نظرات کاربران درباره کتاب صوتی نسکافه با عطر کاهگل

داستانی از دل اجتماع داستان‌های عامه‌پسند با وجود داشتن منتقدین سرسخت، طرفداران خاص خود را هم دارند. کسانی که دوست دارند ساعت‌ها این گونه داستان‌ها را دنبال کنند و از خواندن/شنیدنش لذت ببرند؛ با شخصیت‌های داستان همراه شوند و پرسه‌ای در عالم خیال بزنند. داستان‌های عامه‌پسند هم مانند دیگر گونه‌های ادبی، از کیفیت‌های متفاوتی برخوردارند. «نسکافه با عطر کاهگل» با داستانی روان و پرکشش و با ادبیاتی ساده و درست روایت می‌شود؛ به طوری که مخاطب گذر زمان را احساس نمی‌کند و ساعت‌ها با داستان همراه می‌شود. «م.آرام» که نویسنده «نسکافه با عطر کاهگل» است، جایزه‌ی «رمان اول ماندگار» را به خاطر نگارش این داستان به خود اختصاص داده است و نامزد دریافت جایزه ی «جلال آل‌احمد» نیز شده است. فراموشی تلخ یا شیرین؟ «شهریار»، جوانی خوش‌برخورد، خوش‌پوش و موفق که از خانواده‌ای مرفه می‌آید و به تازگی با «بهار»، دختر یکی از استادان خود، رابطه ی دوستی برقرار کرده است. داستان از جایی شروع می‌شود که انگار شهریار گیر و گره‌ای در گذشته‌اش دارد. او بخش‌های زیادی از گذشته‌اش را به خاطر نمی‌آورد. گویی حادثه‌ای باعث از بین رفتن حافظه‌اش شده است. اما باز حادثه‌ای دیگر رخ می‌دهد که گذشته‌اش را برایش تداعی می‌کند و او داستان زندگی‌اش را به خاطر می‌آورد. با بازیابی خاطرات و حوادثی که بر او گذشته است و اینک برای بهار روایت می‌شود، ما نیز با داستان تلخ و گذشته‌ی دشوارش همراه می‌شویم. به دنبال بازیابی گذشته تضاد میان زندگی کنونی و خاطرات به یاد آورده‌ی شهریار بسیار زیاد است. تا جایی که حتی در گذشته، نام دیگری داشته و گویی در دنیای دیگری می‌زیسته است. خانواده‌ای دیگر و روزگار دیگری داشته است. شهریار پس از این که بر اثر حادثه‌ای، خاطرات گذشته‌اش را به یاد می‌آورد، در پی آن بر می‌آید که به دنبال خانواده‌اش برود و از سرگذشت آن‌ها با خبر شود. سرنوشت خانواده نیز، با آن‌چه برای شهریار پیش آمده و گذشته هم تفاوت زیادی دارد. حوادث تلخ و شیرین و اتفاقات مسیر داستان را رقم می‌زنند و شخصیت و زندگی شهریار را در گذشته و حال روایت می‌کنند.🙂🤍

داستانی پر احساس.عاطفی و پر از درد داشت .فقط به بعضی جاها اشاره نمیکنه که برای آدم جای سواله.از جمله اجاره خونه که بعد مرگ مادر چجوری پرداخت می‌کنه.یا مادر با این همه بد بختی که آخرش منجر به مرگش میشه چرا یه تیکه طلاشو که پسرش پیدا کرد و نفروخته بود.

نسخه چاپی این کتاب رو من قبلا خوندم...متن روان و دلنشینی داره،احساسات زیادی در جریان هست و خواننده رو در مسیر این احساسات قرار میده.نمیشه گفت رمان کاملی هست و نواقصی داره اما دلنشین و جذاب و متفاوته.

واقعا داستان دم دستی و پر چاله ای بود که نویسنده نتونست درست جمع کنه به قول معروف فیلم هندی بود