جلال برجس | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

جلال برجس

زندگینامه و معرفی کتاب‌های جلال برجس

جلال برجس یا جلال بارگاس (Jalal Barjas) روزنامه‌نگار عرب‌زبان و نویسنده است. «یادداشت‌های کتاب‌فروش» مشهورترین اثر اوست که به فارسی نیز ترجمه شدهاست.

بیوگرافی جلال برجس

جلال برجس در سوم ژوئن سال ۱۹۷۰ در شهر باستانی مادابای اردن متولد شد. جلال که برای مهندسی و هوانوردی در دانشگاه آموزش دیده بود، خیلی زود مسیرش را در روزنامه‌نگاری پیدا کرد و در روزنامه‌ی ال‌انبت و بعد به‌عنوان گزارشگر ال‌دستور مشغول به کار شد. مدتی هم در سمت‌های مدیریتی در مطبوعات فعالیت کرد و نشریه‌های محلی مثل پیشروهای مادابا را می‌گرداند.

علاوه‌بر روزنامه‌نگاری، او ژانرهای مختلفی را در ادبیات تجربه کرده؛ مثلا مؤلف دو مجموعه‌ی شعر است. از او داستان‌های کوتاه بسیاری در نشریات منتشر شده و اگر چهار رمان مشهورتر او را در نظر نگیریم، دستی هم بر آتش سفرکردن و سفرنامه‌نویسی و نوشتن ستون‌های فرهنگی در روزنامه‌های مختلف عربی دارد.

معرفی کتاب‌های جلال برجس و جوایز

آثار جلال برجس به زبان عربی نوشته شده‌اند، اما محدود به جهان عرب نمانده و راه خود را به دنیای غرب باز کرده‌اند. مثل یادداشت‌های کتاب‌فروش که با ترجمه‌ی پاول جی استارکی به ادبیات انگلیسی معرفی شده است. مترجم این کتابْ آثار بسیاری از دنیای ادبیات عرب را به انگلیسی ترجمه کرده و به خاطر ترجمه‌ی مشهورش از یکی از کتاب‌های مهم ادبیات عرب، برنده‌ی جایزه‌ی بانیپال پرایز در سال ۲۰۱۵ شده است. یکی از دلایل شناخته‌شدن کتاب در مدت زمان کوتاه، اعتبار و حسن شهرت مترجم آن است.

در سال ۲۰۱۴ رمان او به نام گیوتین رویاپرداز در اردن منتشر شد که به خاطر خلاقیت در روایت برنده‌ی جایزه‌ی ریفکا دودین در این کشور شد. یک سال بعد به خاطر کتاب افعی‌های آتش برنده‌ی جایزه‌ی کتارا در دنیای ادبیات عرب شد. سومین رمان برجس بانوان حواس پنجگانه بود که در سال ۲۰۱۹ نامزد جایزه‌ی بین‌المللی داستان عرب‌زبان شد.

سال ۲۰۲۱ سال خوش‌یُمنی برای جلال برجس بود. چون جایز‌ه‌ای که دو سال قبل نصیب او نشد، در این سال به کتاب یادداشت‌های کتاب‌فروش به او اختصاص پیدا کرد. این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی بین‌المللی داستان عرب‌زبان شد که جایزه‌ی ادبی مهمی در دنیای ادبیات عرب به حساب می‌آید و بین منتقدین به بوکر عربی مشهور است.

در اختتامیه‌ی این جایزه، شوقی بزيع که شاعری شناخته‌شده از کشور لبنان است، به عنوان رئیس داوران جایزه، درمورد نوشته‌های جلال برجس بیانیه‌ای نسبتا طولانی و البته سرشار از تحسین و تمجید را خواند. شوقی بزيع نثر برجس را در این کتاب سرشار از شاعرانگی و فضای داستانش را شیزوفرنیک توصیف کرد. او رفتار قهرمان داستان برجس را به شخصیت‌های داستانی شناخته‌شده‌ای مثل رابین هود تشبیه کرد و به عقیده‌ی او، برجس از تمام ابزار و ادوات موجود استفاده کرده تا در داستان پر از شخصیتش دنیایی نابودشده و خالی را به تصویر بکشد. به علاوه‌ی اینکه برجس به‌خوبی توانسته در داستانش، خوانندگان را شگفت‌زده کرده و آن‌ها را به هیجان آورد.

جلال برجس کتاب آخرش را به مخاطبان همیشگی‌اش تقدیم کرده و البته یادداشت‌های کتاب‌فروش را دلیل جاودانه‌شدن خودش می‌داند. این کتاب با اسم‌های مختلفی به فارسی ترجمه شده و برجس از اینکه آثارش را مخاطبان فارسی‌زبان می‌خوانند ابراز خوشحالی کرده است. او از کریم اسدی، مترجم این اثر که یک سال تمام را به پای ترجمه‌ی این کتاب صرف کرده، تشکر کرده و البته ترجمه‌های دیگری که بدون اجازه‌ی او انجام شده را قابل قبول نمی‌داند.

