نظرات کاربران درباره کتاب صوتی مرگ ایوان ایلیچ
۴٫۰
(۲۷۹)
moonajaat
من کتاب چاپی رو خوندم؛
به قول دوستی داستان با سیاهیِ مرگ آغاز میشه و در پایان بعد از گذر از مرحله ی انکار ،ترس ،خشم، عزاداری برای خود و زندگی از دست رفته به مرحله ی پذیرش اشتباهات می رسه .
و مرحله ی پذیرش دروازه ی ورود به وادی نور و روشناییه ،همون جایی که آرامشِ گم شده بر می گرده .
تا ساعت ها در فکر یکی از جملاتش بودم و زندگی خودمو مرور می کردم .اونجا که میگه «نکنه راستی راستی کل زندگی ام غلط بوده باشه؟ » نکنه !!؟
کاربر 4360449
یک اثر کلاسیک عالی است.پر مغز و پر معنا.
کاربر 8891207
فوق العاده❤️
Dexter
کتاب چاپیش رو خوندم، تولستوی به زیبایی و دقت آخرین لحظات زندگی یک انسان رو به تصویر کشیده. تفکرات دمِ مرگ ، آرزوها و حسرت های نهایی، فکر کردن به اینکه شاید راهی که اومدی غلط باشه و تا آخرین لحظات زندگی ندونی ، اینکه هرکس مرگ رو از خودش دور می بینه و اون رو برای دیگران می دونه. اینکه نوع زندگی غلط و غوطه ور شدن در مادیات و زندگی دنیایی ، تلاش بی وقفه برای دنیا روزی لگد خودش رو به صاحبش می زنه و زمانی که فرد در حال رفتن از دنیاست به یاد تلاش های بیش از حدش برای ریزترین مسائل زندگی مادی می افته.
چیزی که از این داستان دست گیرم شد این بودکه با خوندن( شنیدن) این داستان ، انسان خودش رو با ایوان ایلیچ همراه میکنه، به اشتباهات خودش در زندگی فکر میکنه و کمی به پشت سرش نگاه میکنه و با خودش میپرسه آیا درست اومدم؟ این کتاب هم مثل کتاب اعترافِ تولستوی ،نشان از اعتقاد و تلاش تولستوی برای پیدا کردن هدف زندگی، یافتن راه درست زندگی و آماده کردن خود برای زندگی پس از مرگ داره.
أبوٰمُخلــــِـــٰـــصْ
احسنت
توحيد
مرگ، مسئله ایه که انسان به اندازه ای با اهمال کاری بهش نگاه می کنه که فراموشش می کنه یا شاید هم ازش فرار می کنه با انتخاب این شیوه ولی به تعبیر حضرت امام علی (سلام الله علیه) انسان همانگونه که از مرگ می گریزد به آن نزدیک می شود... استاد دینانی جایی می گفتن آدمی رو [هر قدر هم که از مادیات بهرمند باشه] از دو چیز گریز نیست و در برابر این دو ناتوانیش واضحه؛ بیماری و مرگ!
این کتاب قدری عالی بود که بعد پایانش، دلم نمی آمد فایل کتاب رو حذف کنم و مایل بودم مجدد گوش بدم. ضربه ی اول نویسنده به خواننده اینه که با مرگ شخصیت اصلی داستان رو شروع می کنه و باید گفت این اثر نوعی وارونه نگاریه و همین باعث می شه برای فهم چرایی و چگونگی اتفاقی که از آغاز علم به وقوعش دارید، تا انتهای کتاب با یک سوال پیش برید و به نظرم این موضوع از هوشمندی نویسنده ناشی می شه. ترجمه ی اثر خوب و روان بود. گوینده هم کار خودش رو بی پیرانه انجام می ده و تقریبا فقط سعی در تولید صدای شخصیت اصلی می کنه و کتاب رو نمایشنامه ای اجرا نمی کنه [کاری که عده ای از گویندگان کتاب مثل آقای سلطان زاده به شکل انفرادی انجام می دن و برای هر شخصیت، سعی در صداسازی جداگانه دارن و گاهی هم جمعی از گوینده ها به اجرای اثر می پردازن اما عده ای هم بر این باورن که کتاب متن غیر نمایشنامه ای رو نباید نمایشنامه ای خوند]. البته به نظرم خود آقای زرآبادی پور هوشمندی به خرج داده که داستان کوتاه رو انتخاب کرده چون به رغم زیبایی صدا، این جنس صدا برای گویندگی آثار طولانی مناسب نیست و در داستان های کوتاه یا در کتاب های با خوانش جمعی از گویندگان، بهترین بازخورد رو می شه گرفت از چنین صدا هایی. البته طنینی که در صدای ایشون هست، با مهابت خود داستان همخوانی داره. النهایه باید گفت جدا ارزش خوندن، تفکر و توصیه کردن داره خاصه از این حیث که در عین پر محتوایی، اثری کم حجمه.
