اغراق نیست اگر ادعا کنیم دیوار برلین خیلی قبل از این که در ۹ نوامبر سال ۱۹۸۹ برای همیشه فرو ریزد و دروازهی کمونیسم اروپای شرقی به روی غرب باز شود، حدود دو دهه قبلتر توسط یک ایرانی جسور فرو ریخته شد؛ جوانی ایرانی که در عملیاتی جنائی و جنونآمیز (۱۳ آوریل ۱۹۶۵، ۲۴ سال قبل از فروپاشی کامل دیوار برلین!) دختر مورد علاقهاش را به طور پنهانی از برلین شرقی به دنیای آزاد (اتریش در گام نخست) میبرد! البته که بعید نیست، چنین اقدامی توسط افراد دیگری نیز رخ داده باشد، ولی برای ما، همین که یک ایرانی به یک چنین کار شجاعانهای دست زده، کافی است! اتفاقا به صورتی کاملا تصادفی، این گزارش نیز در ماه نوامبر به رشتهی تحریر درآمد، با فاصلهای حدود ۶۰ ساله از این داستان هیجانانگیز و ۳۵ سال پس از فرو ریختن دائمی دیوار دنیایی که روزگاری امید رهایی بود لیکن به زندان ابدی ساکنانش تبدیل شد.
این داستان که به همت مجلهی موفقیت برای نخستین بار پس از ۶ دهه از زبان قهرمانش روایت می شود، تنها در همان سال وقوع در چند روزنامهی اتریشی و آلمان غربی آن زمان بدون گفتوگو با ایشان به چاپ رسید. جیمز باند ایرانی ما به خاطر میآورد که بعدها و به فاصلهی نه چندان دوری از این حادثه، یکی از کارگردانان به نام ایرانی نیز برای تهیه فیلمی سینمایی از این اتفاق به ایشان مراجعه میکند که به دلایلی به سرانجام نمیرسد.

مجلهی موفقیت در حالی پای صحبت ایشان نشسته که او امروز ۸۴ ساله است؛ از قضا به دلایلی کاملا متفاوت از این گزارش، بنا داشت سلسله مباحثی مرتبط با «هنر زیستن» را با کمک و هدایت ایشان پیش برده و به مرور در شماره های آتی مجله تقدیم شما کند. شاید میپرسید، در جوانی جیمز باند بوده، حالا چی!
جالب اینکه زندگی بعدی ایشان …