نظرات کاربران درباره کتاب صوتی اگر بودی میگفتی

کتاب "اگر بودی می‌گفتی" از نظر گره زدن هر فصل از داستان به یک دستور غذا به "مثل آب برای شکلات" و از نظر نثر روان و بیان مشکلات زندگی‌ یک زن خانه‌دار به "چراغها را من خاموش می‌کنم" شبیه است. ولی از نظر بررسی روحی خانواده اعدامیان دهه شصت، به هیچ کتابی شبیه نیست. هیچ کتابی نخوانده بودم که این‌چنین ساده و روان، از دانشجوی چپی بنویسد که اوایل انقلاب دستگیر شده و بعدتر اعدام می‌شود. از روزهای زندان، از دردی که خودش و خانواده‌اش متحمل شدند و از پدری که پس از دستگیری و اعدام دختر سکته کرده و مرده و از خواهری که هنوز پس از بیست سال، کابوس آن روزها را می‌بیند و پنهانی با روح خواهرش حرف می‌زند. از خانواده‌هایی که از هم پاشیده شدند و از عاشقان شرزه‌ای که با شب نزیستند. بی‌خود نیست کتاب تنها یک بار در سال ۹۲ به تیراژ ۵۰۰ نسخه چاپ شده. اگر بودی می‌گفتی ... مؤلف: عصمت عباسی ناشر: روشنگران و مطالعات زنان سال چاپ: 1392 نوبت چاپ: 1 تیراژ: 500 نسخه تعداد صفحات: 208

کتاب شیرینی بود اما به نظرم باید اسمش رو میگذاشتند زیر سیگاری،،، چون تعداد دفعات سیگار کشیدن افراد مختلف خانواده به مراتب بیشتر از دیالوگ «اگر بودی میگفتی» هستش... حتی نوع برخورد با این ناهنجاری در جوانان رو هم خیلی سرد نشون میداد...

غمگین‌ترین کتابی که خوندم

گرچه با سبک زندگی من جور نبود اما شیرین بود😊