M.mahdi
بهترین کتاب حال حاضر که خوندم واقعا گوینده فوق العاده کاربلد و حرفه ای بود و خود کتاب به نظرم جز ۱۰ رمان برتر خارجی به حساب میاید و خیلی خوب نویسنده فضای جسمی و روحی بیمارو با بهترین کلمات نشون داده واقعا فوق العادس هرچی بگم کم گفتم
alefzed
بسیار بسیار عمیق و قابل تامل.تلنگری که هر کس باید آن را بچشد.یاد مرگ
بخش هایی از کتاب:مثل این بود که پیوسته با سیری یکنواخت از سراشیبی فرو می لغزم و گمان می کردم که به سوی قله صعود میکنم و به راستی همینطور بود.در انظار مردم.در راه اعتبار و عزت بالا می رفتم و زندگی با همان شتاب از زیر پایم میگذشت و از من دور میشد.تا امروز که مرگ بر درم میکوبد.
تمام آنچه برایش زندگی کردهای و میکنی دروغ است و فریبی که زندگی و مرگ را از تو پنهان میدارد
mahdizv
من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم. اولش احساس کردم با ترجمه راحت نیستم اما کم کم عادت کردم و برام لذت بخش شد. واقعا عجیبه که این کتاب با این که ماجرای خاص و عجیبی نداره اینقدر جذابیت داره. انقدر شخصیت ایوان ایلیچ واقعی بود و اینقدر افکارش شبیه همه انسان ها بود که احساس کردم یکبار با ایوان ایلیچ زندگی کردم و مُردم و بعد اون رو تنها گذاشتم و دوباره متولد شدم و حالا با یه درک عمیقی از مرگ... این کتاب تصویرِ مفهومِ «مرگ آگاهی» بود و هر لحظه انسان رو به فکر فرو میبرد تا به سرانجام خودش فکر کن و سعی نکنه خودش رو فریب بده.
بعد از خوندن این کتاب تصور شما از مفهوم «مرگ» و «زندگی» دچار تغییر میشه و این کتاب تا همیشه گوشه ذهنتون باقی میمونه و هر وقت به مرگ فکر کنید یادش میوفتید.
sina76h
کتاب خیلی خوبیه و واقعا جای تفکر و تدبر داره.
به خوبی بیان میکنه که زندگیِ انسانِ مدرن ، مرفّه و ماشینی امروز یه گم شده داره.
گم شدهای از جنس جاودانگی و تمام ناشدنی که همیشه باهاش باشه و تنهاش نذاره.
امیدوارم بتونه اون گم شده رو پیدا کنه!!!
حسن
یکی از بهترینهای تولستوی
ریشه این غفلت از مرگ رو تو فصل ششم باز میکند:
"در اعماق جان خود یقین داشت که در حال مرگ است اما نه تنها به این یقین عادت نمی کرد بلکه این حال را اصلا نمی فهمید. به هیچ روی نمی توانست از آن سر درآورد.
مثالی را که در کتاب منطق کتیزبتر برای قیاس خوانده بود به این قرار که: “کایوس انسان است. انسان فانی است. پس کایوس فانی است” در تمام عمرش فقط در مورد کایوس درست شمرده و هرگز خود را در دایره شمول آن نگذاشته بود. آدم بودن کایوس جنبه کلی داشت و در فانی بودنش هم حرفی نبود.
اما او که کایوس نبود و آدم بودنش هم جبنه کلی نداشت. او آدمی خاص بود و همیشه حسابش از عام جدا بوده."
فصل آخر، تولستوی تمام تلاشش را می کند تا همان پیامی که برای همه آشناست را در دیالوگ و مونولوگهای غیر شعاری بپیچد که تا حد زیادی موفق بود.
f_samaei
خیلی خیلی زیباست
Rasta (:
مرگ ایوان ایلیچ ، کتابی در مورد مرگ . داستان از خبر مرگ ایوان ایلیچ شروع میشود جایی که آشنایان و دوستان به ظاهر ابراز ناراحتی و اندوه و افسوس میکنن اما در باطن از مرگ او خوشحال هستند زیرا با مرگ او جایگاه کاری خود و آشنایان خود را میتوانستند ارتقا دهند . و آشنایان نزدیکی که شاید در ظاهر ابراز همدردی و غم میکردند اما در دلشان کلافه و خسته بودند برای شرکت در مراسمات مختلف.
