خاکسپاری راجر مالوین<!-- --> | طاقچه

خاکسپاری راجر مالوین

مجله داستان سار

۳۲ دقیقه مطالعه

bookmark
خاکسپاری راجر مالوین

یکی از معدود رویدادهای جنگی سرخپوست‌‌ها که به‌‌طور طبیعی از مهتاب عاشقانه تاثیر گرفت، لشگرکشی بود که برای دفاع از مرزها در سال ۱۷۲۵ انجام، و منجر به “نبرد لاول“ (۱) شد و در خاطره‌‌ها ماند. تخیل، با به حاشیه بردن برخی وقایع، ممکن است دلاوری‌های گروه کوچکی را تحسین کند که با دو برابر تعداد سربازهای دشمن در قلب قلمروِ دشمن جنگیدند. شجاعت بارزی که هر دو طرف از خود نشان دادند مطابق با ایده‌‌های متمدنانه و مرسوم شجاعت در آن روزگار بود؛ شاید جوانمردی یک یا دو نفر در تاریخ ثبت نشود. این نبرد، اگرچه برای کسانی که جنگیدند بسیار کشنده بود، عواقب ناگواری نیز برای کشور در پی داشت؛ زیرا منجر به از بین رفتن قدرت یک قبیله شد و به صلحی انجامید که تا سال‌های سال بعد از آن نبرد ادامه داشت. تاریخ و سنت به‌‌طور خاص، موارد اندکی از ماجراهایشان را به یاد می‌‌سپارند؛ و کاپیتان یه گروه کوچک جاسوسی، به اندازه‌‌ی فرمانده‌‌ی هزاران نفرِ پیروز شده در نبرد به شهرت نظامی می‌رسند. برخی از وقایع مندرج در روایت پیشِ رو با وجود جایگزینی نام‌‌های ساختگی با نام‌‌هایی که از زبان پیرمردها شنیده شده، سرنوشت معدود رزمنده‌‌هایی را روایت می‌‌کنند که پس از “نبرد لاول” عقب‌‌نشینی کردند.

032

پرتوهای اولیه‌‌ی خورشید با شادی بر بالای درخت‌‌ها چرخیدند، زیرا آن دو مرد خسته و زخمی، از شب قبل آن‌‌جا دراز کشیده بودند. بستر برگ‌‌های خشک شده‌‌ی بلوط آن‌‌ها بر فضای کوچکی در پای صخره‌‌ای پخش شده بود که در نزدیکی قله‌‌ی یکی از منظره‌‌های زیبایی قرار داشت که چشم‌انداز این منطقه به آن مزین شده است. تخته‌سنگ گرانیتی بزرگ که سطح صیقلی و صاف خود را در ارتفاع پنج یا شش متری بالای سر آن‌‌ها قرار داشت، بی‌‌شباهت به سنگ‌‌قبر غول‌‌پیکری نبود که …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

۱like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره چهارم، ویژه‌نامه‌ی داستان جنگ، مجله داستان سار (اردیبهشت ۱۴۰۴) منتشر شده است.