نیلوفر لاری پور
ترانه، یکی از شیرینترین و مردمیترین قالبهای شعر در جهان، بهنوعی از شعر اطلاق میشود که با لحن و ریتم خاصی سروده میشود و معمولاً با موسیقی همراه است. این هنر زیبا نهتنها احساسات عمیق انسانی را منتقل میکند، بلکه میتواند به شکل یک روایت داستانی نیز عمل کند. ترانهها بهراحتی در دل مردم جا میگیرند و از دیرباز تا به امروز بهعنوان وسیلهای برای بیان احساسات، آرزوها و تجربیات روزمره در فرهنگهای مختلف به کار رفتهاند. یکی از چهرههای مشهور در این عرصه، نیلوفر لاری پور (Niloofar Laripour) است که با آثار خود توانسته است جایگاهی ویژه در دنیای ترانهسرایی ایرانی به دست آورد.
فاطمه لاریپور تهرانفر که بیشتر با نام هنری نیلوفر لاریپور شناخته میشود، در ۲۷ مرداد ۱۳۴۹ به دنیا آمد. او پس از دریافت مدرک لیسانس ادبیات فارسی، فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۶۸ با نویسندگی برای برنامههای کودک رادیو آغاز کرد. از همان سالهای جوانی، علاقهی زیادی به ترانهسرایی داشت؛ بنابراین خیلی زود وارد این عرصه شد. او در یک فراخوان بهعنوان برگزیده به مؤسسهای زیر نظر اساتیدی چون ساعد باقری، مرحوم سیدحسن حسینی، محمدرضا عبدالملکیان و سهیل محمودی رفت و آنجا با اصول درست نوشتن شعر آشنا شد و در سال ۱۳۷۱ موفق به سرودن اولین ترانهی خود شد؛ این قطعه با نام «بهار لبخند» توسط فرید شبخیز آهنگسازی شد و بیژن خاوری آن را اجرا کرد.
پس از موفقیت بهار لبخند، نیلوفر لاریپور بهعنوان فیلمنامهنویس نیز شروع به فعالیت کرد تا اینکه آشنایی با شادمهر عقیلی مسیر حرفهای او را تغییر داد. بسیاری از علاقهمندان به موسیقی پاپ ایرانی، او را با ترانههایی که برای شادمهر عقیلی سروده است میشناسند؛ ازجمله برجستهترین آثار او در این همکاری میتوان به آهنگ «پر پرواز» و آلبوم «مسافر» اشاره کرد. قطعات «مسافر»، «روح سبز»، «هزار و یک شب»، «مشق سکوت» و «غم تنهایی» سرودهی لاریپور است. نیلوفر لاریپور همچنین با دیگر هنرمندان مطرحی چون ناصر عبداللهی، سعید مدرس، علی لهراسبی و مجید اخشابی همکاری داشته و ترانههای دلنشینی خلق کرده است که در دل هواداران موسیقی ایرانی جایگاه ویژهای یافتهاند.
تسلط بر ادبیات کلاسیک و سه اصل طلایی در ترانهسرایی
نیلوفر لاری پور بهعنوان یک ترانهسرای توانا و باتجربه قطعاً میتواند راهنمای نسل جوانتر در این مسیر باشد. او معتقد است یکی از اساسیترین نیازهای یک ترانهسرا تسلط بر ادبیات کلاسیک است. بزرگترین مشکل همین است که ترانهسرایان پیشینهای در ادبیات کلاسیک ندارند. آنها باید پیش از کار ترانه شعر کلاسیک گفته باشند؛ درصورتیکه تنها یک درصد از ترانهسرایان اینچنین هستند؛ به همین دلیل در اکثر ترانهها غلطهای فاحش وزنی مشاهده میشود.
نیلوفر لاریپور در گفتوگویی با پارسا مسرور برای ترانه سه خصوصیت در نظر میگیرد. او معتقد است ترانه باید برای عموم مردم قابلفهم باشد؛ به این معنا که حرفهای عمیق باید با زبان ساده بیان شود. دوم اینکه ترانه نباید مشکلات آوایی داشته باشد و معمولاً تلفظها راحت است. لاریپور سومین خصوصیت ترانه را همخوانی با گامها و تحریرها میداند. در واقع ترانه باید بر ملودی سوار باشد.
از میان آثار او میتوان به کتابهای «خواب دم صبح» و «امروز چندشنبه است؟»، «خاکستریتر از همیشه»، «هزار و یک شب من»، «آلزایمر»، «زیبای اساطیری»، «بی من فروغ نخوان»، « اگر تا هفت بشماری»، «چل بسم الله»، «عسل فروردین»، «عشق کوچک من» و «من یهودا نبودم» اشاره کرد.
از ترانهسرایی تا فعالیتهای فرهنگی و رسانهای
نیلوفر لاریپور علاوه بر ترانهسرایی، فعالیتهای گستردهای در حوزههای فرهنگی و رسانهای داشته است. او حدود سه سال بهعنوان سردبیر برنامهی محبوب رادیو هفت فعالیت داشت. این برنامهی رادیویی به دلیل فضای دلنشین و انتخاب موسیقیهای خاص، همراه با بخشهایی از شعر و ادبیات، طرفداران بسیاری پیدا کرد. نیلوفر لاریپور با سردبیری این برنامه توانست ذوق هنری و ادبی خود را بهخوبی در محتوای آن منعکس کند و به ارتقای سطح فرهنگی مخاطبان کمک کند. علاوه بر این، لاریپور سابقه همکاری با مجلهی «چلچراغ» را نیز دارد. این مجله فرهنگی و اجتماعی، در میان جوانان محبوبیت زیادی داشت و نیلوفر با قلم توانا و دیدگاههای تازه خود در آن نقش فعالی ایفا کرد.
یکی دیگر از پروژههای برجستهی او، نویسندگی و اجرای برنامه اینترنتی «آبان» بود. این برنامه که تمرکز آن بر مسائل و حقوق زنان بود، به موضوعاتی چون چالشها، موفقیتها و تجربیات زنان در جامعهی ایرانی میپرداخت. نیلوفر لاریپور با ترکیب مهارتهای نویسندگی و اجرای خود، توانست فضایی ایجاد کند که در آن صدای زنان بهتر شنیده شود و به مسائل آنان توجه بیشتری شود. آبان بهعنوان یک برنامهی پیشرو در حوزهی مسائل زنان، تأثیرگذار و پرمخاطب بود و لاریپور در آن بهعنوان چهرهای برجسته و فعال ظاهر شد.