و بعد در داستان به مراسم ایوان ایلیچ میرویم جایی که همسرش به ظاهر ابراز غم و اندوه بسیار میکند اما او هم مانند باقی افراد فقط به فکر خود است و در پی مشورت با وکیل تا بتواند از دولت در این باب پول بیشتری بگیرد .
در فصل بعدی ما با زندگی ایوان ایلیچ از خردسالی آشنا میشویم ، جایی که او بزرگ میشود به مدرسه حقوق میرود شغل های مختلف پیدا میکند و زندگی به ظاهر عالی ای برای خود میساز و یکی از صاحب منصبان دوره خود میشود . اما چیزی در زندگی اون کافی نیست ، تا وقتی که او سالم است احساسش نمیکند اما وقتی به بستر بیماری و بستر مرگ می افتد احساس میکند در طول زندگی خود چیزی کم داشته چیزی که در کودکی خود داشته اما رفته رفته وقتی رو به بزرگسالی میرود ان حس و حال کمتر میشود . داستان خیلی کوتاهیه و فضای نسبتا غم زده ای داره. شخصیت پردازی ها خوب بودن و فضا سازی نسبتا بد نبود اما کلیت داستان و روایت توانست چیزی را که نویسنده میخواست به مخاطب برساند را مخاطب حس کند.
کاربر ۲۳۰۸۰۸۵
کتاب قشنگ وعمیقی ست..که وافعیت یک انسان بیمار را که در بستر ومنتظر مرگ است را نشان میدهد..که به نظرم شرح حال خیلی از بیماران لا علاج است را بخوبی توصیف کرده..
دکتر بی مریض
مرگ اجتناب ناپذیرترین واقعیت..
.
در دنیا چیزی به اندازه ی مرگ،واقعیت و حقیقیت نیست،بی بروبرگرده و قطعی اما انسان به هر چیزی سر خودشو گرم کرده و همه چیز رو میبینه جز همین واقعیت! .
تولستوی به زیبایی،تنهایی مرگ،انکار،ترس،عذاب،مبارزه و در اخر قبول مرگ رو توصیف کرده..
.
فقط یک جایی که ایوان ایلیچ میپرسه..این همه عذاب و درد برای چیه؟ و پاسخ میاد که...برای هیچ!!
.
در آخر پس از اینکه میفهمی مبارزه با مرگ بی فایده ست از خودت میپرسی ایا راه زندگی ام درست بود یا نه؟ ....
Mahdireza
داستان جالب و قابل تامل ، و گویندگی فوق العاده و بسیار حرفه ای
farnia
کتاب فوق العاده ای در باب تنهایی انسانی در حال احتضار است که تمام دغدغه اش در طول حیات کسب قدرت بیشتر و البته ثروت بیشتر بوده... ایوان ایلیچ تنها در آستانه مرگ متوجه می شود که مبنای جهانی که خلق کرده بود اطراف توخالی و پوچ و فاقد معیار های انسانی است و این امر سبب شده که در این ایام تلخ دردی فزاینده تر از درد جسمانی را تحمل کند...جهانی که خلق کرده بود فاقد ترحم و شفقت و انسان دوستی بود و در حقیقت ایوان در تنهایی خود تنها بود ...ابتدا نوک پیکان خشم و تنفر خود را به سمت اطرافیان می گرفت اما به مرو فهمید این جهانی است که خود خلق کرده او هرگز ترحم و محبتی و شفقتی به جهانش صادر نکرده و حال کسی گویا از مرگش چندان ناراحت هم نیست.... چقدر در جهانی که خلق کردیم بودنمان وزن دارد؟
رضا مصلینژاد
بسیار تاثیرگذار بود.
Zahra
مرگ ایوان ایلیچ روایت سوم شخص است و شروعش طوفانیست
ضربهی نهایی را در شروع وارد میکند و در تمام داستان میدانی ایوان مرده است و دنبال چرایی این مرگی
کمی پس از شروع راوی برایت ایوان و اطرافیانش را توصیف میکند و در ادامه با مردی روبه رو هستی که در تنهایی با مرگ دست و پنجه نرم میکند!
