زندگی خود را از نـو بنویسید!<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

زندگی خود را از نـو بنویسید!

مجله موفقیت

۸ دقیقه مطالعه

bookmark
زندگی خود را از نـو بنویسید!

شش یا هفت سالم بود که یک شب دیروقت در راه برگشت از یک جشن عروسی در ماشین یکی از بستگان تصادف کردیم. تنها تصویری که از این تصادف در ذهنم مانده بود این بود که ناگهان از خواب پریدم و شیشه جلوی ماشین را دیدم و حس کردم ماشین در حال برگشتن است، و جماعتی آن را از جلو هل می‌دهند که برنگردد. و من در ماشین تنها بودم! در تمام سال‌های پس از آن، وقتی یاد این خاطره می‌افتادم، این تنها ماندن من در ماشین برایم عجیب بود و نمی‌توانستم درک کنم که چطور همه من را در خواب و داخل ماشینی که در حال چپ شدن است رها کرده‌اند و خودشان را نجات داده‌اند. تا این‌که یک روز به‌طور اتفاقی در جمع خانوادگی صحبت به آن تصادف کشید. وقتی ماجرا را فهمیدم تعجبم بیشتر هم شد: من اصلا درون ماشین تنها نبودم و اتفاقا دیگران هم کنارم بوده‌اند، و من را بیرون برده‌اند و بهم آب‌قند داده‌اند. ضمنا من احتمالا در آغوش مادرم خوابیده بودم!

این تنها زمانی نبود که من روایت متفاوتی از خاطرات گذشته داشتم. زیاد پیش آمده که در جمع دوستان یا بستگان خاطره‌های گذشته را مرور کرده‌ایم و من از شنیدن روایت‌های متفاوت آنها شگفت‌زده شده‌ام! آیا مشکلی در من وجود دارد که باعث می‌شود واقعیت را طور دیگری ببینم؟ احتمالا نه. ما انسان‌ها معمولا روایت‌های متفاوتی از اتفاقات داریم و این مساله دلایل مختلفی دارد، از جمله شخصیت و ذهنیت‌های خودمان، اتفاقاتی که پیرامون ما می‌افتد، تجربه‌هایی که در بقیه بخش‌های زندگی‌مان داشته‌ایم، شرایطی که در زمان آن اتفاق در آن به‌سر می‌بردیم، و خیلی چیزهای دیگر. اما نکته‌ای که اینجا می‌خواهم درباره‌اش صحبت …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۴۵۱ مجله موفقیت تابستان ۱۴۰۴ منتشر شده است.