وقتی ترمیم روان از دل رابطه می‌جوشد<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

وقتی ترمیم روان از دل رابطه می‌جوشد

مجله موفقیت

۷ دقیقه مطالعه

bookmark

دختری ۱۶-۱۷ ساله روبروی مردی جاافتاده نشسته و دارد تلاش می‌کند او را قانع کند که عقل‌رس شده و می‌تواند از پس خودش بربیاید. او با اعتمادبه‌نفس صحبت می‌کند و سوال‌ها را خوب جواب می‌دهد، و در نهایت موفق می‌شود تایید «حکم رشد» خود را بگیرد، تا بتواند مثل بقیه زندگی کند، کارت بانکی داشته باشد و با کارت خودش شیر و ماست بخرد.

زن و مرد

مردی میانسال در مقابل مردی جاافتاده نشسته و دارد تقلا می‌کند او را متقاعد کند که حالش خوب شده و می‌تواند از پس زندگی در بیرون از آسایشگاه بربیاید. تا بتواند فردا، روز تولد دخترش زیبا، بعد از سال‌ها دوری در کنارش باشد. دست‌های لرزان و نگاه نگرانش نشان از تنش‌های شدید درونش دارد. او با درماندگی صحبت می‌کند و هرچند سوال‌ها را خوب جواب می‌دهد، در پایان موفق نمی‌شود مهر تایید برای مرخص شدن از آسایشگاه روانی را بگیرد. هرچند خسرو مصمم‌تر از این است و به هر حال راهش را پیدا می‌کند.

ادامه فیلم، سفر دونفره این پدر و دختر در شهر و جامعه‌ای است که به‌نوعی خود آنها را به این روز کشانده: تعامل دختری مستقل و مدعی از نسل جدید با پدری مصمم اما درمانده زیر فشارهای چندگانه. تعاملی که برای هردو دریچه‌ای به سوی رشد و شاید خوشبختی باز می‌کند.

دختری که والد بود

شاید اولین برخورد زیبا با پدرش آن چیزی نباشد که در یک فیلم انتظارش را داریم. دختری …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۴۵۱ مجله موفقیت تابستان ۱۴۰۴ منتشر شده است.