و این تنهایی شاید تلخ ترین بخش این داستان است
مرگ که هست، اینکه چگونه به سراغت می اید داستانت را متفاوت میکند و ایوان ایلیچ روایت متفاوتی از این مرگ دارد. مرگ هم تمام شد، دیگر از مرگ هم اثری نیست
نفسی عمیق کشید
اما نفسش نیمه کاره ماند
پیکرش کشیده شد و...
مرد
fatima
داستان خیلی روان و بسیار زیبا و روند دل انگیزی داشت .به علاوه موضوع مرگ در اون بسیار جالب و تمام افکار قبل مرگ، رفتار اطرافیان و حسرت های باقی مانده و چیزهایی ک شاید واقعا ارزش نداشته اما برای شخصیت حائز اهمیت بوده ...زندگی را زندگی باید کرد .به همه توصیه دارم بخونید بشنوید .
بنظرم نیازه همه ما اونو بخونیم
به علاوه صدای گوینده بر زیبایی این اثر افزوده است .درود
karamzadeh887
مرگ در این کتاب یک واقعیتیست اتفاق نیافتادنی برای شخصیت ها و یک واقعیت دگرگون شده و با وقار توسط ایوان، گاهی باید مرگ را پذیرفت، همانگونه که در طول سالها زندگی، زندگی کردن را پذیرفتیم
Gm
در آغاز با شروع کتاب تعجب کردم که چرا از این کتاب بسیار تعریف شنیدم اما هرچه جلوتر رفتم بیشتر درگیر داستان شدم. بسیار تاسف خوردم که چرا قبل از فوت یکی از عزیزانم این کتاب را نخوانده بودم از سمتی دیگر خوشحال شدم که درنهایت این کتاب را خواندم یا به عبارتی شنیدم.
با وجود اینکه در بیشتر مواقع با کتاب های گویا ارتباط برقرار نمیکنم اما به حق شنیدن داستان از زبان این گوینده بسیار جذاب بود.
M.A.L
این کتاب آدمی را وا میدارد تا مروری بر نوع زندگی و فکر کردن به آخر کار و مرگ داشته باشد.
کتاب متن روان و یکنواختی دارد ولی حقایقی را به راحتی و به سبک بسیار روان بیان میکند.
هرچند فرهنگ و دین هر ملت و قومی باعث میشود دیدگاه های متفاوتی به مرگ داشته باشند و بعضی مرگ را آغاز زندگی جدید و راحت و بعضی مرگ را پایان راه و تباهی میبینند ، اما در حالات روحی انسان در هنگام مرگ تقریبا اکثر انسان ها به یک صورت جان میدهند ( البته اگر مثل ایوان ایلیچ بر اثر بیماری یا مثل آن از دنیا بروند)
پس میتوان این کتاب را کتاب جامعی از این نظر دانست.
sima goodarzi
این داستان شاهکار بود. در طول داستان تعجب میکردم و از خود میپرسیدم، چطور یک نویسنده، میتواند این چنین هنرمندانه احساسات یک انسان در حال مرگ را توصیف کند در حالی که هرگز نمرده است. و باز به خود پاسخ میدادم، لئون تولستوی میتواند. این شاهکار بی نظیر را بخوانید، به اندیشه فرو روید و لذت ببرید.
وحید
خیلی انسانی و تاثیرگذار بود. خصوصا اون فصلی که فرایند مرگش رو داشت مرور میکرد خیلی واقعی بود.
Fereshte
موافقم با نظرتون .کتاب "اعتراف" و "پول و شیطان" از همین نویسنده رو بهتون پیشنهاد میکنم.
کاربر 4300638
واقعا لذت بردم مرگ پایان نیست
amin.salehi
دقیقا همه ما اگر جای ایوان ایلیچ بودیم این کتاب زندگینامه خودمونه که میخونیم .مخصوصا افکاری که در رابطه با مرگ درسرمون میگزره
نگار
خیلی قشنگ بود نویسنده داستان رو خیلی کامل و با مرحله های مشخصی کامل بیان میکنه.
