نظرات کاربران درباره کتاب صوتی زن آقا

متن روان با توصیفات و تشبیهات مناسب... یک کتاب خوب برای غیر طلبه ها برای چشیدن و تجربه کوچکی از سختی های تبلیغ و برای طلبه ها برای کسب تجربه هایی ناب و جذاب از زاویه دید زنانه به تبلیغ...

جالب و روان بود. فرقی نمی کنه مذهبی باشید یا نه. داستان خسته کننده نیست.

خیلی دوست داشتم همزاد پنداری کردم با نویسنده وحال وهوای خوبی از روستا توصیف کرده بود و از همه زیباتر وصف بچه ها و دل پاکشون بود.

شنیدن این داستان با صدای خوده نویسنده تجربه جدیدو خوبی بود..عاشق این زندگی های طلبگی هستم .واقعا سید دوست داشتنی بوده طلبه این ماجرا .و زن اقا چقد خوب وپایه بوده .واقعا اگر اینقد صبور بوده و اهل غر زدن ونک وناله کردن نبوده پس باید اول به زن آقا دست مریزاد گفت بعد به اقا سید .واقعا کتاب دوسداشتنی بود ..

خیلی خوب و خواندنی بود این کتاب.

خیلی قشنگ بود پیشنهاد میکنم بخونین. در مورد یک خانواده طلبه که برای تبلیغ به یک روستای جنوبی میرن هست

خیلی عالی بود:) روز های قشنگی رو با این کتاب سپری کردم:) ممنون از خانم نویسنده با قلم دلنشینشون :)

ساده وشیرین،لذت بردم.

کتابی با نثر روان با موضوعی قابل تامل از دیدگاه یک خانم طلبه نوشته شده که به نظرم جذاب ترش کرده یک سفرنامه جالب که من دوستش داشتم اینکه چقدر هنوز خرافه در میان برخی از اقشار جامعه وجود داره و سودجویان چطور از ناآگاهی دیگران استفاده می کنن آدمو به فکر فرو می بره و متاسف میکنه. توصیف زندگی خانوادگی یک طلبه مبلغ در یک روستا هستش توصیفات هم لذت بخش بود و در کل کتاب رو دوستش داشتم.

جذابیتش زیاد نبود، بنظرم یکی‌ از دلایلش (دقیقاً همون نکته ایست که خود خانم کاردانی بهش اشاره می کنه و آن هم عدم ذکر نام شهر) چرا که یکی از اصول خاطره گویی همین ذکر نام و مشخصات است تا خواننده کنجاوی از شکوفا شود. خب البته توجیه خودشو داشت ولی من نپسندیدم. در مجموع کتاب خوبی بود با اتفاقات عجیبی که برای ایشان افتاده بود.

- آبجی : کتاب صوتی «زن آقا» رو دوست داشتم. - من : برای گوش دادن سه نفره توی ماشین خوبه؟ - آبجی : آرره *درست می‌گفت*

لطیف بود و دلنشین..

خیلی ساده و دلنشین. بود...زن آقا، تو هر صنف و شعلی عده ای با کاراشون بدبینی ایجاد میکنن

خوب نبود اصلا توصیه نمیکنم

کتاب قشنگی بود ، به ابعاد جدیدی از سبک زندگی هانواده روحانیان اشاره داشت که برای من جالب بود ، متن ساده و پر کششی داشت ، صوتش هم روان و جذاب بود ...من دوستش داشتم

این کتاب تماماً به مشکلاتی که نویسنده داشته میپردازه و به نحوی این حس القا میشه که این مشکلات تقصیر افراده درحالیکه بسیاری از رفتارها و حالات اشخاص داخل داستان یک خرده فرهنگ هست. ضمن اینکه نارسایی و مشکل توی تمامی قسمتهای ایران هست و اینکه اومدن جنوب کشور رو انقدر توی این داستان نقص دار کردن حقیقتاً چیزجالبی نیست و باعث سوگیری افراد میشه.