معرفی و نقد یادداشت‌های (دفترچه‌های) کتاب‌فروش

دفاتر الوّراق نام آخرین کتاب از برجس است که سال ۲۰۲۱ بوکر عربی را دریافت کرد. جلال برجس تعریف می‌کند که وقتی یادداشت‌های کتاب‌فروش در لیست برندگان بوکر عربی اعلام شد، او در درمانگاهی منتظر بود تا واکسن کرونا تزریق کند. در دلش امیدوار بود و فکر می‌کرد که تزریق واکسن و برنده‌شدن کتابش چه هم‌زمانی جالبی خواهد بود و همینطور هم شد!

شخصیت اصلی یادداشت‌های کتاب‌فروش مردی فرهیخته اما منزوی به نام ابراهیم ال‌وراق است که شغل، خانه و پناهش را از دست داده و با افکار و میل به خودکشی دست و پنجه نرم می‌کند. او با زنی شگفت‌انگیز و مرموز مواجه می‌شود، اما طولی نمی‌کشد که زن ناپدید می‌شود و در نتیجه، افکار خودکشی او جای خود را به عشقی آتشین می‌دهد. ابراهیم به دنبال زن می‌گردد، اما هیچ رد و نشانی از او پیدا نمی‌کند. عشق آنچنان او را دگرگون می‌کند که هدف و معنای جدیدی را برای زندگی خود کشف می‌کند. ابراهیم بعد از دیدن فقر و فلاکت بیشتر در خود فرو نمی‌رود، سعی می‌کند دیگر ظلم را تحمل نکند و بر اساس ارزش‌های فکری خود، عدالت را عملی کند! بنابراین او از بانک‌ها سرقت می‌کند و پول‌هایش را میان مردم تقسیم می‌کند.

این داستان بر اساس زندگی‌ واقعی مردم بسیاری نوشته شده که شرایط بغرنجی مثل ازدست‌دادن خانه، مهاجرت اجباری یا سوگ عزیزانشان را از سر گذرانده‌اند.

فضای این داستان شباهت تاثیرگذاری به دو شاهکار قرن نوزدهمی شب‌های روشن و جنایت و مکافات از فئودور داستایوفسکی دارد و البته از سویی دیگر، به آرکتایپ قهرمان قرون وسطای انگلستان یعنی رابین هود هم اشاراتی بی‌نظیر و زیرکانه دارد. استفاده از عناصر فرهنگی که در نگاه اول به اردن بی‌ربط به نظر می‌رسد، بی‌نهایت زیرکانه و ماهرانه است و به عمق داستان اضافه می‌کند. چراکه کنایه‌هایی پرمعنا و تیز به شیوه‌ی حکمرانی در اردن می‌زند و آن را به چالش می‌کشد. البته همانطور که نویسنده داستان را به مخاطبان تقدیم کرده، آن‌ها را دعوت می‌کند تا از فقر و سیاه‌روزی رو برنگردانند و البته درست مثل داستایوفسکی جامعه‌ی خموده‌ی خود را هم به چالش می‌کشد.

معرفی و نقد کتاب افعی‌های آتش

افعی‌های آتش داستان پراهمیت‌ دیگری از جلال برجس است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. او در این داستان از ادبیات استفاده کرده تا موضوعات مهمی مثل آزادی‌خواهی زنان، تروریسم، افراطی‌گرایی و خرافه‌پرستی در خاورمیانه را پیش بکشد.

داستان افعی‌های آتش دو داستان موازی هستند که در ابتدا به یکدیگر بی‌ربط هستند، اما به وسیله‌ی عنصر آتش، عشق و قصه‌ها به یکدیگر ربط پیدا می‌کنند. داستان اولی متعلق به مردی است که در دانشگاه فلسفه درس می‌دهد و در آتش عشق یک دختر پابرهنه‌ی بیابان‌گرد می‌سوزد. داستان دومی متعلق به مرد نویسنده‌ای به نام خاطر است که پس از گذراندن شبی عاشقانه با همسرش، خانه‌اش در آتش می‌سوزد و فقط می‌تواند همسر و فرزندش را نجات بدهد. نسخه‌ی نهایی داستانش و تنها عکس باقی‌مانده از مادرش هم در آتش می‌سوزد. او بارها تلاش می‌کند داستان را دوباره بنویسد، اما از رمان فقط نامی در ذهن او باقی مانده و این موضوع او را به مرز جنون رسانده است. روزی خاطر به طور اتفاقی داستان زندگی خودش را از دهان زنی مسن می‌شنود که زیر درختی سوخته برای چند بچه داستان تعریف می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود قصه‌های دیگر زن مسن را هم بشنود و سرش دوباره پر شود از داستان‌های مهمی که در دل مردم هستند.

رمان افعی‌های آتش یک اثر پرکشش است که زخم‌هایی که مردم خاورمیانه از تندروی و جهل خورده‌اند را روایت می‌کند. علاوه بر نثر شاعرانه و زیبای جلال برجس، نویسنده داستان‌های مهیج و عمیقی را در دل هم بافته تا مخاطب کم‌حوصله‌ی امروزی را هم با خود همراه نگه دارد و قصه‌های عاشقی، رنج‌ها و فقدان‌های مردم خودش را بیان کند.