یادگیری زبانی تازه مثل شروع رابطه‌ای عاشقانه است<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

یادگیری زبانی تازه مثل شروع رابطه‌ای عاشقانه است

وقتی شروع به یادگیری زبانی جدید می‌کنیم، دنیای تازه‌ای جلوی رویمان گشوده می‌شود

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۷ دقیقه مطالعه

bookmark
یادگیری زبانی تازه مثل شروع رابطه‌ای عاشقانه است

کلماتی که آوایشان به گوشمان خوشایند می‌آید، اما معنایشان را نمی‌دانیم. حروفی که پیچ‌وتابشان زیباست، اما دستمان به نوشتنشان عادت ندارد. قواعدی که پایان ندارد، استثنائات آن قواعد که گیج و سردرگممان می‌کند و لهجه‌ای که هیچ‌وقت درست نمی‌شود. شناختنِ یک زبان تازه مثلِ شناختنِ یک انسان تازه است. خیلی وقت‌ها همان روزهای اول به جدایی و فراموشی می‌کشد، ولی گاهی دوستی‌ای طولانی‌مدت می‌شود و گاهی هم عشقی دردناک که تا آخر عمر نمی‌توانیم از آن دل بکنیم.

ایان — یادگیری زبانی جدید شباهت زیادی به شروع یک رابطۀ جدید دارد. بعضی‌ها خیلی سریع دوست می‌شوند. برخی دیگر با فرمول‌های جبر و در روزهای امتحانات پایان‌ترم دست در گردنتان می‌اندازند و، بلافاصله پس از آخرین روز امتحانات، قدم‌زنان از حافظه‌تان خارج می‌شوند. ولی گاهی مواقع، صرفاً از روی تصادف، یا در نتیجۀ یک عمر زندگی ادیسه‌وار، برخی زبان‌ها شما را به لبۀ پرتگاه عشق می‌برند.

این‌ها همان زبان‌هایی هستند که شما را می‌بلعند و درحالی‌که هر کاری می‌کنید تا آن‌ها را از آن خود کنید، همۀ وجودتان را در خود فرو می‌برند. ساختارهای ترکیبی را تجزیه و تحلیل می‌کنید. ترکیب‌ها را بلندبلند می‌خوانید. دفتر تمرینتان را با دریایی از حروف جدید پر می‌کنید. بارها و بارها خودکارتان را روی برآمدگی‌ها و فرورفتگی‌های حروف حرکت می‌دهید، انگار دارید در تاریکی با انگشت‌هایتان خطوط صورت عشقتان را دنبال می‌کنید. واژه‌ها روی کاغذ شکوفه می‌کنند. آواها به ملودی تبدیل می‌شوند. جملات عطرآگین می‌شوند، حتی وقتی مثل خشت‌های ساخته‌شده از نمادهای خارجی با زمختی از دهان شما بیرون می‌افتند. شعرها، ترانه‌ها و تیتر روزنامه‌ها را حفظ می‌کنید تا، در غروب خورشید و بار دیگر در سپیده‌دم، آن‌ها …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

۵like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در فصلنامه ترجمان علوم انسانی، شماره ۱۵ (تابستان ۱۳۹۹) منتشر شده است.