نظرات کاربران درباره کتاب صوتی چهار اثر از فلورانس اسکاول شین

دوستان عزیز من این کتاب و چندین کتاب ارزشمند و بینظیر دیگر را بصورت صوتی و بسیار شیوا و رسا در کانال یوتیوب خود به صورت کاملا رایگان قرار داده ام برای شنیدن نمونه و دریافت لینک یوتیوب میتوانید به پیج اینستاگرام من مراجعه نمایید @mahshid_audio_book

این کتاب بسیار عالی و ارزشمند هست.و دید انسان رو نسبت به زندگی و اتفاقات پیرامون و انسان های اطراف تغییر میده و شما رو متوجه مسائلی میکنه که بهشون توجه نمیکنید

بسیار عالی و شگفت انگیز موثر

با درود ، کتاب فوق العاده ایست ، به نظر من می باید مانند ترانه ایی که در ماشین مان یا در طی ترافیک به آن گوش می دهیم بصورت روزانه این کتاب را نیوشید صدای با آرامش راویان و خوانش خوبشان نیز لذت شنیدن را دو صد چندان می‌کند. شنیدن این کتاب برای من حکم داروی آرامبخش را دارد

این کتاب راهنمایی است درمسیر بهتر زیستن وزیبا تر زندگی کردن ... جملات تاکید آن می تواند شما را به منبع بیکران هستی متصل کند.

من این کتاب و ۴ بار خوندم هر بارم یچیز جدید میبینم و یاد میگیرم بنظرم هر کس تو زندکیش حداقل باید یبار اون و بخونه به شدت توصیش میکنم امید به زندگی و راهکارهای عالی

بینظیر باید هر روز بخونیدش همیشه همراتون باشه باید هزار بار خوندش من هر روز صبح میخونمش

عالی

عالی

خیلی زیبا و تاثیر گذار در زمانه ای که مردم نان به نرخ روز میخورند گاهی انسانی می آیدکه دیگران شرمنده ی انسان بودنش می شود

عالی بود

عالی، یعنی واقعا زندگیتون تغییر میکنه

این کتاب برای من همیشه معجزه کرده بارها و بارها میخونمش تا یاداوری بشه برام جملاتش ارامش و انرژی مثبت رو به من هدیه داده این‌کتاب صدای خانم نرگس فوق‌العا‌ه‌اس کاش کتاب‌های بیشتری با صدای ایشون باشه

روانشناسی زرد

چند تا زن.کجایشان را بهتان نشان می‌دهند.یه لب رژ زده دارند. به قول تقی معمولی برادر ارسطو سارا و نیکا حداقل مویشان را دیدی اینها که مویشان را هم ندیده ای. خانم همیشه همین وضعِ نه ناهار نه شام نه یه عطر و بویی یعنی من بوی گند می‌دهند بله عزیزم تقی: طلاقش دادی ارسطو: خودش طلاق گرفت ریما: خدا رو شکر باباش معتاد بود ارسطو: چرا زودتر نگفتی مثلاً کی؟ ریما: مثلاً کی؟ ارسطو: ماشالا خانم تحصیل کرده کلفت خونه: خانم دوستتون زنگ زده ارسطو: به خدا همین کلفتِ سارا: بابا، این کلفتِ میگفت از مامان ورقه یِ تقلب دیده. تقی: باباش معتاد بود ریما: این رو که خودم همه جا جار میزدم مثل طاهره دختر همسایتون نیستم تقی: هانیه مرد ریما: پس چرا به من نگفتی تقی می‌زند بر سرش نیکا: مامان میخواستی بری مجلس این رو هم به هم بزنی سارا: نگو بقیَش رو نیکا: نگم سارا: چشم چقدری میدی نیکا: کارتم برای تو سارا: بابا، مامان دوست پسر داره ارسطو: دوباره املت، یکیشون منم تقی: یکی از کدوم؟ ارسطو: دوست پسر های ریما تقی: اثبات کن نیکا: کاشکی ما هم مثل مامان خوش شانس باشیم سارا: چطور؟ نیکا: چون تقلبمون هم لو رفت. تقی: خانم شما اهل تقلب هم بودی ریما: صد در صد یه چیزهای طاهره خانم از ما بهتر بوده تقی: صد در صد، ریما: ببینید صد در صد نیکا: ما هم می خواهیم مثل عمو ارسطو بی ادب باشیم ولی راستگو ریما: مامان بدون ترس حرفت رو بزن نیکا: کسش