داستان قشنگی بود و ذکر جزئیات جالبی داشت..میشد خودت رو در ان فضا حس کنی

یک تجربه ساده و روان از یک سفر تبلیغی به یکی از روستاهای جنوب کشور. داستان پیچیدگی خاصی ندارد، روان و ساده روایت می‌شود. از شنیدن آن لذت بردم و چیزهایی هم از فرهنگ مردم یادگرفتم. برای افرادی که علاقه‌مند به شنیدن داستان سفرهای افراد و فرهنگ و آداب و رسوم هستن می‌تواند جالب باشد.

کتاب جالبی بود.توصیفات و توضیحات خوب.

خیلی زیبا وشیرین روایت شده بود ولی حیف که غمگین تموم شد ،اصلانفهمیدم چرابدون خداحافظی وطلب حلالیت گذاشتن ورفتن !!!

کتاب خوب وروانی بود.

خوب روان و شیرین

چقدر زیبا ...چقدر تاثیرگذار...عشق چقدر لذت بخشه...آرام شدم با متن کتاب از غوغای جهان...

به نظرم به اندازه ای که میگفتن جذاب نبود وشاید بخاطر گویندگی ضعیف بوده تاالان به نظرم کتابراه خیلییی بهتر بوده گویندگیش

خیلی خودمونی و قابل فهم روایت شده

من متنی این کتاب رو خوندم... نمونه‌ی صوتیش رو که گوش دادم بنظرم خانم کاردانی خیلی میتونستن بهتر کتاب رو روایت کنن و جوری که پرکشش تر باشه برای شنونده... از جذابیت کتاب با لحن یکنواخت خانم کاردانی بنظرم کم شده. کتاب قشنگی هست خاطرات یک روحانی مبلغ که همراه خانواده ماه رمضان رو توی یک روستا سپری می‌کنن. بنظرم خوب بود چون می‌شد با ابعاد کوچیکی از زندگی روحانیون بدون سانسور و اینا آشنا شد در کل انتظار عجیب و غریبی نباید داشت از این کتاب نثر ساده و صمیمی داره و مثل خاطرات یک سفرنامه است... همین.

خیلی قشنگ بود دوسش داشتم ای کاش بیشتر بود زودتموم شد

نیم نگاهی به آخوندها

خیلی دوست داشتم کتاب رو هم متنش رو هم. موزیک و هم خوانش کتاب و کاملا احساس میکردم توی فضای کتاب هستم خوشحالم که به جای نسخه چاپی نسخه صوتیش رو شنیدم

آروم، صمیمی، لطیف، متعهد، ساده و البته جذاب اینکه نویسنده داستان، گوینده ش هم هست فوق العاده س 👌

کتاب درباره ی سفر تبلیغی یکی از طلاب است که همسرش آن را روایت می کند. این سفر تبلیغی در یکی از شهرهای جنوب کشور اتفاق می افتد و صفا و صمیمیت مردم جنوب را نشان می دهد. در کل خوب بود ولی احساس میکنم که نویسنده خیلی کش داده بود.

این اصلا کتاب نبود! انگار دفتر خاطرات یه نفر رو برداشتی و داری میخونی که محتوای خاصی هم نداره. برای من کشش نداشت و جالب نبود.

من زیاد خوشم نیامد روایت خاصی نبود که جذاب باشه مثل تمام مسافرتهایی که همه ما میریم اتفاق خاصی هم توی اون سفرشون نیفتاده که داستانو جذاب کنه بنظر من در حد کتاب کردن نبود این وقتو ادم میتونه برای یه کتاب تاثیر گذار تر بذاره لحن یکدست و بی هیجان خانم کاردانی که در کل کتاب یکی بود خسته کننده بود و در اخر اینکه چرا از مردم روستا بدون خداحافظی جدا شدند ؟ این توی فرهنگ ما اصلا پسندیده نیست من در کل ارتباط خاصی با کتاب نگرفتم