر هست به نقصان و حقارت خود پی میبرد. و به همین جهت است که افراد بیعلم و بیاطلاع بسیار مغرور میشوند، زیرا تصور میکنند همه چیز میدانند و در جهان بهتر و بزرگتر از آنها وجود ندارد
(:
گفتم هورمهب چطور میشود که یک قوش که بالای سرت پرواز میکند میتواند تو را از گزند تیرها و شمشیرها و نیزهها و گرزها محافظت کند؟
هورمهب گفت من تصور نمیکنم که محافظ من این قوش باشد، بلکه این قوش فقط علامتی است که به من نشان میدهد تا روزی که نوبت من نرسیده باشد من کشته نخواهم شد و لذا دلیلی وجود ندارد که من بترسم و من میدانم که انسان بیش از یک مرتبه کشته نمیشود و هیچکس را نمیتوان یافت که دو مرتبه به قتل برسد و بنابراین نباید برای واقعهای که فقط یک بار اتفاق میافتد انسان در تمام عمر بیمناک باشد، این است که ترس را به خود راه نمیدهم و چون نمیترسم، مرگ به طرف من نمیآید تا روزی که نوبت من فرا برسد و در آن روز چه شجاعت داشته باشم و چه بترسم خواهم مرد.
یاسمن بلوری
هر عمل که از انسان سر میزند، مانند سنگی است که به دریا بیندازند. این سنگ بعد از اینکه در آب افتاد، صدایی بزرگ ایجاد میکند و آب را به تلاطم درمیآورد و انسان فکر میکند که هرگز اثر آن هیجان و تلاطم از بین نمیرود. ولی بعد از چند لحظه، آب آرام میشود، به طوری که انسان به خود میگوید اصلاً سنگی در این آب نیفتاده، وگرنه اینطور آرام نبود.
بِه بانو
هر قدر دانایی انسان زیادتر شود زیادتر احساس اندوه مینماید
سینا
عقیدهٔ طبقات فقیر و غلامان در مصر و بابل و جاهای دیگر به خدایان بهترین وسیلهٔ مطیع نگاهداشتن آنهاست و آنقدر که این عقیده فقرا و غلامان را مطیع اغنیا میکند، ترس شلاق و مرگ آنها را وادار به اطاعت نمیکند.
msh
در کتابها یا به خدایان تملق گفتهاند یا به مردم یعنی به فرعون، در این دنیا تا امروز در هیچ کتاب و نوشته، حقیقت وجود نداشته است ولی تصور میکنم که بعد از این هم در کتابها حقیقت وجود نخواهد داشت.
parniangh
من حیرتزده پرسیدم هفته چیست؟ غلام من گفت وقتی تو به برج مردوک رفتی تا با اطبا صحبت کنی، ضمن صحبت با خدمهٔ مهمانخانه فهمیدم که در اینجا یک ماه را چهار قسمت کردهاند و هر قسمت را یک هفته میخوانند و هفته هفت روز است و شش روز آن را به کار مشغول میشوند و روز هفتم دست از کار میکشند، زیرا منجمین که با ستارگان و خدایان مربوط هستند از قول خدایان میگویند که کار کردن در روز هفتم منحوس و مشئوم است و نباید در این روز از خانه خارج شد و به بازار رفت و نباید دوستان و خویشاوندان را در خانههای آنها دید.
یاسمن بلوری
بزرگترین سعادتها به سر بردن با زنی است که مرد او را و وی مرد را دوست داشته باشد.
یاسمن بلوری
متوجه شدم که «برای چه» کلید حقیقی تمام اسرار است و اگر کسی بتواند بخود بگوید «برای چه» و جواب این سؤال را از روی صمیمیت پیدا کند میتواند به تمام اسرار پی ببرد
تنهایی محض
فراموش نکن که انسان فقط در یک موقع میتواند خود را همانطوری که هست به مردم نشان بدهد و آن هم زمانی است که قوی و زبردست شده باشد و تا روزی که قوی و زبردست نشدهای سرافتاده و مطیع محض باش
farnaz3000
محال است روزی خدایی بیاید که بتواند جهالت و حماقت مردم را از بین ببرد
farnaz3000
حجم
۴۰۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۹۵ صفحه
حجم
۴۰۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۹۵ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
تومان