جین شارپ
جین شارپ یا پدر کودتاهای رنگی در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۸ در نورث بالتیمور آمریکا متولد شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه اوهایو در رشتهی جامعهشناسی با مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد به پایان رساند. بعد از دریافت مدارک، در سال ۱۹۵۳ به دلیل مخافت با سربازی به ۹ ماه حبس محکوم شد. در همان دههی ۵۰ به انگلستان و بعد به نروژ رفت تا در زمینهی «مبارزات خشونتپرهیز» به فعالیت بپردازد. شارپ در دانشگاه آکسفورد در سال ۱۹۶۸ موفق به دریافت مدرک دکتری در «نظریه سیاسی» شد. در آمریکا و از سال ۱۹۷۲ در دانشگاه ماساچوست به تدریس پرداخت؛ همچنین به مدت ۳۰ سال پژوهشگر دانشگاه هاروارد بود؛ در سال ۲۰۱۲، موفق به کسب جایزه «نوبل آلترناتیو» شد. شارپ بعد از سالها تحقیق، تدریس و تلاش برای راهنمایی جهانیان برای رهایی از دیکتاتوری در ۲۸ ژانویه ۲۰۱۸ درگذشت.
شارپ به دلیل علاقه به انیشتین، به عنوان یک فیزیکدان مخالف ظلم و دیکتاتوری، در سال ۱۹۸۳، موسسهای به نام «آلبرت انیشتین» پایهگذاری کرد. هدف این موسسه، پژوهش در زمینهی سیاستهای بیخشونت در مقابله با نظامهای دیکتاتوری بود. این موسسه خود را مروج دفاع از آزادیها و نهادهای دموکراتیک و کاهش استفاده از ابزارهای خشونتآمیز در مقابل دیکتاتوریها میداند.
مهاتما گاندی رهبر جنبش استقلال هند، دومین شخصیتی است که جین شارپ و نوشتههایش تحت تاثیر او قرار دارند. او دو کتاب به نامهای «گاندی از سلاح قدرت اخلاقی برخوردار است: سه شرح حال» (۱۹۶۰) و «گاندی، استراتژیستی سیاسی به همراه گفتارهایی درباب اخلاق و سیاست» (۱۹۷۹) هم نوشته است. در این کتابها؛ با الگو گرفتن از گاندی به استفاده از روشهایی متفاوت و به دور از خشونت و تاکید بر مبارزات مسالمتآمیز اشاره دارد.
در میان کتابهای جین شارپ که بیشتر به زبان انگلیسی هستند و به ۳۰ زبان دنیا ترجمه شدهاند، مهمترین کتابی که تاثیر شگرفی بر فرایند و عملکرد آزادیخواهان سراسر جهان گذاشت، «از دیکتاتوری تا دموکراسی: چهارچوبی مفهومی برای آزادی» بوده است. این کتاب به درخواست روشنفکری در برمه در سال ۱۹۹۳ نوشته شد؛ اما نه صرفا برای برمه. مطالب کتاب حاوی روشهای مبارزه مدنی برای مقابله با نظامهای دیکتاتوری است و ۱۹۸ متود مبارزه خشونتپرهیز را ارائه داده است؛ چنانچه یک مستند با عنوان «چگونه یک انقلاب را آغاز کنیم؟» با تاثیرپذیری از این کتاب ساخته شد.
بسیاری شارپ را متصل به سازمان «سیا» میخواندند و برخی به وی لقب «پدرخوانده انقلابهای مخملی» دادهاند. نظریهپردازان نیز «انقلاب نارنجی» در اکراین (۲۰۰۴)، «بهارعربی» در تونس و مصر، جنبش «اکوپای» بر ضد نابرابریهای اقتصادی (۲۰۱۱) و انقلاب گرجستان را متاثر از متدهای پیادهشده در این کتاب میدانند. در اعتراضات ۱۳۸۸ در ایران نیز، در کیفرخواست متهمان، نام شارپ مطرح شد؛ اما شارپ در پاسخ به همهی این موارد اشاره کرد: «این کتاب به صورت کلی نوشته شده و شامل تمام ایدئولوژیها است. این ایدئولوژیها هر نوعی که باشند یکی از نقاط ضعف حکومتهای مستبدند و باید گفت پایههای هر نوع نظام ایدئولوژیک ویرانشدنی است.» در ادامه بر این موضوع تاکید داشت که: «من به افراد هیچ یک از کشورها دستور اقدام خاصی نمیدهم. در اصل تصمیمگیرنده نهایی آنها هستند. ما فقط اطلاعاتی که نتیجهی پژوهش سالیان ماست در اختیار افراد میگذاریم.«
جین شارپ همچنین در ارتباط با اتهام همکاری وی با سازمان«سیا» میگوید: «برخی حکومتها مرا متهم میکنند به این دلیل که قادر به یافتن استدلال قابل قبولی در رد نظریات من نیستند. دانشگاه هاروارد حامی مالی فعالیتهای من است. من مخالف این امر هستم، چون دخالت عوامل خارجی باعث شکست جنبشهای مسالمتآمیز است. از من وحشت زدهاند، چون من صدای حقیقت را به آزادیخواهان برای نجات خود از چنگال حکومتهای مستبد میرسانم.» او همچنین اصطلاح «جنگ نرم» را در مورد فعالیتهای خود نپذیرفت و گفت: «این جنگ بسیار سخت و دشوار است و شجاعت زیادی را میطلبد و میتواند به مبارزهای بسیار قدرتمند تبدیل شود.»
نظریات جین شارپ بر این اصل استوار است که حکومتهای دیکتاتوری نیروی خود را از اطاعت مردم دریافت میکنند. مردم نیازی به تسلیم منفعلانه و پذیرش خشونت و دیکتاتوری ندارند و به این موضوع تاکید داشت که قدرت یکپارچه نیست و به مردم آن کشور مربوط میشود. حکومتها روشهایی همچون حبس، جریمه، محرومیت و غیره را به کار میگیرند تا اطاعت شهروندان را حفظ کنند؛ اما مردم میتوانند این فرمانبرداری را از حکومتهای خود گرفته و آنها را شکست دهند.