Varamyr
یکی از بهترین رماناییه که میشه توی ادبیات کلاسیک پیدا کرد و جدا از جذابیت داستان تاثیر پذیری زیادی روی خواننده میگذاره. توی توصیفات دقیقی که از پوچی زندگی و نحوه برخوردی که اطرافیان با تحلیل رفتن و مرگ عزیزانشون دارن من رو به یاد مسخ کافکا انداخت و فکر میکنم خوندن این داستان روی کافکا بی تاثیر نبوده و یکی از بهترین اثار جهان تاثیر پذیرفته از این کتابه
M khataei
شروع خوبی برای آشنایی با تولستوی و ادبیات روس میتونه باشه
MediaAsvad
خیلی زیبا چالش مرگ را به تصویر کشیده است و فقط ترسم از آن است که روزی من هم چون ایوان ایلیچ از خودم بپرسم آیا به اشتباه زندگی کرده ام یا نه ؟ ایوان ایلیچ که یک عمر با آبرو و پیشرفت و صداقت زندگی کرد کسی که با وجود داشتن قدرت هیچ گاه از آن به سو استفاده نکرد ولی دست آخر به اشتباه زندگی خود رسید راوی داستان هم بسیار خوش صدا بود ممنون از طاقچه
Nafiseh R
قشنگ بود . قدرت تولستوی در توصیف عالی بود
محمد
ارزش گوش کردن را داره. اخرین لحظه های زندگی خودمون را به ذهن میاره.
Zh:ph
دوسش دارم
بهنام
این کتاب داستان زندگی مردیست که از بیماری به سمت مرگ میره
و نویسنده این دوران رو پنج پخش تقسیم میکنه
و بسیار عالی این پنج پخش رو به تصویر میکشه
کاربر ۶۳۴۵۸۱۷
کتاب خسته کننده بود به سختی تمومش کردم
لیوبی1
نت
behzad shahbazi
هرچند که از روسیه کلا خوشم نمیاد. باید اعتراف کنم نویسنده هاشون رو ادبیات جهان تاثیر گذاشتند..
این رمان به نظرم خوب یاد میده که خوشی ها و ناخوشی ها همه موقتی هستند..
کاربر ۱۰۰۸۹۱۴
عالیییی
sanaz hajizadeh
خواندن این کتاب دو ساعت طول کشید و همین حالا تمام شد
اما قطعا تاثیر این کتاب تا سالیان همراه من خواهد بود.
کاربر 9082812
عالی
مریم
برای من خیلی خیلی دردناک بود ... هر لحظه ش منو یاد بیماری سخت پدرم مینداخت یاد اون دوران وحشتناک و آخرش مرگ پدرم :(
مجید
عالی و زیبا
جواد
داستان نیازی به تمجید نداره اما از صوت اصلا راضی نبودم، یه صدای خشک و خشداری که حوصله رو سر میبره.
کاربر 6037892
سلام درود بر شما بسیار تاثیر گذار حتما گوش کنید
کاربر 8580690
با خواندن این کتاب به بیهودگی دنیای فانی پی میبریم کتابی که برای هر کس نیاز است حداقل یک بار بخواند
mona reza
واقعا نمیدونم چی بگم، یه مرگ تدریجی و روایت کردن جز حس بد چیزی بهم نداد. فقط یه درس بزرگی ازش گرفتم. درک کردن بیماران ، حداقل دردشونو جدی بگیریم و دلداریشون بدیم.
Bahram
شاهکاری که باید در سنین بالا خونده بشه. با خوندن فصل اول داشتم از ادامه دادن پشیمون میشدم اما صبوری کردم و بعد از پایان داستان تا مدتها غرق لذت بودم. همیشه بهش فکر میکنم.
نسرین
خوندن این رمان از دو منظر کمک کننده است ،یکی اینکه خودت رو جای اون فرد بیمار و دردمند و در حال احتضار بزاری و ببینی که تمام آنچه که برات اهمیت داشته و زندگیت رو وقفش کردی چقدر لحظه ی درد کشیدن و نبود سلامت و در نهایت مرگ میتونه حقیر و پست بنظر بیاد، و دیدگاه اگزیستانسیالیست رو که ارزش رو به وجود میده تقویت میکنه.دیگه اینکه بیای و خودت رو به جای اطرافیان نزدیک فردی بزاری که سلامتیش رو از دست داده و عنقریبه که با مرگ روبرو بشه.رمان با بیان حس ایوان ایلیچ به اطرافیانش در این برهه ،راهنمای خوبیه که بتونیم با درک احساسات این افراد بیشتر اونها رو درک کنیم.
alireza afshare
خیلی عالیه
کاربر 6176745
عالی
Aidin
عالیترین کتاب حتما بخونید
🌸
وای به وقتی که به آخرین خط کتاب رسید🤦🏻♀️عالی👌🏻
زمان
۳ ساعت و ۲۸ دقیقه
حجم
۱۹۲٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۲۸ دقیقه
حجم
۱۹۲٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
قیمت:
۷۵,۰۰۰
۵۲,۵۰۰۳۰%
تومان